Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
travelling |
حرکت بدون پوشش ومراقبت |
|
|
Other Matches |
|
unlined |
بدون پوشش |
exposed |
بدون پوشش |
disposed |
بدون پوشش |
achlamydeous |
بدون پوشش |
travelling overwatch |
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش |
achlamydeous |
بدون جام یا پوشش گل |
architrave |
پوشش مستقیم بدون انحنا |
overwatch |
پوشش حرکت |
bounding overwatch |
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور |
standstill |
بدون حرکت |
stagnant |
بدون حرکت |
stabile |
بدون حرکت بی حرکت |
cleans |
حرکت بدون نقص |
cleanest |
حرکت بدون نقص |
clean |
حرکت بدون نقص |
cleaned |
حرکت بدون نقص |
free wheel |
حرکت بدون رکاب زدن |
ooch |
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد |
swing |
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن |
swings |
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن |
nickel clad sheet |
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل |
bezel |
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو |
mush |
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود |
change of edge |
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن |
screen |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screens |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screening, screenings |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screened |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
direct |
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم |
directs |
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم |
directed |
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم |
comparative cover |
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه |
cylinder |
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است |
cylinders |
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است |
differential ailerons |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
axle stub |
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی |
cuticle |
پوشش مو پوشش شاخی |
informally |
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی |
without any reservation |
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا |
guidance |
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت |
roof covering material |
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام |
unformed |
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان |
flattest |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
flat |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
independently |
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال |
of no interest |
بدون اهمیت [بدون جلب توجه] |
Taoism |
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت |
waves |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waving |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waved |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
wave |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
mouses |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
mouse |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
route order |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
parataxis |
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر |
lynch law |
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی |
achylous |
بدون کیلوس بدون قیلوس |
unbranched |
بدون انشعاب بدون شعبه |
unstressed |
بدون اضطراب بدون کشش |
offhand |
بدون مقدمه بدون تهیه |
trackball |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
stroked |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
stroke |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
taped |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
stroking |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
strokes |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
move off the ball |
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ |
tapes |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
cruised |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruises |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruising |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruise |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
fish tailing |
حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت] |
tape |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
antisubmarine screen |
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی |
transfer |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
counter clockwise |
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت |
transferring |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
compound motion |
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی |
transfers |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
aberration |
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد |
dragged |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
drag |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
drags |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
mouse |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
mouses |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
momentum |
سرعت حرکت شتاب حرکت |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
skulls |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
skull |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
moving havens |
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
quadrature encoding |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
coverings |
پوشش |
coat |
پوشش |
robe |
پوشش |
packing |
پوشش |
robes |
پوشش |
sheath |
پوشش |
overlays |
پوشش |
coats |
پوشش |
overlaying |
پوشش |
overlay |
پوشش |
coatings |
پوشش |
coated |
پوشش |
covers |
پوشش |
disguising |
پوشش |
casings |
پوشش |
lining |
پوشش |
concealment |
پوشش |
tunics |
پوشش |
tunic |
پوشش |
integument |
پوشش |
disguises |
پوشش |
involucre |
پوشش |
perianth |
پوشش گل |
encasing |
پوشش |
masking |
پوشش |
linings |
پوشش |
disguise |
پوشش |
disguised |
پوشش |
cover |
پوشش |
case |
پوشش |
covering |
پوشش |
envelope |
پوشش |
shield |
پوشش |
reimbursement |
پوشش |
cladding |
پوشش |
roofing |
پوشش |
cases |
پوشش |
envelopes |
پوشش |
sheaths |
پوشش |
roofs |
پوشش |
roof |
پوشش |
shields |
پوشش |
coverage |
پوشش |
jacket |
پوشش |
shrouded |
پوشش |
jackets |
پوشش |
encrustment |
پوشش |
shroud |
پوشش |
sconce |
پوشش |
masks |
پوشش |
facings |
پوشش |
capsules |
پوشش |
capsule |
پوشش |
reimbursements |
پوشش |
cowl |
پوشش |
mask |
پوشش |
cowls |
پوشش |
envelopment |
پوشش |
encrustation |
پوشش |
coating |
پوشش |
camouflage |
پوشش |
camouflaged |
پوشش |
mulch |
پوشش |
camouflages |
پوشش |
camouflaging |
پوشش |
mulches |
پوشش |
coverture |
پوشش |
tunc |
پوشش |
surfaces |
پوشش |
surfaced |
پوشش |
involucrum |
پوشش |
capping |
پوشش |
surface |
پوشش |
facing |
پوشش |
revetment |
پوشش |
head gear |
پوشش سر |
cowling |
پوشش |
casing |
پوشش |
encrustations |
پوشش |
sheathing |
پوشش |
hypethral |
بی پوشش |
crustification |
پوشش |
colling water jacket |
پوشش اب سرد |
gilts |
پوشش طلا |
scope of coverage |
حیطه پوشش |
copper sheath |
پوشش مسی |
built up lining |
پوشش مرکب |
communication cover |
پوشش مخابراتی |
comparative cover |
پوشش نسبی |
impervious blanket |
پوشش نفوذناپذیر |
waterproofing upstream face |
پوشش نمای سر اب |
forward lap |
پوشش جلو |
case ment |
پنجره پوشش |
explosion proof |
پوشش ضد انفجار |
fire cover |
پوشش اتش |
copper cladding |
پوشش مسی |
portland cement concrete lining |
پوشش بتنی |
filter packing |
پوشش صافی |
cement concrete lining |
پوشش بتنی |
wall lining |
پوشش دیوار |
screening constant |
ثابت پوشش |