Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
Other Matches
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
advance force
نیروی پیشروی
self condemned
محکوم شده توسط نفس خود مقصر نزد وجدان خویش
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
momentum
نیروی حرکت انی
drag force
نیروی مقاوم حرکت
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
locomotive
حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives
حرکت دهنده نیروی محرکه
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
man handle
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
zero length launching
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
electrophoresis
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
autogyro
هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
beam
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beams
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
catch
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
poomse
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
actuating horns
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
stroboscope
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
pointing device
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
turbopump
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
spinning wheel
چرخ ریسندگی
[این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
scanner
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
scanners
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
advance march
پیشروی حرکت به جلو
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
steerage way
پیشروی در سمت حرکت یکان
jetted
نیروی جت
jet propulsion
نیروی جت
jetting
نیروی جت
jets
نیروی جت
total force
نیروی کل
jet
نیروی جت
perprep
توسط
c/o
توسط
by favour of
توسط
care of
توسط
per
توسط
via
توسط
screening force
نیروی پوششی
constabulary
نیروی شهربانی
attraction force
نیروی جاذبه
constabularies
نیروی شهربانی
assault force
نیروی هجومی
retentiveness
نیروی نگاهداری
attraction force
نیروی ربایش
screening force
نیروی پوشاننده
assault force
نیروی هجوم
atomic energy
نیروی اتمی
counterbalance
نیروی برابر
counterbalanced
نیروی برابر
counterbalances
نیروی برابر
posse
نیروی اجتماعی
posses
نیروی اجتماعی
covering force
نیروی پوششی
rotor force
نیروی روتور
restoring force
نیروی بازگرداننده
resistive force
نیروی مقاوم
reserve force
نیروی احتیاط
destrudo
نیروی ویرانگری
repulsion force
نیروی دافعه
army of occupation
نیروی اشغالگر
conservation force
نیروی باقی
dispersion force
نیروی پاشیدگی
damping force
نیروی میران
total labor force
کل نیروی کار
torsional force
نیروی پیچشی
tractive effort
نیروی کشنده
capillarity
نیروی موئینهای
cutting thrust
نیروی برش
retentivity
نیروی حفظ
tide rising force
نیروی کشنداور
retentive power or memory
نیروی ضبط
to gauge wind
نیروی بادراسنجیدن
tonicity
نیروی ارتجاعی
dissipative force
نیروی اتلافی
specified command
نیروی اختصاصی
soldiery
نیروی نظامی
tensile force
نیروی کششی
cathexis
نیروی عاطفی
contractile force
نیروی انقباضی
the enemy
نیروی دشمن
shearing force
نیروی برشی
the power of imagination
نیروی پندار
stamina
نیروی حیاتی
armadas
نیروی دریایی
armada
نیروی دریایی
impulsive force
نیروی ضربهای
compressive force
نیروی تراکمی
cohesive force
نیروی چسبندگی
striking force
نیروی یورش
cohesive force
نیروی همچسبی
striking force
نیروی ضربتی
cohesive force
نیروی همدوسی
strike force
نیروی ضربتی
concurrent force
نیروی همرس
shear load
نیروی برشی
staying power
نیروی پایداری
brake horsepower
نیروی ترمز
body force
نیروی حجمی
blocking force
نیروی سد کننده
seed stock
نیروی ذخیره
sediment dislodging force
نیروی کشش
security force
نیروی تامینی
auxiliary forces
نیروی کمکی
counterpoise
نیروی مقاوم
countervailing power
نیروی همسنگ
brake pressure
نیروی ترمز
coulombic force
نیروی کولنی
the sabre
نیروی نظامی
by military force
با نیروی نظامی
service component
نیروی مسلح
coriolis force
نیروی کوریولیس
thews
نیروی عضلانی
burst force
نیروی ناگهانی
burst force
نیروی انفجاری
buoyant force
نیروی شناورسازی
coulomb force
نیروی کولنی
attractive force
نیروی جاذبه
net force
نیروی برایند
police force
نیروی انتظامی
holding force
نیروی بازدارنده
naval forces
نیروی دریایی
hydro
نیروی محرکه اب
hydroelectric power
نیروی برقابی
muscularly
با نیروی ماهیچه
impact force
نیروی ضربهای
impact force
نیروی برخورد
inertia force
نیروی اینرسی
inertial force
نیروی لختی
inertial force
نیروی ماند
police force
نیروی پلیس
police forces
نیروی انتظامی
manpower
نیروی کار
manpower
نیروی انسانی
hoisting power
نیروی صعودی
resutant force
نیروی خالص
resutant force
نیروی برایند
resutant
نیروی خالص
resutant
نیروی برایند
net force
نیروی خالص
police forces
نیروی پلیس
internal force
نیروی داخلی
labor
نیروی انسانی
mmf
نیروی مغناطیسرانی
labor force
نیروی کار
magnemotive force
نیروی مغناطیسرانی
land force n
نیروی زمینی
lorentz force
نیروی لورنتس
land forces
نیروی زمینی
london force
نیروی لاندنی
lifting power
نیروی بالابری
lifting power
نیروی خیزش
buoyancy
نیروی ارشمیدس
centrifugal force
نیروی مرکزگریز
propulsion
نیروی محرکه
magnetic force
نیروی مغناطیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com