English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
zigzag حرکت زیگزاگ
zigzagged حرکت زیگزاگ
zigzagging حرکت زیگزاگ
zigzags حرکت زیگزاگ
Other Matches
backstitch کوک زیگزاگ
constant helm plan نقشه زیگزاگ
zigzag spiral filament فیلامان زیگزاگ
zigzag connection اتصال زیگزاگ
zigzag chock پیچک زیگزاگ
double staggered column ستون دو خطه زیگزاگ
zigzag leakage flux شار پراکنده زیگزاگ
cone mosaic [موزائیک با نقش های زیگزاگ و لوزی]
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move حرکت
animation حرکت
locomotion حرکت
animations حرکت
as you were حرکت از نو
stills بی حرکت
stillest بی حرکت
stiller بی حرکت
still بی حرکت
ambulation حرکت
stationary بی حرکت
behaviuor حرکت
statist بی حرکت
stock still بی حرکت
moved حرکت
moves حرکت
stirabout حرکت
behavior حرکت
movement حرکت
inert بی حرکت
motions حرکت
maneuver حرکت
haviour حرکت
geste حرکت
gest حرکت
motioning حرکت
oi در حرکت
on the move در حرکت
otiose بی حرکت
motion حرکت
motioned حرکت
running در حرکت
frozen بی حرکت
animal حس و حرکت
agog در حرکت
shifts حرکت
shifted حرکت
shift حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
behaviour حرکت
traveled حرکت
travel حرکت
immobile بی حرکت
progressed حرکت
afloat در حرکت
motionless بی حرکت
animals حس و حرکت
scrolling حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
progress حرکت
departures حرکت
departure حرکت
vapid بی حرکت
stock-still بی حرکت
moveless بی حرکت
traversing حرکت
traversed حرکت
circulations حرکت
circulation حرکت
traverse حرکت
vowel point حرکت
gesture حرکت
patting بی حرکت
patted بی حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
square move حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
traverses حرکت
pats بی حرکت
pat بی حرکت
travels حرکت
stirrings حرکت
agoing در حرکت
stirred حرکت
stir حرکت
sedentary بی حرکت
stirs حرکت
eurhythmics تناسب حرکت
shuttles حرکت شاتل
have way on حرکت کردن
braid حرکت سریع
lunge حرکت لانژ
horizontal scrolling حرکت افقی
lunged حرکت لانژ
inertly بطوربی حرکت
lunges حرکت لانژ
equations of motion معادلات حرکت
in gear اماده حرکت
lunging حرکت لانژ
innovation حرکت جدید
immobilization بی حرکت شدن
human movement حرکت انسان
shuttled حرکت شاتل
dart حرکت تند
expressive movement حرکت بیانگر
harmonic motion حرکت هماهنگ
gamma movement حرکت گاما
waggling حرکت کردن
froissement حرکت بافشار
free maneuver حرکت ازاد
forced movement حرکت اجباری
waggle حرکت کردن
waggled حرکت کردن
skew کج حرکت کردن
innovations حرکت جدید
rush حرکت شدید
skews کج حرکت کردن
darted حرکت تند
waggles حرکت کردن
get under way حرکت کردن
rushing حرکت شدید
darting حرکت تند
skewing کج حرکت کردن
rushed حرکت شدید
glassily بطورمات و بی حرکت
movement order دستور حرکت
motion study مطالعه ی حرکت
whirled حرکت گردابی
whirling حرکت گردابی
whirls حرکت گردابی
flow حرکت به نرمی
switch نافم حرکت
switched نافم حرکت
zigzags حرکت مارپیچی
switches نافم حرکت
zigzagging حرکت مارپیچی
standstill بدون حرکت
motor ability قابلیت حرکت
movement credit نوبت حرکت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com