Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (15 milliseconds)
English
Persian
braid
حرکت سریع
braided
حرکت سریع
braids
حرکت سریع
skitter
حرکت سریع
Search result with all words
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
slew
حرکت سریع لوله توپ
whisk
حرکت سریع و جزیی
whisked
حرکت سریع و جزیی
whisking
حرکت سریع و جزیی
whisks
حرکت سریع و جزیی
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
scud
حرکت سریع ابر
scudded
حرکت سریع ابر
scuds
حرکت سریع ابر
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sallies
حرکت سریع شلیک
sally
حرکت سریع شلیک
swoop
حرکت سریع نزولی
swooped
حرکت سریع نزولی
swooping
حرکت سریع نزولی
swoops
حرکت سریع نزولی
cannonball
سریع السیر حرکت کردن
fast cruise
ازمایش حرکت سریع ناو
jete
حرکت سریع پابطرف خارج
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
roll on roll off
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
yerk
حرکت سریع و شدید
Other Matches
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
spanking
سریع
spankings
سریع
prompts
سریع
sweepy
سریع
prompted
سریع
wing footed
سریع
prompt
سریع
snell
سریع
rapid
سریع
swiftest
سریع
swifter
سریع
gleg
سریع
galloping
سریع
sudden
سریع
swift
سریع
swifts
سریع
accelerator
سریع
rather
سریع تر
accelerators
سریع
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
fast access
با دستیابی سریع
rapid access
با دستیابی سریع
slapped
ضربت سریع
glimpses
نگاه سریع
glimpsed
نگاه سریع
fleetingly
سریع الزوال
slap
ضربت سریع
hotshot
بارکشی سریع
glimpse
نگاه سریع
precipitating
خیلی سریع
hypernoea
تنفس سریع
fleeting
سریع الزوال
scampers
پرواز سریع
despatches
انجام سریع
quickest
تند و سریع
quickest
جلد سریع
quicker
تند و سریع
despatched
انجام سریع
quicker
جلد سریع
rough and ready
سریع العمل
quick
جلد سریع
fast neutron
نوترون سریع
fast moving depression
کمفشاری سریع
quick
تند و سریع
glimpsing
نگاه سریع
bullets
توپ سریع
highflyer
دلیجان سریع
highflier
دلیجان سریع
scamper
پرواز سریع
high speed traffic
امد شد سریع
high speed traffic
ترافیک سریع
high speed printer
چاپگر سریع
high speed
دنده سریع
wind sprint
تمرین دو سریع
continuate
سریع الاتصال
winder
دویدن سریع
windstorm
باد سریع
high speed
سریع السیر
precipitate
خیلی سریع
high velocity drop
بارریزی سریع
bullet
توپ سریع
slaps
ضربت سریع
slashes
ضربه سریع
slashed
ضربه سریع
slash
ضربه سریع
riposte
ضربت سریع
precipitated
خیلی سریع
riposted
ضربت سریع
slapping
ضربت سریع
ripostes
ضربت سریع
riposting
ضربت سریع
scampering
پرواز سریع
scampered
پرواز سریع
precipitates
خیلی سریع
despatching
انجام سریع
posthaste
سریع السیر
speeds
سریع کارکردن
speeding
سریع کارکردن
rapid flow
جریان سریع
speed
سریع کارکردن
snapback
بهبودی سریع
courier
پیک سریع
sneak raid
دستبرد سریع
rapid scanning
تقطیع سریع
couriers
پیک سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
converted
پاسکاری سریع
expressing
سریع صریح
expressing
سریع السیر
rapid fire
تیر سریع
fasts
سریع السیر
pirouettes
چرخ سریع
pirouette
چرخ سریع
polypnea
تنفس سریع
fast
سریع السیر
fasted
سریع السیر
converts
پاسکاری سریع
converting
پاسکاری سریع
convert
پاسکاری سریع
fastest
سریع السیر
quick fire
تیر سریع
quick recovery
رونق سریع
operation immediate
اقدام سریع
quickstep
گام سریع
quick recovery
بهبود سریع
expresses
سریع صریح
dispatched
انجام سریع
rapid transit
شطرنج سریع
repost
ضربت سریع
progressive chess
شطرنج سریع
lightning chess
شطرنج سریع
raid
تک نفوذی سریع
fleets
عبور سریع
raided
تک نفوذی سریع
rath
زود رس سریع
raiding
تک نفوذی سریع
rathe
زود رس سریع
raids
تک نفوذی سریع
dispatch
انجام سریع
fleet
عبور سریع
dispatches
انجام سریع
express
سریع السیر
express
سریع صریح
prompted
سریع عاجل
prompt
سریع عاجل
prompts
سریع کردن
prompts
سریع عاجل
accelerated depreciation
استهلاک سریع
expressed
سریع صریح
accelofilter
صافی سریع
expressed
سریع السیر
expresses
سریع السیر
prompted
سریع کردن
prompt
سریع کردن
scrappy
بازی تهاجمی سریع
surges
جریان سریع وغیرعادی
quick access memory
حافظه دستیابی سریع
quicksort
مرتب کردن سریع
scrappiest
بازی تهاجمی سریع
quick break fuse
فیوز قطع سریع
rapid transit
حمل و نقل سریع
quick break switch
کلید قطع سریع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com