English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (4 milliseconds)
English Persian
scud حرکت سریع ابر
scudded حرکت سریع ابر
scuds حرکت سریع ابر
Search result with all words
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
slew حرکت سریع لوله توپ
whisk حرکت سریع و جزیی
whisked حرکت سریع و جزیی
whisking حرکت سریع و جزیی
whisks حرکت سریع و جزیی
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
braid حرکت سریع
braided حرکت سریع
braids حرکت سریع
sallies حرکت سریع شلیک
sally حرکت سریع شلیک
swoop حرکت سریع نزولی
swooped حرکت سریع نزولی
swooping حرکت سریع نزولی
swoops حرکت سریع نزولی
cannonball سریع السیر حرکت کردن
fast cruise ازمایش حرکت سریع ناو
jete حرکت سریع پابطرف خارج
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
roll on roll off سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
skitter حرکت سریع
yerk حرکت سریع و شدید
Other Matches
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
speedy سریع السیر سریع
speediness سریع السیر سریع
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
spanking سریع
spankings سریع
prompts سریع
sweepy سریع
prompted سریع
wing footed سریع
prompt سریع
snell سریع
rapid سریع
swiftest سریع
swifter سریع
gleg سریع
galloping سریع
sudden سریع
swift سریع
swifts سریع
accelerator سریع
rather سریع تر
accelerators سریع
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
fast access با دستیابی سریع
rapid access با دستیابی سریع
slapped ضربت سریع
glimpses نگاه سریع
glimpsed نگاه سریع
fleetingly سریع الزوال
slap ضربت سریع
hotshot بارکشی سریع
glimpse نگاه سریع
precipitating خیلی سریع
hypernoea تنفس سریع
fleeting سریع الزوال
scampers پرواز سریع
despatches انجام سریع
quickest تند و سریع
quickest جلد سریع
quicker تند و سریع
despatched انجام سریع
quicker جلد سریع
rough and ready سریع العمل
quick جلد سریع
fast neutron نوترون سریع
fast moving depression کمفشاری سریع
quick تند و سریع
glimpsing نگاه سریع
bullets توپ سریع
highflyer دلیجان سریع
highflier دلیجان سریع
scamper پرواز سریع
high speed traffic امد شد سریع
high speed traffic ترافیک سریع
high speed printer چاپگر سریع
high speed دنده سریع
wind sprint تمرین دو سریع
continuate سریع الاتصال
winder دویدن سریع
windstorm باد سریع
high speed سریع السیر
precipitate خیلی سریع
high velocity drop بارریزی سریع
bullet توپ سریع
slaps ضربت سریع
slashes ضربه سریع
slashed ضربه سریع
slash ضربه سریع
riposte ضربت سریع
precipitated خیلی سریع
riposted ضربت سریع
slapping ضربت سریع
ripostes ضربت سریع
riposting ضربت سریع
scampering پرواز سریع
scampered پرواز سریع
precipitates خیلی سریع
despatching انجام سریع
posthaste سریع السیر
speeds سریع کارکردن
speeding سریع کارکردن
rapid flow جریان سریع
speed سریع کارکردن
snapback بهبودی سریع
courier پیک سریع
sneak raid دستبرد سریع
rapid scanning تقطیع سریع
couriers پیک سریع
accelerated depreciation استهلاک سریع
converted پاسکاری سریع
expressing سریع صریح
expressing سریع السیر
rapid fire تیر سریع
fasts سریع السیر
pirouettes چرخ سریع
pirouette چرخ سریع
polypnea تنفس سریع
fast سریع السیر
fasted سریع السیر
converts پاسکاری سریع
converting پاسکاری سریع
convert پاسکاری سریع
fastest سریع السیر
quick fire تیر سریع
quick recovery رونق سریع
operation immediate اقدام سریع
quickstep گام سریع
quick recovery بهبود سریع
expresses سریع صریح
dispatched انجام سریع
rapid transit شطرنج سریع
repost ضربت سریع
progressive chess شطرنج سریع
lightning chess شطرنج سریع
raid تک نفوذی سریع
fleets عبور سریع
raided تک نفوذی سریع
rath زود رس سریع
raiding تک نفوذی سریع
rathe زود رس سریع
raids تک نفوذی سریع
dispatch انجام سریع
fleet عبور سریع
dispatches انجام سریع
express سریع السیر
express سریع صریح
prompted سریع عاجل
prompt سریع عاجل
prompts سریع کردن
prompts سریع عاجل
accelerated depreciation استهلاک سریع
expressed سریع صریح
accelofilter صافی سریع
expressed سریع السیر
expresses سریع السیر
prompted سریع کردن
prompt سریع کردن
scrappy بازی تهاجمی سریع
surges جریان سریع وغیرعادی
quick access memory حافظه دستیابی سریع
quicksort مرتب کردن سریع
scrappiest بازی تهاجمی سریع
quick break fuse فیوز قطع سریع
rapid transit حمل و نقل سریع
quick break switch کلید قطع سریع
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com