Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
slew
حرکت سریع لوله توپ
Search result with all words
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
Other Matches
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
braid
حرکت سریع
braids
حرکت سریع
braided
حرکت سریع
skitter
حرکت سریع
whisk
حرکت سریع و جزیی
yerk
حرکت سریع و شدید
swoop
حرکت سریع نزولی
whisks
حرکت سریع و جزیی
whisking
حرکت سریع و جزیی
whisked
حرکت سریع و جزیی
swooped
حرکت سریع نزولی
scud
حرکت سریع ابر
swoops
حرکت سریع نزولی
swooping
حرکت سریع نزولی
sallies
حرکت سریع شلیک
sally
حرکت سریع شلیک
scuds
حرکت سریع ابر
scudded
حرکت سریع ابر
jete
حرکت سریع پابطرف خارج
fast cruise
ازمایش حرکت سریع ناو
cannonball
سریع السیر حرکت کردن
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
traverses
حرکت دادن لوله در سمت
traversed
حرکت دادن لوله در سمت
angle of elevation
زاویه حرکت لوله درارتفاع
traverse
حرکت دادن لوله در سمت
traversing
حرکت دادن لوله در سمت
roll on roll off
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
boresafe fuze
ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
shifting
حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets
بست لوله دوراهی لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rather
سریع تر
snell
سریع
sudden
سریع
rapid
سریع
galloping
سریع
accelerators
سریع
swift
سریع
swifter
سریع
swiftest
سریع
swifts
سریع
accelerator
سریع
prompts
سریع
sweepy
سریع
prompted
سریع
wing footed
سریع
prompt
سریع
spankings
سریع
gleg
سریع
spanking
سریع
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
precipitates
خیلی سریع
slashed
ضربه سریع
slash
ضربه سریع
continuate
سریع الاتصال
precipitate
خیلی سریع
precipitated
خیلی سریع
bullet
توپ سریع
precipitating
خیلی سریع
glimpsing
نگاه سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
glimpses
نگاه سریع
glimpsed
نگاه سریع
riposte
ضربت سریع
riposted
ضربت سریع
ripostes
ضربت سریع
slaps
ضربت سریع
slapping
ضربت سریع
riposting
ضربت سریع
slap
ضربت سریع
glimpse
نگاه سریع
accelofilter
صافی سریع
slashes
ضربه سریع
slapped
ضربت سریع
pirouettes
چرخ سریع
converts
پاسکاری سریع
converting
پاسکاری سریع
converted
پاسکاری سریع
convert
پاسکاری سریع
raids
تک نفوذی سریع
rough and ready
سریع العمل
fleeting
سریع الزوال
fleetingly
سریع الزوال
quick fire
تیر سریع
quickstep
گام سریع
quick recovery
رونق سریع
quick recovery
بهبود سریع
speeds
سریع کارکردن
rapid fire
تیر سریع
speeding
سریع کارکردن
rapid flow
جریان سریع
rapid scanning
تقطیع سریع
raiding
تک نفوذی سریع
raided
تک نفوذی سریع
raid
تک نفوذی سریع
pirouette
چرخ سریع
operation immediate
اقدام سریع
progressive chess
شطرنج سریع
lightning chess
شطرنج سریع
courier
پیک سریع
couriers
پیک سریع
hypernoea
تنفس سریع
hotshot
بارکشی سریع
highflyer
دلیجان سریع
highflier
دلیجان سریع
high velocity drop
بارریزی سریع
high speed traffic
امد شد سریع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com