Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
vital point
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
Other Matches
key points
نقاط حساس
keop soo
نقاط حساس
kyusho
نقاط حساس بدن
vital points
نقاط حساس بدن
double hit
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
elbowing
ضربه غیرمجاز با ارنج
ooch
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
wash
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washes
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washed
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
false starts
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false start
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
leg before wicket
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
plotting
ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
follow-throughs
ادامه حرکت پس از ضربه
follow-through
ادامه حرکت پس از ضربه
sway away
رد کردن ضربه با حرکت بدن
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
back lift
حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
pull shot
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
tentacle
شاخک حساس ریشه حساس
tentacles
شاخک حساس ریشه حساس
pulls
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
wave kick
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unlicensed
غیرمجاز
unauthorized
غیرمجاز
wildcats
غیرمجاز
unallowable
غیرمجاز
wildcat
غیرمجاز
illicit
غیرمجاز
interferes
سد کردن غیرمجاز
gavel
بهره غیرمجاز
interfered
سد کردن غیرمجاز
obstructions
سد کردن غیرمجاز
interference
ممانعت غیرمجاز
contraband
کالای غیرمجاز
interfere
سد کردن غیرمجاز
obstruction
سد کردن غیرمجاز
illegal
حرام غیرمجاز
gavels
بهره غیرمجاز
crackback
نوعی سد کردن غیرمجاز
carries
حمل غیرمجاز توپ
hold
گرفتن غیرمجاز توپ
holds
گرفتن غیرمجاز توپ
block
سدکردن غیرمجاز حریف
blocked
سدکردن غیرمجاز حریف
carried
حمل غیرمجاز توپ
blocks
سدکردن غیرمجاز حریف
carrying
حمل غیرمجاز توپ
carry
حمل غیرمجاز توپ
finger hold
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
water bailiffs
مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
throw forward
بردن غیرمجاز توپ به جلو
exclusion area
منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
face hold
گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
encroaching
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
fast pill
ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
jab checking
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
burn
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burns
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
holding
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
trio
نقاط سه قلو
lagrangian points
نقاط لاگرانژی
triad
نقاط سه قلو
trios
نقاط سه قلو
interactional points
نقاط تماس
key points
نقاط مهم
keop soo
نقاط مرگ
triads
نقاط سه قلو
isodose rate
خط نقاط متحدالدوز
at all points
در همه نقاط
interactional points
نقاط تلاقی
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
tendered
حساس
sensor
حساس
sensitive clay
رس حساس
alive
حساس
tenderest
حساس
sensate
حساس
techy
حساس
activator
حساس گر
feisty
حساس
prominent
حساس
supersensitive
حساس
thin skinned
حساس
elastic demand
حساس
passible
حساس
exquisite
حساس
elastic
حساس
delicate
حساس
ticklish
حساس
sentimental
حساس
vigilant
حساس
tender
حساس
key
<adj.>
حساس
susceptive
حساس
sharp nosed
حساس
acute
حساس
sensitive
حساس
tendering
حساس
critical
حساس
primary masses
نقاط مادی اولیه
shoals
نقاط کم عمق دریا
pin point
تعیین دقیق نقاط
shoal
نقاط کم عمق دریا
plots
ثبت مسیریا نقاط
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
plot
ثبت مسیریا نقاط
plotted
ثبت مسیریا نقاط
apparent horizon
افق حقیقی نقاط
dapple
چیزی با نقاط رنگارنگ
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
isoheyt
خط شاخص نقاط هم باران
coordinate code
رمز مختصات نقاط
coordinates
طول و عرض نقاط
trig point
نقاط مثلث بندی
tenderised
حساس کردن
critical facility
تاسیسات حساس
critical item
اماد حساس
tenderises
حساس کردن
tenderising
حساس کردن
sensitised
حساس شدن
tenderest
حساس بودن
critical mass
توده حساس
feelingly
بطور حساس
tenderize
حساس کردن
sensitively
بطور حساس
tenderizing
حساس کردن
elastic supply
عرضه حساس
insensible
غیر حساس
mimosa
گیاه حساس
tenderized
حساس کردن
tenderizes
حساس کردن
sensitizing
حساس شدن
key terrain
زمین حساس
sensitized
حساس کردن
key position
شغل حساس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com