English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
English Persian
relative motion حرکت نسبی
relative movement حرکت نسبی
Search result with all words
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
Other Matches
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
relative نسبی
comparatives نسبی
proportional نسبی
proportional limit حد نسبی
relative code کد نسبی
self relative نسبی
relative humidity نم نسبی
consanguineous نسبی
respective نسبی
comparative نسبی
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
relative bearing گرای نسبی
relative velocity سرعت نسبی
relative frequency بسامد نسبی
relative value مقدار نسبی
relative term لفظ نسبی
relative harmonic content مانده نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative viscosity گرانروی نسبی
relative bearing جهت نسبی
relative wind باد نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative density چگالی نسبی
relativism نسبی نگری
relative error خطای نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
sanguinity قرابت نسبی
relative income درامد نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
relative location ترتیب نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
stranger in blood غیر نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative nullity بطلان نسبی
relative importance اهمیت نسبی
relativeness نسبی بودن
relative precision دقت نسبی
sib منسوب نسبی
relative permitivity گذردهی نسبی
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relative majority اکثریت نسبی
relationship by blood قرابت نسبی
specific gravities چگالی نسبی
ipsative scale مقیاس نسبی
specific gravity چگالی نسبی
ipsative score نمره نسبی
relative density دانسیته نسبی
relativity فرضیه نسبی
persons related to another by descent اقارب نسبی
fractional error خطای نسبی
emissivity تابش نسبی
relationship by blood خویشاوندی نسبی
blood relationship قرابت نسبی
blood relationship خویشاوندی نسبی
comparative advantage برتری نسبی
comparative advantage مزیت نسبی
comparative costs هزینههای نسبی
comparative cover پوشش نسبی
consanguinity قرابت نسبی
self relative address نشانی نسبی
distortion factor مانده نسبی
persons related to another by parentage اقارب نسبی
whole blood قرابت نسبی
relative address نشانی نسبی
relative address آدرس نسبی
proportional liability partnership شرکت نسبی
relationship by bood قرابت نسبی
proportional tax مالیات نسبی
relative خودی نسبی
genealogical نسبی شجرهای
proportional representation انتخابات نسبی
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
relative coding برنامه نویس نسبی
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
relative supersaturation ابر سیری نسبی
employment rate میزان نسبی اشتغال
relative deformation تغییر شکل نسبی
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
strains افزایش طول نسبی
relative coding برنامه نویسی نسبی
of relative importance دارای اهمیت نسبی
strain تغییر شکل نسبی
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
sound level شدت نسبی صوت
relativize بصورت نسبی در اوردن
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
relative addressing نشانی دهی نسبی
relative addressing نشان دهی نسبی
relative bearing سمت نسبی ناو
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
true air speed سرعت نسبی هواپیما
strains تغییر شکل نسبی
strain افزایش طول نسبی
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
recessions کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
recession کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bel واحد شدت نسبی توان
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
relativity فلسفه نسبیه نسبی بودن
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
simple strain تغییر طول نسبی ساده
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
conservation [darn] مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com