English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
circular motion حرکت گردشی
Other Matches
rotatory گردشی
ambulatory گردشی
cyclical گردشی
circulatory گردشی
peristrephic گردشی
circulation oiling روغنکاری گردشی
round robin نوبت گردشی
flow diagram نمودار گردشی
autorotation خود گردشی
rotary drill گمانه زن گردشی
flood oiling روغنکاری گردشی
circulating storage انباره گردشی
flowchart symbol نماد نمودار گردشی
flowchart نمودار گردشی روندنمایی
immovable feast جشن یا عیدبی گردشی
oil circulating lubrication روغنکاری نوع گردشی
force feed circulation oiling روغنکاری گردشی تحت فشار
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
vapid بی حرکت
moveless بی حرکت
motionless بی حرکت
move حرکت
shifted حرکت
stock-still بی حرکت
travel حرکت
travels حرکت
traveled حرکت
moves حرکت
stationary بی حرکت
geste حرکت
gest حرکت
behaviour حرکت
demeanour حرکت
shift حرکت
locomotion حرکت
moved حرکت
afloat در حرکت
agog در حرکت
haviour حرکت
shifts حرکت
animals حس و حرکت
motions حرکت
motioning حرکت
motioned حرکت
immobile بی حرکت
still بی حرکت
stiller بی حرکت
stillest بی حرکت
stills بی حرکت
movement حرکت
animation حرکت
animations حرکت
agoing در حرکت
ambulation حرکت
maneuver حرکت
as you were حرکت از نو
behavior حرکت
frozen بی حرکت
behaviuor حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
progress حرکت
departures حرکت
traversing حرکت
traverses حرکت
motion حرکت
stir حرکت
stirred حرکت
stirrings حرکت
stirs حرکت
gesture حرکت
gestured حرکت
gesturing حرکت
inert بی حرکت
animal حس و حرکت
running در حرکت
traverse حرکت
traversed حرکت
departure حرکت
circulation حرکت
vowel point حرکت
oi در حرکت
on the move در حرکت
statist بی حرکت
otiose بی حرکت
scrolling حرکت
stirabout حرکت
stock still بی حرکت
demeanor حرکت
circulations حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
square move حرکت
sedentary بی حرکت
pats بی حرکت
patted بی حرکت
patting بی حرکت
pat بی حرکت
zigzagging حرکت مارپیچی
switches نافم حرکت
whirls حرکت گردابی
cross حرکت سمتی
crosser حرکت سمتی
crosses حرکت سمتی
crossest حرکت سمتی
switched نافم حرکت
switch نافم حرکت
zigzags حرکت زیگزاگ
whirl حرکت گردابی
zigzags حرکت مارپیچی
whirled حرکت گردابی
whirling حرکت گردابی
X direction حرکت افق
zigzagging حرکت زیگزاگ
shuttle حرکت شاتل
shuttled حرکت شاتل
shuttles حرکت شاتل
traverses حرکت درسمت
traversed حرکت درسمت
pin down <idiom> از حرکت بازداشتن
run over <idiom> حرکت از بالای
traverse حرکت درسمت
rotation حرکت وضعی
naturals حرکت در عنوان
traversing حرکت درسمت
slow motion حرکت کند
cycling حرکت پاندولی
slacks گیر در حرکت
slackest گیر در حرکت
slack گیر در حرکت
silencing ایست بی حرکت
silences ایست بی حرکت
silenced ایست بی حرکت
silence ایست بی حرکت
natural حرکت در عنوان
sorties شروع حرکت
rush حرکت شدید
innovations حرکت جدید
innovation حرکت جدید
timetable برنامه حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com