Dictiornary-Farsi | حساب اعتبار باز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (11 milliseconds)

English	Persian
open allotment	حساب اعتبار باز


Search result with all words

credit	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
no year oppropriation	حساب تامین اعتبار باز حساب باز
what is the limit on my account?	حد اعتبار حساب من چقدراست؟
Other Matches

overdraft	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost plus contracts	به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckons	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
capitalized expense	هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
equity accounts	حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
overdrawn account	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance	تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
To bring someone to account.	کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
To cook the books.	حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege	دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckoning	تصفیه حساب صورت حساب
reckonings	تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements	حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
credit system of supply	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
check register	بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account	حساب صورت حساب
he calcn lates with a	اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
digital computer	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
request for discharge	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
budgets	اعتبار
estimates	اعتبار
credited	اعتبار
funded	اعتبار
estimating	اعتبار
budget	اعتبار
void	بی اعتبار
budgeted	اعتبار
credit	اعتبار
credibility	اعتبار
prestige	اعتبار
advance	اعتبار
advances	اعتبار
advancing	اعتبار
authenticity	اعتبار
crediting	اعتبار
estimated	اعتبار
credits	اعتبار
estimate	اعتبار
prestigious	با اعتبار
influence	اعتبار
esteem	اعتبار
creditability	اعتبار
importance	اعتبار
creditless	بی اعتبار
line of cerdit	خط اعتبار
validation	اعتبار
appropriation symbol	کد اعتبار
influenced	اعتبار
influences	اعتبار
standing	اعتبار
reputability	اعتبار
reputations	اعتبار
reputation	اعتبار
credit line	حد اعتبار
influencing	اعتبار
invalids	: بی اعتبار
valuing	اعتبار
values	اعتبار
value	اعتبار
entitlements	اعتبار
entitlement	اعتبار
invalid	: بی اعتبار
fund	اعتبار
validity	اعتبار
factoring of credit	عاملیت اعتبار
trade credit	اعتبار تجاری
validity index	شاخص اعتبار
validity criterion	ملاک اعتبار
in force	دارای اعتبار
imprest fund	اعتبار مساعده
fund	اعتبار مالی
validation of a model	اعتبار یک الگو
funded	اعتبار مالی
validation of a hypothesis	اعتبار یک فرضیه
validity check	بررسی اعتبار
validity coefficient	ضریب اعتبار
under the credit	تحت اعتبار
bad	ناصحیح بی اعتبار
credit transfers	انتقال اعتبار
credit transfer	انتقال اعتبار
a company of good standing	شرکتی با اعتبار
validity check	مقابله اعتبار
concurrent validity	اعتبار همزمان
credit insurance	بیمه اعتبار
back to back credit	اعتبار اتکایی
authenticity of a document	اعتبار سند
credit rating	میزان اعتبار
credit sale	اعتبار در معامله
appropriation title	عنوان اعتبار
appropriation reimbur sement	تامین اعتبار
apportionment	واگذاری اعتبار
agricultural credit	اعتبار کشاورزی
advising of credit	ابلاغ اعتبار
credit term	مدت اعتبار
bank credit	اعتبار بانکی
credit expansion	گسترش اعتبار
committment	تامین اعتبار
consensual validity	اعتبار وفاقی
construct validity	اعتبار سازه
consumption credit	اعتبار مصرفی
content validity	اعتبار محتوا
convergent validity	اعتبار همگرا
budget credit	اعتبار بودجه
bridging leon	اعتبار موقت
counter credit	اعتبار متقابل
blank credit	اعتبار نامحدود
countervailing credit	اعتبار متقابل
credit terms	شرایط اعتبار
creditably	از روی اعتبار
insecure	بی اعتبار متزلزل
countervailing credit	اعتبار اتکائی
ex post	به اعتبار گذشته
expenditure credit	اعتبار مصرف
expenditure credit	اعتبار هزینه
external validity	اعتبار برونی
face validity	اعتبار صوری
factorial validity	اعتبار عاملی
validity of a contract	اعتبار قرارداد
ervolving credit	اعتبار گردان
cross validation	وارسی اعتبار
cumulative credit	اعتبار تراکمی
requirements of the credit	شرایط اعتبار
validity	صحت اعتبار
differential validity	اعتبار افتراقی
discriminant validity	اعتبار افتراقی
expired	بدون اعتبار
documentary credit	اعتبار اسنادی
credentials	اعتبار نامه
void result	نتیجه بی اعتبار
factoring of credit	نمایندگی اعتبار
settlement of credit	تسویه اعتبار
letter of credit	اعتبار اسنادی
on tick	روی اعتبار
on trust	بر مبنای اعتبار
military funds	اعتبار نظامی
credits	اعتبار مالی
letter of credit	ورقه اعتبار
l/c	اعتبار نامه
crediting	اعتبار مالی
credited	اعتبار مالی
credit	اعتبار مالی
test validity	اعتبار ازمون
invalidity	عدم اعتبار
rehabilitation	اعاده اعتبار
authority	اجازه اعتبار
line of cerdit	میزان اعتبار
trusted	اعتقاد اعتبار
letter of credit	برگه اعتبار
reliableness	اعتبار موثقیت
issuing of the credit	افتتاح اعتبار
revolving fund	اعتبار در گردش
stock funds	اعتبار خریدنقدی
open credit	اعتبار نامحدود
revolving credit	اعتبار گردان
trust	اعتقاد اعتبار
roll over credit	اعتبار گردان
item validity	اعتبار پرسش
issue a credit	افتتاح اعتبار
trusts	اعتقاد اعتبار
issuance credit	افتتاح اعتبار
tax credit	اعتبار مالیاتی
rehabilitate	اعاده اعتبار کردن
rehabilitated	اعاده اعتبار کردن
ex ante	به اعتبار پیش بینی
legalised	اعتبار قانونی دادن
issuing bank	بانک گشاینده اعتبار
legalize	اعتبار قانونی دادن
short credit	اعتبار کوتاه مدت
legalising	اعتبار قانونی دادن
wild cat	بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
de facto standard	سسهای اعتبار به آن ندارد
legalises	اعتبار قانونی دادن
overdraw	بیش از اعتبار کشیدن
rehabilitates	اعاده اعتبار کردن
reliability	قابلیت اطمینان اعتبار
predictive validity	اعتبار پیش بین
status symbols	نشانهی شان و اعتبار
credit available	اعتبار قابل استفاده
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
stock funds	اعتبار نقدی اماد
disreputable	بی اعتبار مایه رسوایی
expiry date of the credit	تاریخ انقضای اعتبار
status symbol	نشانهی شان و اعتبار
ervolving credit	اعتبار قابل تجدید
sundry funds	اعتبار اموررفاهی متفرقه
equivalent knowledge credit	تصدیق اعتبار علمی
rehabilitating	اعاده اعتبار کردن
deposit fund account	اعتبار تشکیل سرمایه
legalized	اعتبار قانونی دادن
investment credit	اعتبار طویل المدت
overdraft	حواله زیادتر از اعتبار
credit application	تقاضای گشایش اعتبار
valid	دارای اعتبار موثر
to legalize a signature	اعتبار قانونی دادن
revalidate	تجدید اعتبار کردن