Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
vector calculus
حساب برداری
[ریاضی]
vector analysis
[vector calculus]
حساب برداری
[ریاضی]
Other Matches
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckoned
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
capitalized expense
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
equity accounts
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
To bring someone to account.
کسی را پای حساب کشیدن
[حساب پس گرفتن]
To cook the books.
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckoning
تصفیه حساب صورت حساب
reckonings
تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
check register
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
account
حساب صورت حساب
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
no year oppropriation
حساب تامین اعتبار باز حساب باز
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
he calcn lates with a
اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors
برداری
embodiment
در برداری
decerebration
مخ برداری
vector
برداری
footstep
گام برداری
deafferentation
اوران برداری
stripping
قالب برداری
decerebellation
مخچه برداری
gyrectomy
شکنج برداری
hemispherectomy
نیمکره برداری
denervation
عصب برداری
footsteps
گام برداری
surveyed
نقشه برداری
surveys
نقشه برداری
sampling
نمونه برداری
listings
سیاهه برداری
listing
سیاهه برداری
samplery
نمونه برداری
land surveying
نقشه برداری
enervation
عصب برداری
surveyor's level
ترازنقشه برداری
swindle
کلاه برداری
decoding
رمز برداری
swindled
کلاه برداری
duplicating
نسخه برداری
swindles
کلاه برداری
duplicated
نسخه برداری
duplicate
نسخه برداری
surveying
نقشه برداری
insurability
بیمه برداری
extirpation
اندام برداری
operation
بهره برداری
lobectomy
قطعه برداری
utilization
بهره برداری
duplicates
نسخه برداری
subordination
فرمان برداری
gaud
کلاه برداری
duplication
نسخه برداری
i know him by his step
از گام برداری
ingathering
خرمن برداری
vector power
توان برداری
vector analysis
تحلیل برداری
usage
بهره برداری
using
بهره برداری
weight lifting
وزنه برداری
utilisation
[British]
بهره برداری
usages
بهره برداری ها
utilizations
بهره برداری ها
rip-off
کلاه برداری
rip-offs
کلاه برداری
resultant
جمع برداری
topography
نقشه برداری
vector field
میدان برداری
exploitation
بهره برداری
vector display
نمایش برداری
exploitation
[utilization]
بهره برداری
vector pair
زوج برداری
vector processor
پردازنده برداری
vector product
حاصلضرب برداری
ovariectomy
تخمدان برداری
removal of chips
براده برداری
arrow diagram
نمودار برداری
vector quantities
اندازههای برداری
vector diagram
نمودار برداری
vector quantity
کمیت برداری
cannibalization
قطعه برداری
vectored interrupt
وقفه برداری
vectorical angle
زاویه برداری
photogeny
عکس برداری
utilisations
بهره برداری ها
march
قدم برداری
machining
براده برداری
copy
نسخه برداری
copies
کپی برداری
treading
گام برداری
biopsy
بافت برداری
copies
نسخه برداری
copied
کپی برداری
copy
کپی برداری
metal cutting work
براده برداری
fraudulence
کلاه برداری
mapping
نقشه برداری
survey
نقشه برداری
tread
گام برداری
copying
کپی برداری
copying
نسخه برداری
metal cutting
براده برداری
copied
نسخه برداری
treads
گام برداری
frauds
کلاه برداری
gains
بهره برداری
topectomy
تکه برداری
gain
بهره برداری
marching
قدم برداری
fraud
کلاه برداری
marches
قدم برداری
marched
قدم برداری
gained
بهره برداری
tapped
بهره برداری کردن از
snatches
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
biased sampling
نمونه برداری غیرتصادفی
surveying error
خطای نقشه برداری
ground survey
نقشه برداری زمینی
tapping
بهره برداری کردن از
tap
بهره برداری کردن از
snatch
وزنه برداری یکضرب
base cover
عکس برداری اولیه
split spoon
قاشق نمونه برداری
royalty
حق بهره برداری از چیزی
vector graphics
نگاره سازی برداری
survey control
کنترل نقشه برداری
royalties
حق بهره برداری از چیزی
stencil plate
الگوی نقشه برداری
snatched
وزنه برداری یکضرب
vector potential of a solenoidal vector
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
gross f.
کلاه برداری بزرگ
flying levels
خط تراز نقشه برداری
bottle silt sampler
نمونه برداری با بطری
bed load sampling
نمونه برداری از بار کف
survey land
نقشه برداری زمین
surveyers notebook
دفتر نقشه برداری
field survey
نقشه برداری زمینی
obediently
از روی فرمان برداری
topographical surveying
نقشه برداری ارتفاعی
cinematograph
دوبین فیلم برداری
excavation
گود برداری حفره
dynamic dump
نسخه برداری پویا
tacheometer
دوربین نقشه برداری
chain survey
نقشه برداری زنجیری
with intent to defraud
بقصد کلاه برداری
surveyor's staff
ژالون نقشه برداری
disk duplication
نسخه برداری از دیسک
disk copying
نسخه برداری از دیسک
to pace off
باگام برداری شمردن
crazing
ترک برداری سطحی
gangs
مشی گام برداری
gang
مشی گام برداری
duplicator
ماشین نسخه برداری
duplicators
ماشین نسخه برداری
core drilling
نمونه برداری با مته
copying test
ازمون نسخه برداری
weight program
تمرین وزنه برداری
emergency operation
بهره برداری اضطراری
surveying polygon
شبکه نقشه برداری
defrauding
کلاه برداری کردن
defrauded
کلاه برداری کردن
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
defraud
کلاه برداری کردن
auger
مته نمونه برداری
autopolling
خود نمونه برداری
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
defrauds
کلاه برداری کردن
calking mallet
ابزار زفت برداری
aerial survey
نقشه برداری هوایی
utilizing
بهره برداری کردن
utilizes
بهره برداری کردن
utilize
بهره برداری کردن
utilising
بهره برداری کردن
surveying instrument
الات نقشه برداری
utilises
بهره برداری کردن
utilised
بهره برداری کردن
surveying insatrument
اسباب نقشه برداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com