Dictiornary-Farsi | حساب تسویه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 213 (12 milliseconds)

English	Persian
realization account	حساب تسویه


Search result with all words

clearance	تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearing house	دفتر تسویه حساب
clearing houses	دفتر تسویه حساب
ponies	ریز تسویه حساب کردن
pony	ریز تسویه حساب کردن
liquidator	سرپرست تسویه حساب
liquidators	سرپرست تسویه حساب
date of change of acountability	تاریخ تسویه حساب
poney	ریز تسویه حساب کردن
To pay off someone. To settle old scores with someone.	با کسی تسویه حساب کردن ( انتقام جویی کردن )
We will be checking out around noon.	ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
checking out	تسویه حساب
Other Matches

cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost plus contracts	به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckoned	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
equity accounts	حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
overdrawn account	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
capitalized expense	هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
To bring someone to account.	کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
To cook the books.	حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege	دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckoning	تصفیه حساب صورت حساب
reckonings	تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements	حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
check register	بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
liquidation	تسویه
settlement	تسویه
settlements	تسویه
adjustments	تسویه
clearing	تسویه
clearings	تسویه
adjustment	تسویه
settle	تسویه
settles	تسویه
effective treatment	تسویه موثر
adjust	تسویه نمودن
liquidising	تسویه کردن
effective treatment	تسویه کارا
settlement of credit	تسویه اعتبار
compromising	تسویه کردن
liquidises	تسویه کردن
clearings	تسویه تسطیح
liquidize	تسویه کردن
settlement of disputes	تسویه منازعات
settlement terms	شرایط تسویه
amicable settlement	تسویه دوستانه
settlement day	روز تسویه
liquidizing	تسویه کردن
biological treatment	تسویه زیستی
judicial settlement	تسویه قضایی
clearing	تسویه تسطیح
liquidized	تسویه کردن
compromises	تسویه کردن
offsetting	تسویه کردن
liquidating	تسویه کردن
solution	تادیه تسویه
solutions	تادیه تسویه
defrays	تسویه کردن
liquidates	تسویه کردن
liquidated	تسویه کردن
liquidate	تسویه کردن
settlement	تسویه پرداخت
liquidizes	تسویه کردن
defraying	تسویه کردن
settlements	تسویه پرداخت
compromise	تسویه کردن
offset	تسویه کردن
arrangement	حل و فصل تسویه
automatic treatment	تسویه خودکار
defray	تسویه کردن
liquidised	تسویه کردن
liquidity	تسویه پذیری
defrayed	تسویه کردن
arrangements	حل و فصل تسویه
full and final settlement	تسویه تمام و کمال
offscouring	چیز تسویه شده
pay off	تسویه کردن پرداخت
retiring a bill	براتی را تسویه کردن
account	حساب صورت حساب
wind up <idiom>	به پایان رساندن ،تسویه کردن
chemotrophic treatment	تسویه خوراک ساخت شیمیایی
adjusting	تسویه نمودن مطابق کردن
pay up	حسابهای معوقه را تسویه کردن
adjusts	تسویه نمودن مطابق کردن
settlement by abandonment	تسویه در نتیجه صرفنظر شدن از مطالبات
Bank for International Settlements [BIS]	بانک تسویه پرداخت بین المللی
digital computer	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
no year oppropriation	حساب تامین اعتبار باز حساب باز
he calcn lates with a	اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
pacific settlement	تسویه نزاع یا مسئلهای به صورت مسالمت امیز
clear	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
accountants	ذی حساب
to my a	به حساب من
algorism	حساب
to keep score	حساب
scoreless	بی حساب
accountant	ذی حساب
account	حساب
science of numbers	حساب
arithmetic	حساب
in favour of	به حساب
scored	حساب
tallied	حساب
score	حساب
tallies	حساب
incomputable	بی حساب
tallying	حساب
incalculable	بی حساب
tabs	حساب
tab	حساب
reckoning	حساب
dam design	حساب سد
tally	حساب
scores	حساب
reckonings	حساب
pridicate calculus	حساب مسندات
To concoct accounts.	حساب تراشیدن
production account	حساب تولید
A rough (crude)estimate.	حساب سر انگشتی
tripos	امتحان حساب
calculation	حساب براورد
checking account	حساب جاری
bank accounts	حساب بانکی
bank account	حساب بانکی
undercharge	کم حساب کردن
vidimus	بازرسی حساب
unguarded	حساب نشده
credit account	حساب اعتباری
comptometer	ماشین حساب
loan account	حساب وام ها
ibm computer	ماشین حساب ای بی ام
imprest	حساب تنخواه
in f.of	به حساب بنفع
current account	حساب جاری
checking accounts	حساب جاری
integral calculus	حساب جامعه
integral calculvs	حساب جامعه
joint account	حساب مشترک
make much of	حساب بردن از
minculculate	بد حساب کردن
current accounts	حساب جاری
fluxion	حساب فاضله
computers	ماشین حساب
computer	ماشین حساب
notcher	حساب نگهدار
misreckon	بد حساب کردن
figures	حساب کردن
arithmetician	حساب دان
box score	حساب بازی
calculable	حساب کردنی
calculating machine	ماشین حساب
calculator mode	مد ماشین حساب
calculus of variations	حساب تغییرات
call to account	حساب خواستن از
balance of account	مانده حساب
accoutn balance	مانده حساب
rule off	بستن حساب
capital account	حساب سرمایه
rule of thumb	حساب سر انگشتی
boolean calculus	حساب بولی
binary arithmetic	حساب دودوئی
binary arithmetic	حساب دودویی
arithmeticlal	مربوط به حساب
arithmometer	ماشین حساب
science of numbers	علم حساب
savings account	حساب پس انداز
balance sheet account	حساب ترازنامه
bank overdraft	حساب جاری
bank pass book	دفترچه حساب
saving account	حساب پس انداز
arithmetic unit	واحد حساب
cash account	حساب نقدی
certificate of clearance	مفاصا حساب
profit and loss a	حساب سودوزیان
acalculia	ناتوانی در حساب
to bring to book	حساب پس گرفتن
to cast up	حساب کردن
to count up	حساب کردن
figuring	حساب کردن
day of r	روز حساب
design assumption	فرضیه حساب
figure	حساب کردن
to figure up	حساب کردن
differential calculus	حساب فاضله
crypto account	حساب رمز
propositional calculus	حساب گزارهای
cost accountant	حساب دار
stability calculation	حساب پایداری
account number	شماره حساب
certificate of expenditure	صورت حساب
rule of thumb	حساب انگشت
stock account	حساب موجودی
account cuurent	حساب جاری
account card	کارت حساب
return account	حساب بازگشت
residuary account	حساب ترکه
closing of account	تفریغ حساب
account book	دفتر حساب
differential calulus	حساب فاضله
counts	حساب کردن
debit	حساب بدهی
statements	صورت حساب
statement	صورت حساب
arithmetic	علم حساب
desktop	ماشین حساب
offsetting	حساب تهاتر
offset	حساب تهاتر