English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
sensitization حساس سازی
Search result with all words
laser روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
lasers روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
emulsion laser storage روش ذخیره سازی دیجیتال با استفاده ازلیزر در مقابل ماده حساس به نور
Other Matches
tentacles شاخک حساس ریشه حساس
tentacle شاخک حساس ریشه حساس
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
sharp nosed حساس
key <adj.> حساس
techy حساس
exquisite حساس
passible حساس
alive حساس
critical حساس
elastic demand حساس
elastic حساس
tender حساس
supersensitive حساس
tendered حساس
tenderest حساس
sentimental حساس
tendering حساس
susceptive حساس
sensor حساس
sensitive حساس
prominent حساس
vigilant حساس
delicate حساس
sensate حساس
sensitive clay رس حساس
activator حساس گر
thin skinned حساس
feisty حساس
ticklish حساس
acute حساس
sensitized حساس کردن
sensitize حساس شدن
critical mass توده حساس
sensitize حساس کردن
sensitized حساس شدن
mimosa گیاه حساس
tenderizing حساس کردن
perceptive حساس و باهوش
critical facility تاسیسات حساس
keop soo نقاط حساس
sensitizing حساس شدن
feelingly بطور حساس
sensitizing حساس کردن
sensitizes حساس شدن
critical item اماد حساس
sensitizes حساس کردن
critical position پوزیسیون حساس
sensitising حساس شدن
sensitised حساس کردن
sensitive zone منطقه حساس
skinless خیلی حساس
sensitively بطور حساس
sensitization حساس کردن
key position شغل حساس
key terrain زمین حساس
jumpy بیقرار حساس
kittle هوشیار حساس
sensory nerves پیهای حساس
key points نقاط حساس
sensitive plant گیاه حساس
sensitises حساس شدن
senseful خیلی حساس
sensitises حساس کردن
sensitised حساس شدن
vibrissa موی حساس
sensitization حساس شدن
insensitive غیر حساس
it touched him on the raw بنقطه حساس
insensitivity غیر حساس
hygrosensitive حساس به رطوبت
sensitizer حساس کننده
palpi شاخک حساس
insensible غیر حساس
tenderize حساس کردن
gleg حساس باهوش
tenderising حساس کردن
hyperaesthetic زیاده از حد حساس
starkly حساس سفت
overstrung خیلی حساس
tenderises حساس کردن
tenderised حساس کردن
stark حساس سفت
starker حساس سفت
starkest حساس سفت
a sensitive subject [topic] موضوعی حساس
tendering حساس بودن
high strung بسیار حساس
sensitising حساس کردن
elastic supply عرضه حساس
tenderizes حساس کردن
pixilated خیلی حساس
tenderized حساس کردن
supersensitive حساس شده
tender حساس بودن
tenderest حساس بودن
tendered حساس بودن
supersensitive فوق حساس
context sensitive help کمک حساس به قرینه
key position موضع حساس و مهم
dipneedle circuit مدار حساس مغناطیسی
youch sensitive screen صفحه حساس به تماس
kyusho نقاط حساس بدن
vital points نقاط حساس بدن
context sensitive حساس نسبت به متن
susceptible حساس مستعد پذیرش
sensitive to light حساس نسبت به روشنایی
key terrain features عوارض حساس زمین
touch sensitive tablet تابلو حساس به تماس
touch panel صفحه حساس به تماس
detecting circuit مدار حساس مین
touch sensitive panel صفحه حساس به تماس
laminitis اماس لایههای حساس
sentient حساس دستخوش احساسات
tentacles موی حساس جانور
tentacular شبیه شاخک حساس
tentacular دارای شاخک حساس
tentacle موی حساس جانور
inelastic demand تقاضای غیر حساس
touchier نازک نارنجی حساس
touchiest نازک نارنجی حساس
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
touchy نازک نارنجی حساس
supersensitive فوق العاده حساس
pressure sensitive pen قلم حساس به فشار
sensitivity حساس بودن به چیزی
susceptible to pain حساس نسبت بدرد
palpus شاخک حساس سبیل
sensitivities حساس بودن به چیزی
tender minded دارای فکر حساس
hypergolic fuel سوخت فوق حساس
soft boiled نیم بند حساس
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
dunnite نوعی ماده منفجر حساس
pressure sensitive keyboard صفحه کلید حساس به فشار
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
light sensitive resistor مقاومت حساس در برابر نور
otocyst عضو حساس شنوایی بی مهرگان
panchromatic حساس نسبت بهمه رنگها
photoconductor هادی حساس نسبت به نور
photodiode دیود حساس نسبت به نور
electrosensitive چاپ با کاغذ حساس به الکترون
light sensitive layer لایه یا قشر حساس در برابرنور
sensitive حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
fluxgate وسیله حساس به مین مغناطیسی
sensory وابسته به مرکز احساس حساس
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
hypergolic fuel سوخت خیلی حساس به اشتعال
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
supersensitive ماسوره یا مین فوق العاده حساس
photocell یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
dermis قسمت حساس وعروقی میان پوست
jelly bean ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
case sensitive حساس نسبت به بزرگ یاکوچک بودن حرف
tag line جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
heliogravure گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
hypersensitive دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
epicritic تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
spicula سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
spicule سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
detectors گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
formed حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
privilege حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
computer output microfilm recorder دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com