Dictiornary-Farsi | حفافت توجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
safe keeping	حفافت توجه


Other Matches

splash proof enclosure	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
screamer	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favourites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favorites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
security	حفافت
protection	حفافت
safe guard	حفافت
safekeeping	حفافت
preservation	حفافت
cell protection	حفافت سل
custody	حفافت
conservation	حفافت
egis	حفافت
self protection	حفافت از خود
system security	حفافت سیستم
storage protection	حفافت حافظه
file protection	حفافت فایل
guard	حفافت کردن
storage protection	حفافت انباره
guarding	حفافت کردن
soil conservation	حفافت خاک
file protection	حفافت پرونده
guards	حفافت کردن
impedance protection	حفافت امپدانس
safeguards	حفافت کردن
safeguarding	حفافت کردن
shields	حفافت کردن
physical security	حفافت تاسیسات
protect by fuse	حفافت با فیوز
protection key	کلید حفافت
overcurrent device	دستگاه حفافت
protection level	سطح حفافت
protection ring	حلقه حفافت
memory protection	حفافت حافظه
safety gap	دهانه حفافت
protection	عمل حفافت
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
maintenance	حفافت کردن
safeguard	حفافت کردن
safeguarded	حفافت کردن
shield	حفافت کردن
anti skid protection	حفافت از لغزش
armor protection	حفافت زرهی
formats	حفافت حافظه و..
format	حفافت حافظه و..
x ray protection	حفافت رونتگن
block protection	حفافت بلوک
cathode protection	حفافت کاتدی
anodic protection	حفافت اندی
collective protection	حفافت گروهی
collective protection	حفافت جمعی
conservable	قابل حفافت
protects	حفافت کردن
data protection	حفافت داده ها
shielded	حفافت شده
protect	حفافت کردن
data encryption	حفافت داده
degree of protection	میزان حفافت
protecting	حفافت کردن
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
copy protection	حفافت دربرابر کپی
conservation programs	برنامههای حفافت منابع
shield	حفافت کردن درمقابل
shields	حفافت کردن درمقابل
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
protected field	میدان حفافت شده
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
power system protection	حفافت سیستم قدرت
protective fire	اتشهای حفافت کننده
protected location	مکان حفافت شده
protecting ring	حلقه حفافت کننده
environmental conservation	حفافت محیط زیست
overload protection	حفافت بار زیاد
cryptoguard	مسئول حفافت رمز
cryptosecurity	حفافت مکاتبات رمزی
file protect ring	حلقه حفافت پرونده
insulation protection	حفافت عایق بندی
insulation against vibration	حفافت در برابر ارتعاش
keep	حفافت امانت داری
high tension protection	حفافت فشار قوی
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
unprotected field	میدان حفافت نشده
file protect ring	حلقه حفافت فایل
distance protection	وسیله حفافت فاصله
drip proof enclosure	حفافت در مقابل ریزش اب
to keep watch and ward	حفافت یادفاع کردن
write protect ring	حلقه حفافت از نوشتن
wards	محجور حفافت بخش
keeps	حفافت امانت داری
ward	محجور حفافت بخش
shielding region	ناحیه حفافت کننده
software protection	حفافت نرم افزاری
custody of goods	حفافت یا نگهداری کالا
data encyption standard	استاندارد حفافت داده
subsidiary	باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries	باقیمانده در محل برای حفافت
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
safeguarding	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
acid vapor canister	ماسک حفافت در برابر بخاراسید
electronic security	رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
safeguard	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retention	حفافت توقیف بازداشت کردن
safeguards	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
chemical security	حفافت برعلیه مواد شیمیایی
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
signal security	حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
write protect disable	بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
beaching	سنگ چینی جهت حفافت
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
poaches	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
sacristan	متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
poach	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
bed pitching	سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
write protect notch	شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
poached	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
ppd	Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
troop safety	حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
warned protected	قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
protect	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
barff's precess	حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
protects	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shared	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protecting	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
noise	توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
blanket	لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
scribing	روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
shield	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
blanketed	لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
noises	توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
shields	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
scalper	پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
blankets	لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
keeps	توجه
remarks	توجه
keep	توجه
notes	توجه
unconsidered	بی توجه
note	توجه
remarking	توجه
advertence	توجه
attention to orders	توجه
attentiveness	توجه
adverence	توجه
noting	توجه
heeds	توجه
heeding	توجه
heeded	توجه
heed	توجه
remark	توجه
remarked	توجه
assiduity	توجه
advertency	توجه
turn to	توجه
unresponsive	بی توجه
regarded	توجه
regard	توجه
heedfulness	توجه
heedfully	با توجه
regards	توجه
care	توجه
cared	توجه
attendance	توجه
mindfulness	توجه
NB	توجه!
re-	با توجه به
re	با توجه به
attendances	توجه
cares	توجه
attentions	توجه
attention	توجه
inattentive	بی توجه
oblivious	بی توجه
mindfully	با توجه
listless	بی توجه
tendance	توجه
listlessly	بی توجه
hereto <adv.>	با توجه به این
noticed	توجه اطلاع
on this <adv.>	با توجه به این
hereunto <adv.>	با توجه به این
considerations	توجه مراعات
notices	توجه اطلاع
consideration	توجه تامل
consideration	توجه مراعات
noticing	توجه اطلاع
for this purpose <adv.>	با توجه به این
notice	توجه اطلاع
liberals	جالب توجه
welfare	توجه کردن
liberal	جالب توجه
yummy	جالب توجه
as to that <adv.>	با توجه به این