English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
harbour dues حقوق بندر
Other Matches
cabotage کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
harboring بندر
harbors بندر
harbored بندر
harbours بندر
harbourless بی بندر
wayside بندر
port بندر
harbour بندر
seaports بندر
harbouring بندر
cril سد بندر
seaport بندر
harboured بندر
port of call بندر توقف
Yangon بندر یانگون
naval port بندر دریایی
Tel Aviv بندر تلآویو
port watch نگهبان بندر
treaty port بندر پیمانی
port بندر ورودی
port بندر گاه
terminal port بندر مقصد
secondary port بندر فرعی
ports of call بندر توقف
ports of call بندر لنگراندازی
port of call بندر لنگراندازی
longshoremen باربرلنگرگاه بندر
longshoreman باربرلنگرگاه بندر
port of entry بندر مقصد
port of embarkation بندر عزیمت
on berth در داخل بندر
Sydney بندر سیدنی
Plymouth بندر پلیموت
Douala بندر دوالا
Calcutta بندر کلکته
Bissau بندر بیسائو
Abidjan بندر ابیجان
wharfmaster رئیس بندر
way port بندر سر راه
outer harbor پیش بندر
port of destination بندر مقصد
registered port بندر مشخص
main port بندر اصلی
free port بندر ازاد
jetties اسکله بندر
harbour master متصدی بندر
jetty اسکله بندر
harbor master رئیس بندر
harbor master راهنمای بندر
harbour master رئیس بندر
aport بسوی بندر
aport روبه بندر
bar پیش بندر
destination port بندر مقصد
seaports دریا بندر
seaports بندر دریایی
seaport دریا بندر
seaport بندر دریایی
minor port بندر کوچک
malaga بندر مالاگا
inner harbor بندر داخلی
bars پیش بندر
free ports بندر ازاد
harbourage پهلو گرفتن در بندر
port watch پست نگهبانی بندر
put into port وارد بندر شدن
destination port بندر تحویل کالا
entry plan طرح ورود به بندر
ex quay تحویل در بندر مقصد
cril مانع دهانه بندر
jetties موج شکن بندر
harbor control tower برج مراقبت بندر
jetty موج شکن بندر
George Town بندر جرج تاون
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
out port بندر دور از مقصد
captain of the port افسر انتظامات بندر
named port of destination بندر مقصد مشخص
bender gestalt test ازمون طرحهای بندر
lay an embargo on در بندر توقیف کردن
lay day روز معطلی در بندر
embargo توقیف کشتی در بندر
embargoes توقیف کشتی در بندر
Cape Town بندر کیپ تاون
Georgetown بندر جرج تاون
harbour master مسئول بندر متصدی لنگرگاه
fast cruise ازمایش سریع ناو در بندر
roustabout کارگر اسکله یا بندر گاه
portcall زمان رسیدن وسایل به بندر
out bound عازم بیرون رفتن از بندر
port of debarkation بندر مقصد حمل کالا
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
Free pree (trade,port). مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
afloat support لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
to lay one on a ship کشتی را در بندر توقیف کردن
water bailiffs مامور تفتیش کشتیها در بندر
controlled port بندر نظامی کنترل شده
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
portcapacity فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
sandbar جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transients پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
pay check چک حقوق
salary حقوق
salaries حقوق
law حق حقوق
law حقوق
paying حقوق
pay حقوق
pays حقوق
jus حقوق
stipend حقوق
laws حق حقوق
laws حقوق
civil حقوق
jurisprudence حقوق
duties حقوق
rights حقوق
stipends حقوق
jus gentium حقوق ملتها
export tariff حقوق صادرات
jus cipile حقوق مدنی رم
jus cipile حقوق مدنی
detention of pay ضبط حقوق
law of the staple حقوق تجارت
keelage حقوق بندری
law of obligations حقوق تعهدات
export duty حقوق صادرات
law merchant حقوق تجارت
law faculty دانشکده حقوق
labour law حقوق کار
indisputable rights حقوق ثابته
l.l.d دکتر در حقوق
export charge حقوق صادرات
jurisprudent حقوق دان
jurisconsult حقوق دان
faculty of law دانشکده حقوق
family law حقوق خانواده
foreign law حقوق خارجی
full pay حقوق تمام
gentleman of the long robe حقوق دان
half pay حقوق ناتمام
gentlemen of the robe حقوق دانها
islamic law حقوق اسلامی
comparative law حقوق تطبیقی
indefeasible rights حقوق پا برجا
droppage کسر حقوق
import duty حقوق واردات
law of treaties حقوق معاهدات
vindication of rights استیفای حقوق
wage bill لیست حقوق
political rights حقوق سیاسی
theory of law فلسفه حقوق
philosophy of law فلسفه حقوق
personal right حقوق شخصی
personal right حقوق فردی
pay order سندپرداخت حقوق
wage earners حقوق بگیران
woman's rights حقوق نسوان
written laws حقوق مدون
take-home pay حقوق خالص
old age pension حقوق بازنشستگی
natural law حقوق طبیعی
underpay کم حقوق دادن
substantive law حقوق ذاتی
public law حقوق عمومی
property rights حقوق مالکیت
quayage حقوق بندری
private law حقوق خصوصی
preventive justice حقوق تامینی
regular salary حقوق دائمی
regular salary حقوق ثابت
retired pay حقوق بازنشستگی
retiring pension حقوق بازنشستگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com