Dictiornary-Farsi | حقوق بگیر مزدور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pensionary	حقوق بگیر مزدور


Other Matches

salaried	حقوق بگیر
stipendiary	حقوق بگیر
annuitant	حقوق بگیر
stipendiaries	حقوق بگیر
salaried	کارمند حقوق بگیر
reimbursable personnel	پرسنل حقوق بگیر نظامی
grubbed	مزدور نویسنده مزدور
grubs	مزدور نویسنده مزدور
grub	مزدور نویسنده مزدور
common low	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
spasmodic	بگیر و ول کن
spasmodically	بگیر و ول کن
annuitant	مستمری بگیر
Take hold from that end (side).	از آن سرش بگیر
pensioner	مستمری بگیر
pensioners	مستمری بگیر
venal	پول بگیر
take it easy <idiom>	ساده بگیر
detention of pay	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
Take thd bull by the horns. <proverb>	گاو را از شاخهایش بگیر .
spasticity	حالت بگیر وول کن
snapat the chance	فرصت را در اغوش بگیر
subsistent	مدد معاش بگیر
large hande a	دارای دست بگیر گیرنده
pensioner	وفیفه خوار مستمری بگیر
pensioners	وفیفه خوار مستمری بگیر
Take this handkerchief and wipe your eyes.	این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
protective duty	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
freelance	مزدور
hireling	مزدور
stipendiaries	مزدور
hirelings	مزدور
stipendiary	مزدور
barrator	مزدور
mercenaly	مزدور
hackney	مزدور
harbour dues	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
fiddler	ویولون زن مزدور
fiddlers	ویولون زن مزدور
fiddlers	کمانچه زن مزدور
hessian	ادم مزدور
fiddler	کمانچه زن مزدور
crowder	ویولون زن مزدور
hatchet men	ادمکش مزدور
journeyman	کارگر مزدور
galley slave	مزدور زحمتکش
sellsword	[سرباز] مزدور
hacks	نویسنده مزدور
hacked	نویسنده مزدور
hack	نویسنده مزدور
journeymen	کارگر مزدور
hatchet men	تروریست مزدور
hit man	آدمکش مزدور
journey man	کارگر مزدور
helped	نوکر مزدور
help	نوکر مزدور
crowder	کمانچه زن مزدور
mercenaries	سرباز مزدور
hucksters	ادم مزدور
huckster	ادم مزدور
foreign volunteer	[سرباز] مزدور
hatchet man	تروریست مزدور
hatchet man	ادمکش مزدور
hit men	آدمکش مزدور
devils	نویسنده مزدور
devil	نویسنده مزدور
helps	نوکر مزدور
mercenary	سرباز مزدور
Bite your tongue !	لبت را گاز بگیر ( دیگر از این حرفها نزن )
learn to walk before yaou run. <proverb>	قبل از اینکه بدوى راه رفتن را یاد بگیر.
attainder	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
gallowglass	دستهای سرباز مزدور
beadsman	فاتحه خوان مزدور
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Bounty hunter	جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
proletary	عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
penster	نویسنده بویژه نویسنده مزدور
laws	حق حقوق
law	حقوق
pays	حقوق
salary	حقوق
laws	حقوق
civil	حقوق
stipend	حقوق
salaries	حقوق
stipends	حقوق
pay	حقوق
paying	حقوق
jurisprudence	حقوق
duties	حقوق
jus	حقوق
rights	حقوق
pay check	چک حقوق
law	حق حقوق
comparative low	حقوق تطبیقی
comparative law	حقوق تطبیقی
administrative law	حقوق اداری
islamic law	حقوق اسلامی
conjugal rights	حقوق زوجیت
conjugal rights	حقوق زناشویی
child law	حقوق کودک
jurisprudent	حقوق دان
barrister	حقوق دان
jus cipile	حقوق مدنی رم
jus gentium	حقوق ملتها
business law	حقوق تجارت
breach right	تجاوز به حقوق
payroll	لیست حقوق
basic pay	حقوق اصلی
basic pay	اصل حقوق
civil low	حقوق مدنی
salary	حقوق دادن
jurisconsult	حقوق دان
commercial law	حقوق تجارت
constitutional law	حقوق اساسی
retired pay	حقوق بازنشستگی
full pay	حقوق تمام
compensations	حقوق و مزد
sources law	منابع حقوق
foreign law	حقوق خارجی
family law	حقوق خانواده
faculty of law	دانشکده حقوق
regular salary	حقوق ثابت
substantive law	حقوق ذاتی
regular salary	حقوق دائمی
quayage	حقوق بندری
compensation	حقوق و مزد
gentleman of the long robe	حقوق دان
gentlemen of the robe	حقوق دانها
retiring pension	حقوق بازنشستگی
indisputable rights	حقوق ثابته
indefeasible rights	حقوق پا برجا
rights of throne	حقوق سلطنت
salary increase	افزایش حقوق
import duty	حقوق واردات
salary increase	اضافه حقوق
emoluments	معونت حقوق
harbour dues	حقوق بندر
half pay	حقوق ناتمام
accession	الحاق حقوق
underpay	کم حقوق دادن
vindication of rights	استیفای حقوق
customs duties	حقوق گمرکی
custom duties	حقوق گمرکی
pay order	سندپرداخت حقوق
criminal low	حقوق جنایی
criminal low	حقوق جزا
criminal law	حقوق جزا
vindication	استیفای حقوق
take-home pay	حقوق خالص
customs dutios	حقوق گمرکی
wage bill	لیست حقوق
wage earners	حقوق بگیران
droppage	کسر حقوق
public law	حقوق عمومی
detention of pay	ضبط حقوق
woman's rights	حقوق نسوان
written laws	حقوق مدون
customs tariff	حقوق گمرکی
salaries	حقوق دادن
matrimonial rights	حقوق زناشویی
law	علم حقوق
law	حقوق عدالت
He was put on trial.	او محاکمه شد. [حقوق]
customs duty	حقوق گمرکی
import charge	حقوق واردات
import tariff	حقوق واردات
laws	حقوق عدالت
laws	علم حقوق
penal code	حقوق جزا
money income	مزد و حقوق
money list	لیست حقوق
theory of law	فلسفه حقوق
civi law	حقوق مدنی
pay roll	لیست حقوق
philosophy of law	فلسفه حقوق
personal right	حقوق شخصی
penal codes	حقوق جزا
export duty	حقوق صادرات
old age pension	حقوق بازنشستگی
common-law	حقوق غیرمدون
common-law	حقوق عرفی
common law	حقوق غیرمدون
common law	حقوق عرفی
human rights	حقوق بشر
natural law	حقوق طبیعی
export charge	حقوق صادرات
export tariff	حقوق صادرات
municipal law	حقوق داخلی
personal right	حقوق فردی
jus cipile	حقوق مدنی
property rights	حقوق مالکیت
equities	تساوی حقوق
law merchant	حقوق تجارت
private law	حقوق خصوصی
preventive justice	حقوق تامینی