Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
English
Persian
approving truth
حقیقت مسلم
Search result with all words
I know it for a fact.
این یک حقیقت مسلم است
Other Matches
pragmatism
مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
disputeless
مسلم
muslim or lem
مسلم
proven
مسلم
confirmed
مسلم
undoubted
مسلم
indisputable
مسلم
established
مسلم
axiomatic
مسلم
pronounced
مسلم
positive
مسلم
indubious
مسلم
male muslim
مسلم
apodictical
مسلم
certain
مسلم
moslem
مسلم
incontestable
مسلم
cretain
مسلم
tenets
اصول مسلم
incontestably
بطور مسلم
indisputability
مسلم بودن
dirt-cheap
مفت مسلم
moslem league
مسلم لیگ
grant
مسلم گرفتن
heir apparent
وارث مسلم
certainty
امر مسلم
certainties
امر مسلم
indisputably
بطور مسلم
to take for granted
مسلم دانستن
kaf
غیر مسلم
grants
مسلم گرفتن
granted
مسلم گرفتن
res integra
اصل مسلم
uncertainly
غیر مسلم
facts
وجود مسلم
surest
مسلم محقق
fact
وجود مسلم
surer
مسلم محقق
sure
مسلم محقق
given
مفروض مسلم
uncertain
غیر مسلم
hypostatize or size
مسلم فرض کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
to take for granted
فرض مسلم گرفتن
The fact is that…
قدر مسلم اینست که ...
naturals
مسلم استعداد ذاتی
apparent
معلوم وارث مسلم
incontrovertible
بدون مباحثه مسلم
actualization
بصورت مسلم دراوردن
assize rent
اجاره مسلم ومعین
postulates
پذیره مسلم فرض کردن
It's Lombard Street to a China orange.
<idiom>
کاملا مسلم وقطعی است.
postulate
پذیره مسلم فرض کردن
postulated
پذیره مسلم فرض کردن
assumptive
فرض مسلم شده مغرور
axiom
قاعده کلی اصل مسلم
axioms
قاعده کلی اصل مسلم
postulating
پذیره مسلم فرض کردن
reality
حقیقت
facts
حقیقت
yea
در حقیقت
fact
حقیقت
in truth
در حقیقت
in sooth
در حقیقت
in reality
در حقیقت
actually
در حقیقت
to be sure
<adv.>
در حقیقت
acted
حقیقت
realities
حقیقت
indeed
[admittedly]
<adv.>
در حقیقت
truths
حقیقت
act
حقیقت
admittedly
<adv.>
در حقیقت
truth
حقیقت
presume
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumes
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumed
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
hold up
<idiom>
اثبات حقیقت
thing in itself
حقیقت غایی
shoe is on the other foot
<idiom>
برخلاف حقیقت
truthful
<adj.>
راست
[با حقیقت]
tell the truth
حقیقت را گفتن
suppressio veri
کتمان حقیقت
To speak the truth.
حقیقت را گفتن
verism
حقیقت گرایی
truthless
عاری از حقیقت
the face remains
حقیقت همانست
the f.of the matter
حقیقت امر
tao
حقیقت طریقت
oversoul
حقیقت مطلق
half truth
حقیقت ناقص
factually
حقیقت امری
factual
حقیقت امری
unreality
عدم حقیقت
matter of fact
حقیقت امر
matter-of-fact
حقیقت امر
axioms
حقیقت اشکار
verities
صحت حقیقت
verity
صحت حقیقت
axiom
حقیقت اشکار
reserve
کتمان حقیقت
understatements
کتمان حقیقت
erroneousness
عدم حقیقت
reserves
کتمان حقیقت
reserving
کتمان حقیقت
untruthful
خلاف حقیقت
understatement
کتمان حقیقت
undisputed
بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
There is no argument about that.
حرف ندارد ( کاملا" مسلم وقطعی است )
understate
حقیقت را افهار نکردن
The fact of the matter is. . . . . . .
حقیقت امر اینست که ...
Nothing hurts like the truth.
حقیقت تلخ است
lowdown
<idiom>
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
in the wrong
<idiom>
اشتباه ،درستی حقیقت
disabuses
از حقیقت اگاه کردن
veridical
از روی حقیقت گویی
veritable
قابل اثبات حقیقت
untruths
خلاف حقیقت کذب
untruth
خلاف حقیقت کذب
That's not so!
این حقیقت ندارد!
truth drug
داروی کشف حقیقت
that is about the size of it
حقیقت امراین است
disabuse
از حقیقت اگاه کردن
principle
حقیقت مبادی واصول
falsi crimen
مخفی کردن حقیقت
understating
حقیقت را افهار نکردن
understates
حقیقت را افهار نکردن
disabused
از حقیقت اگاه کردن
disabusing
از حقیقت اگاه کردن
in point of fact
حقیقت امر اینست که
understated
حقیقت را افهار نکردن
low dwon
حقایق امر اصل حقیقت
smoke out
<idiom>
درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
axiom
قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
apodictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
apodeictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
axioms
قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
mincingly
با احتیاط با فرو گذاری حقیقت
action
در حقیقت آن منو انتخاب میشود
actions
در حقیقت آن منو انتخاب میشود
realism
مشرب اصالت واقعیت یا حقیقت
He tried to conceal the facts.
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
to raise a dust
اب راگل الودکردن حقیقت راپنهان کردن
as a matter of fact
حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
like hell
<idiom>
با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
to thrash out the truth
حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
The truth was known to no one other than himself.
هیچ کس به غیر از خود او
[مرد]
حقیقت را نمی دانست.
systematic theology
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
power function
این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
individualism
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
rationalism
سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
pareto distribution
در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
dog cheap
مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
indisputable
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
to be a foregone conclusion
<idiom>
نتیجه حتمی
[نتیجه مسلم]
بودن
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
foregone conclusion
نتیجه حتمی نتیجه مسلم
tenant by curtesy
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com