Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (9 milliseconds)
English
Persian
copyright
حق چاپ و تقلید
copyrights
حق چاپ و تقلید
Search result with all words
simulate
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating
تقلید نشان دادن وانمود کردن
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
fake
تقلید
faked
تقلید
fakes
تقلید
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
mime
تقلید نمایش بدون گفتگو
mime
تقلید دراوردن
mimed
تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed
تقلید دراوردن
mimes
تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes
تقلید دراوردن
miming
تقلید نمایش بدون گفتگو
miming
تقلید دراوردن
assume
تظاهر کردن تقلید کردن
assumes
تظاهر کردن تقلید کردن
imitation
تقلید
imitations
تقلید
copyright
چاپ و تقلید
copyrights
چاپ و تقلید
cult
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cults
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
mock
تقلید دراوردن
mocked
تقلید دراوردن
mocking
تقلید دراوردن
mocks
تقلید دراوردن
inimitable
غیر قابل تقلید
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
simulation
تقلید تمارض
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
تقلید تمارض
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
fabricate
تقلید کردن
fabricated
تقلید کردن
fabricates
تقلید کردن
fabricating
تقلید کردن
monkey
تقلید دراوردن
monkeys
تقلید دراوردن
emulate
تقلید کردن
emulated
تقلید کردن
emulates
تقلید کردن
emulating
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
travesties
تقلید مسخره امیز کردن
travesty
تقلید مسخره امیز کردن
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies
تقلید مسخره امیزکردن
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parody
تقلید مسخره امیزکردن
burlesque
تقلید رقص لخت
burlesque
تقلید و هجوکردن
burlesques
تقلید رقص لخت
burlesques
تقلید و هجوکردن
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mimic
تقلید کردن
mimicked
تقلید کردن
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
mimics
تقلید کردن
onomatopoeic
به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
mimetic
وابسته به تقلید
pantomime
تقلید در اوردن
pantomimes
تقلید در اوردن
mimicry
تقلید
transvestite
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
transvestites
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
stereotyped
تقلید شده
transvestism
تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
exemplary
شایان تقلید
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
AI
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
positive
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
farce
تقلید لودگی
farces
تقلید لودگی
infringement
تقلید
infringements
تقلید
adopting the opinion
تقلید در مسائل شرعی
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
apery
تقلید
birdcall
تقلید صدای پرنده
echolalia
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
emulation
تقلید
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
extracode
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
hokeypokey
تقلید واداواصول
imit ative deception
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
imitability
قابلیت تقلید
imitable
قابل تقلید
imitative of
تقلید کننده از
imitatively
از روی تقلید
imitativeness
تقلید
imitativeness
استعداد تقلید
in circuit emulator
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
Other Matches
sequacity
تقلید
mimesis
تقلید
mimesis
تقلید واگیری
patterning
تقلید کردن
simulafe
تقلید کردن
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
terminal emulation
تقلید ترمینالی
impressionist
تقلید درآور
personate
تقلید کردن از
impressionists
تقلید درآور
take for granted
<idiom>
تقلید از چیزی
mock up
تقلید کردن
mimetism
تقلید حفافتی
mimetism
تقلید استتاری
copycat
<idiom>
تقلید از شخص دیگری
mimesis
تقلید هنر از واقعیات
sequacious
اهل تقلید تابع
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
it is copyright
حق چاپ و تقلید محفوظ است
to copyright
حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com