English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (2 milliseconds)
English Persian
it is copyright حق چاپ و تقلید محفوظ است
Search result with all words
all right reserved هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
to copyright حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
Other Matches
favoured محفوظ
patenting محفوظ
patents محفوظ
safest محفوظ
secure محفوظ
guarded محفوظ
patent محفوظ
immundity محفوظ
safe محفوظ
patented محفوظ
safer محفوظ
safes محفوظ
secures محفوظ
airtight محفوظ از هوا
safe from danger محفوظ از خطر
reserved word کلمه محفوظ
protected storage انباره محفوظ
protected mode حالت محفوظ
protected field میدان محفوظ
lightproof محفوظ از نور
assured امن محفوظ
fireproof محفوظ از اتش
enclosed fuse فیوز محفوظ
securely بطور محفوظ
secure محفوظ داشتن
secures محفوظ داشتن
foolproof محفوظ ازخطاوشکست
invulnerable محفوظ از خطر
pots در گلدان محفوظ داشتن
pot در گلدان محفوظ داشتن
potting در گلدان محفوظ داشتن
conserved از صدمه محفوظ داشتن
conserve از صدمه محفوظ داشتن
conserving از صدمه محفوظ داشتن
enclosed arc lamp لامپ قوسی محفوظ
conserves از صدمه محفوظ داشتن
jus postliminii حق وی نسبت به ان اموال محفوظ است
encapsulated postscript file فایل محفوظ پست اسکریپت
elate بالا بردن محفوظ کردن
copyright reserved حق طبع یا چاپ محفوظ است
weather proof محفوظ از اثرهوا هوا نخور
unsaved محفوظ نشده نجات نیافته
can you pronounce him safe بگویید که اواز خطر محفوظ است
shellproof محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
foolproof ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
havelock روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
fakes تقلید
faked تقلید
emulation تقلید
fake تقلید
apery تقلید
infringement تقلید
mimicry تقلید
infringements تقلید
imitation تقلید
mimesis تقلید
imitations تقلید
imitativeness تقلید
sequacity تقلید
mimicking <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimetic وابسته به تقلید
mimesis تقلید واگیری
pantomimes تقلید در اوردن
mimics تقلید کردن
imitative of تقلید کننده از
mimicked تقلید کردن
impressionist تقلید درآور
impressionists تقلید درآور
take for granted <idiom> تقلید از چیزی
mimic تقلید کردن
patterning تقلید کردن
mimetism تقلید استتاری
stereotyped تقلید شده
exemplary شایان تقلید
imitable قابل تقلید
imitability قابلیت تقلید
simulafe تقلید کردن
imitatively از روی تقلید
terminal emulation تقلید ترمینالی
imitativeness استعداد تقلید
mimetism تقلید حفافتی
pantomiming <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
personate تقلید کردن از
hokeypokey تقلید واداواصول
mock up تقلید کردن
farces تقلید لودگی
farce تقلید لودگی
pantomime تقلید در اوردن
emulating <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimes تقلید دراوردن
mocked تقلید دراوردن
miming تقلید دراوردن
copyright چاپ و تقلید
fabricates تقلید کردن
emulates تقلید کردن
fabricating تقلید کردن
monkey تقلید دراوردن
copyright حق چاپ و تقلید
emulate تقلید کردن
mock تقلید دراوردن
mimed تقلید دراوردن
copyrights چاپ و تقلید
monkeys تقلید دراوردن
simulation تقلید تمارض
burlesques تقلید و هجوکردن
emulated تقلید کردن
mocks تقلید دراوردن
burlesque تقلید و هجوکردن
simulations تقلید تمارض
mocking تقلید دراوردن
copyrights حق چاپ و تقلید
fabricate تقلید کردن
fabricated تقلید کردن
mime تقلید دراوردن
gobo نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
mimesis تقلید هنر از واقعیات
inimitable غیر قابل تقلید
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
copycat <idiom> تقلید از شخص دیگری
burlesque تقلید رقص لخت
parody تقلید مسخره امیزکردن
parodies تقلید مسخره امیزکردن
sequacious اهل تقلید تابع
burlesques تقلید رقص لخت
birdcall تقلید صدای پرنده
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
travesty تقلید مسخره امیز کردن
travesties تقلید مسخره امیز کردن
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
simulates تقلید نشان دادن وانمود کردن
onomatopoeic به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulating تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulate تقلید نشان دادن وانمود کردن
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
echolalia تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
emulation نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
transvestite کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
transvestites کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
extracode توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulation عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
immune مصون کردن محفوظ کردن
positive که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assumes تظاهر کردن تقلید کردن
assume تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com