Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English
Persian
tinware
حلبی الات
Other Matches
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork
شیشه الات بلور الات
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
tin plate
حلبی
tinner's snip
حلبی بر
tin
حلبی
tins
حلبی
can
: حلبی
cans
: حلبی
canning
: حلبی
sheet metal
حلبی
tinsmith
حلبی ساز
metal worker
حلبی ساز
tinplate
ورق حلبی
cans
قوطی حلبی
canning
قوطی حلبی
tinner
حلبی ساز
tinman
حلبی ساز
tincan
قوطی حلبی
tin smith
حلبی ساز
can
قوطی حلبی
sheet metal worker
حلبی ساز
sheet metal work
حلبی سازی
swaging machine
حلبی خمکن
tins
با حلبی پوشاندن
tinware
فروف حلبی
tinny
حلبی ساز
tin
با حلبی پوشاندن
canikin
فرف حلبی کوچک
automatic flanging machine
ماشین خم حلبی سازی
tins
باقلع یا حلبی پوشاندن
tinkerer
وصله زن حلبی ساز
tole
حلبی منقوش وجلادار
tin
باقلع یا حلبی پوشاندن
tinplate
با قلع پوشاندن حلبی کردن
tinfoil
حلبی ورقه نازک قلعی
cannikin
فرف حلبی کوچک ابخوری
tin-plated tails
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
the fish smacks of the tin
ماهی بوی حلبی را برداشته است
the ridge of a roof
حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
springer
قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
that fruit packs easily
ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
machinary
ماشین الات
brass ware
برنج الات
breech block carrier
الات متحرک
passementerie
زینت الات
genital organs
الات تناسلی
hard ware
فلز الات
ironware
فلز الات
iron mongery
اهن الات
irowork
اهن الات
cast iron ware
الات چدنی
obturator
الات جازم
enginery
ماشین الات
ironware
اهن الات
surgical instruments
الات جراحی
optical
الات بصری
hardware
اهن الات
silverware
نقره الات
glassware
بلور الات
glass
شیشه الات
machinery
ماشین الات
instruments
الات دقیق
precision tools
الات دقیق
glassware
شیشه الات
gear
الات جامه
geared
الات جامه
gears
الات جامه
agricultural implements
الات کشاورزی
instrument
الات دقیق
trinkums
زیور الات بدلی
trinketry
جواهر الات بدلی
iron monger
اهن الات فروش
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
light machinery
ماشین الات سبک
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
mechanician
مکانیک ماشین الات
surveying instrument
الات نقشه برداری
obturator spindle
دوکی الات جازم
optical instruments
الات وابسته به بینایی
heavy machinery
ماشین الات سنگین
heavy goods
ماشین الات سنگین
woodwork
چوب الات نجاری
plants
ماشین الات کارخانه
carpenter's machines
ماشین الات درودگری
calibration
تنظیم الات دقیق
building machinery
ماشین الات ساختمانی
hardware
اهن الات ابزارالات
instrument
الات اندازه گیری
scrapped
ماشین الات اوراق
scrap
ماشین الات اوراق
scrapping
ماشین الات اوراق
scraps
ماشین الات اوراق
plant
ماشین الات کارخانه
cutler
فروشنده الات برنده
mechanics
علم ماشین الات
ironmonger
فروشنده اهن الات
hardwareman
اهن الات فروش
ironmongers
فروشنده اهن الات
wind instrument
الات موسیقی بادی
wind instruments
الات موسیقی بادی
machinery designer
طراح ماشین الات
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
operator of light machinery
اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery
اپراتور ماشین الات سنگین
obturator
الات مانع خروج گاز
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
war implements
ساز و برگ یا الات جنگ
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
reed stop
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
tiepin
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
automation
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
economic life
مدت بهره برداری از ماشین الات
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
sights
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
sight
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
recoil operated
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
acm
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
tuning pipe
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
pilot model
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
FAQ
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
capture
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
artificial horizon
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
crate
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
yellow arc
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
crates
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
hallmark
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
bubble turn and slip
الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
filigree
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanizing
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
genitalia
اندامهای تناسلی الات تناسلی
ironwork
اهن ساخته اهن الات
machinery
الات موتورخانه موتورخانه ناو
mechanic
مکانیک مکانیک ماشین الات
machinery space
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com