English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
soft shell حلزون دارای صدف نرم
Search result with all words
hard clam حلزون دارای کفههای صدفی سخت
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
Other Matches
snails حلزون
slugged حلزون
slugs حلزون
holothurian حلزون دریایی
auditory labyrinth حلزون شنوایی
snail حلزون با پوسته
snaillike حلزون وار
snailery پرورشگاه حلزون
scallops حلزون گرفتن
labyrinth حلزون گوش
cochlea حلزون گوش
labyrinths حلزون گوش
scallop حلزون گرفتن
spat بچه حلزون مرافعه
mollusk جانور نرم تن حلزون
shellfish حلزون صدف دار
slug حلزون بدون پوسته
labium لبه صدف حلزون
molluscs جانور نرم تن حلزون
mollusc جانور نرم تن حلزون
cockleshells صدف حلزون دوکپهای
cockleshell صدف حلزون دوکپهای
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
slug مثل حلزون حرکت کردن
slugged مثل حلزون حرکت کردن
slugs مثل حلزون حرکت کردن
spat : حلزون خوراکی خیلی کوچک
winkles جابجا کردن حلزون خوراکی
winkle جابجا کردن حلزون خوراکی
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
shells صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
littleneck clam نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
clams حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clam حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
footy دارای پا
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
fraught with دارای
flabby دارای عضلات شل
splashy دارای ترشح
redundant دارای اطناب
energetic دارای انرژی
deficient دارای کمبود
staminate دارای جرثومه نر
low-spirited دارای روحیه بد
low spirited دارای روحیه بد
stannic دارای قلع
spiriferous دارای عضومارپیچی
legitimate دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
nucleate دارای هسته
nitrous دارای شوره
sonant دارای اهنگ
myrrhy دارای بوی مر
legitimating دارای حق مشروع
myrrhic دارای بوی مر
legitimates دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
stannous دارای قلع
multilineal دارای چندین خط
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
undersigned دارای امضاء
strontic دارای استرونیوم
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
miasmatic دارای دمه بد بو
prerogative دارای حق ویژه
monometallic دارای یک فلز
straight line دارای خط مستقیم
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
stilted دارای چوب پا
synonymous دارای ترادف
squibs دارای صدای فش فش
synonymous دارای تشابه
muciferous دارای مخاط
squib دارای صدای فش فش
monopetalous دارای یک گلبرگ
prerogatives دارای حق ویژه
social minded دارای افکاراجتماعی
rarely beautiful دارای زیبائی
pre emptive دارای حق شفعه
rugose دارای رکه
sabulous دارای شن ریزه
antithetical دارای ضد ونقیض
rifled دارای خان
self abnegating دارای کف نفس
handy <adj.> دارای مزیت
sexagenary دارای سن 06 تا96
short-range دارای برد کم
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
rattly دارای صدای تق تق
preemptor دارای حق شفعه
short range دارای برد کم
polygamous دارای چند زن
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
weighted دارای وزن
overbusy دارای کارزیاد
of that ilk دارای همان جا
deadbeat دارای سکون
shoaly دارای جاهای کم اب
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
pelliculate دارای پوسته
shelterer دارای حفاظ
spirituous دارای الکل
plumose دارای دسته پر
backed دارای پشت
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
equivocal دارای دومعنی
petiolate دارای دمگل
silicifoeous دارای در کوهی
miasmal دارای دمه بد بو
acetylate دارای ریشهء
entitative دارای وجودخارجی
azotic دارای ازت
basined دارای ابگیر
dyslogistic دارای خاطرات بد
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
double tongued دارای دوقول
dolose دارای قصدجرم
dipteran دارای دو بال
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
acetylize دارای ریشهء
binucleate دارای دو هسته
foliolate دارای برگچه
floaty دارای اب نشین کم
adamantean دارای تلئلو
fibrinous دارای مودلیفی
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
calcic دارای اهک
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
cuspidal دارای برامدگی
capitated دارای سرمجزا
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
cephalous دارای کله
chinned دارای چانه
copperbottomed دارای ته مسی
chymiferous دارای کیموس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com