Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
Other Matches
gas tight
مانع خروج گاز
steam tight
مانع خروج بخار
obturator
الات مانع خروج گاز
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
hedgehogs
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loops
حلقه درون حلقه دیگر
looped
حلقه درون حلقه دیگر
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
damming
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
obstructor
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
wreathy
حلقه حلقه شده
purls
حلقه حلقه شدن
convolute
حلقه حلقه کردن
purling
حلقه حلقه شدن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
purled
حلقه حلقه شدن
purl
حلقه حلقه شدن
quoit
حلقه پرتاب حلقه
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
exhausts
خروج
exhaust
خروج
prolapsus
خروج
exodus
خروج
outgo
خروج
leakage or breakage
خروج
egress
خروج
emersion
خروج
emissions
خروج
emission
خروج
exits
خروج
egression
خروج
exit
خروج
propulsion
خروج
eccentricities
خروج از مرکز
eccentricities
خروج از مرکزیت
angle of emergence
زاویه خروج
eccentricity
خروج از مرکزیت
ejaculate
خروج منی
ejaculated
خروج منی
ejaculates
خروج منی
exit point
نقطه خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
ejaculating
خروج منی
exhaust valve
شیر خروج
exeat
اجازهء خروج
spermatism
خروج منی
eccentricity
خروج از مرکز
emergency exit
خروج اضطراری
light spill
خروج نور
electron affinity
انرژی خروج
order off
حکم خروج
logout
خروج از سیستم
emissions
صدور خروج
capital outflow
خروج سرمایه
emission
صدور خروج
defecation
خروج مدفوع
debouchment
خروج ازتنگنا
debouch
راه خروج
outages
راه خروج
outage
راه خروج
order off the field
حکم خروج
out flow of capital
خروج سرمایه
prolapse of the uterus
خروج سیبک
blow out
خروج ناگهانی
ingress and egress
دخول و خروج
log off
خروج از سیستم
log out
خروج از سیستم
dump valve
شیر خروج
outlet
مجرای خروج
spurting
خروج ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
emergency exit
در خروج اضطراری
work function
انرژی خروج
outlets
مجرای خروج
transpiration
خروج نفوذ
spurts
خروج ناگهانی
outer work function
انرژی خروج بیرونی
shell
برنامه خروج موقت
exophthalmos
خروج تخم چشم
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
out flow of labor
خروج نیروی کار
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
shelling
برنامه خروج موقت
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
fifo
خروج به ترتیب ورود
inner work function
انرژی خروج درونی
shells
برنامه خروج موقت
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
exhaust
خروج گاز یابخار
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
exhaust
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
exhausts
تخلیه کردن خروج
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
ne exeat regno
دستور عدم خروج از مملکت
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
Please show me the way out I'll show you !
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house
محل خروج هدفهای متحرک
gangways
محل ورود و خروج از ناو
gangway
محل ورود و خروج از ناو
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
jet
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jets
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea
خروج منی بدون اراده احتلام
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
lithotomy
برش مثانه برای خروج سنگ
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
jetted
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
marketing
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
mediastinal emphsema
اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
overruns
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
do while loop
حلقه WHILE/DO
grummet
حلقه
vortex
حلقه
gyre
حلقه
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
flower cup
حلقه گل
vortexes
حلقه
vortices
حلقه
loop
حلقه
ear ring
حلقه
convolutions
حلقه
curl
حلقه
collars
حلقه
wreaths
حلقه گل
collar
حلقه
fascias
حلقه
fascia
حلقه
hanks
حلقه
anadem
حلقه گل
curled
حلقه
wisps
حلقه
wisp
حلقه
whorls
حلقه
whorl
حلقه
wreath
حلقه گل
curls
حلقه
coil
حلقه
coiled
حلقه
coils
حلقه
convolution
حلقه
hoops
حلقه
cycle
حلقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com