Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
English
Persian
hammam
حمام اسلامی
Other Matches
islamize
بصورت اسلامی در اوردن صورت اسلامی دادن به
sudatorium
حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
saracenic
اسلامی
islamitic
اسلامی
Islamic
اسلامی
Islam
اسلامی
sarcacenic
عربی اسلامی
diwan
دادگاه اسلامی
divan
دادگاه اسلامی
islamic law
حقوق اسلامی
Islamic architecture
معماری اسلامی
charsu
چارسو
[معماری اسلامی]
arabian
معماری با منشا اسلامی
principles of islamic economics
مبانی اقتصاد اسلامی
principles of islamic economics
اصول اقتصاد اسلامی
arabesque
نقش عربی یا اسلامی
arabesque
کاشی کاری سبک اسلامی
barbary
کشوران اسلامی شمال افریقا
Fatimid
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
laceria
[نقش های منظم در کنار یکدیگر]
[معماری اسلامی]
karmathian
تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
bath
حمام
copper bath
حمام مس
bathhouse
حمام
water bath
حمام آب
waterbath
حمام آب
double boiler
حمام آب
bain-marie
حمام آب
water quench
حمام آب
bagnio
حمام
tray
حمام
trays
حمام
washrooms
حمام
washroom
حمام
Turkish baths
حمام
sand bath
حمام شن
Turkish bath
حمام
bath house
حمام
bathroom
حمام
bathrooms
حمام
sweating bath
حمام گرم
sunbath
حمام افتاب
sweating bath
حمام بخار
washcloth
لیف حمام
thermae
حمام اب گرم
bathing caps
کلاه حمام
bathing cap
کلاه حمام
turkey bath
حمام شرقی
washcloth
کیسه حمام
vapour bath
حمام بخار
ultrasonic bath
حمام فراصوتی
unwashed
حمام نگرفته
vaporarium
حمام بخار
bathmat
پادری حمام
bathmats
پادری حمام
bathrobes
رخت حمام
bathhouse
حمام
[با استخر]
swimming pool
حمام
[با استخر]
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
حمام
[با استخر]
bath-house
حمام عمومی
dyeing bath
حمام رنگرزی
toilet water
عطر حمام
toilet waters
عطر حمام
a bath towel
حوله حمام
sun bath
حمام افتابی
sudatorium
حمام بخار
bathed
حمام فرنگی
bathed
حمام ابکاری
cockroach
سوسک حمام
hypocaust
جهنم حمام
acid bath
حمام اسید
bathing tub
حمام فرنگی
bathtubs
وان حمام
oil bath
حمام روغن
steam bath
حمام بخار
shower bath
حمام دوش
bathtub
وان حمام
bath
حمام فرنگی
metal bath
حمام فلز
cockroaches
سوسک حمام
bath
حمام ابکاری
saunas
حمام بخار فنلاندی
sauna
حمام بخار فنلاندی
basks
حمام افتاب گرفتن
basking
حمام افتاب گرفتن
bask
حمام افتاب گرفتن
sunbathing
حمام افتاب گرفتن
sunbathes
حمام افتاب گرفتن
sunbathed
حمام افتاب گرفتن
sunbathe
حمام افتاب گرفتن
bathing clothes
لوازم شنا
[حمام]
therm
حمام عمومی گرما
swimming things
لباس شنا
[حمام]
bathing things
لباس شنا
[حمام]
bathing gear
لباس شنا
[حمام]
bathing clothes
لباس شنا
[حمام]
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
bathing things
لوازم شنا
[حمام]
therms
واحد گرما حمام
therms
حمام عمومی گرما
basked
حمام افتاب گرفتن
therm
واحد گرما حمام
salt bath furnace
کوره حمام نمک
furnace
تون حمام وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
roach
سوسک حمام کجوله
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
roaches
سوسک حمام کجوله
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
sun lamps
لامپ حمام آفتاب
sun lamp
لامپ حمام آفتاب
shaking bath
حمام تکان دهنده
foam rubber
ابر حمام ابرلاستیکی
oil bath lubrication
روغنکاری حمام روغن
molten bath
حمام ذوب فلزات
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
bath dye
حمام رنگرزی الیاف
bathed
ابتنی کردن حمام گرفتن
receptors
دستگاه گیرنده وان حمام
receptor
دستگاه گیرنده وان حمام
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
bath
ابتنی کردن حمام گرفتن
What find bath.
عجب حمام خوبی است
bathmats
حصیر یا فرشک پای وان حمام
bathmat
حصیر یا فرشک پای وان حمام
martemper
حمام گرم برای سخت کردن
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
tubs
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
bubble bath
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble baths
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
sponging
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
May I have a bath towel?
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
sponge
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
tub
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
cyaniding
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
solariums
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com