English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
main attack حمله اصلی
Search result with all words
mush افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
Other Matches
hysterics حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysteroid حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot بیک حمله دریک حمله
hysterogenic حمله تشنجی شبیه حمله
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
front line خط حمله خط حمله یادفاع
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
target date زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file فایل اصلی پرونده اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
countering حمله
seizures حمله
stound حمله
offence حمله
spell حمله
spelled حمله
onset حمله
spells حمله
venues حمله
venue حمله
attack حمله
assaulting حمله
countered حمله
counter حمله
time cut ضد حمله
besetting حمله پی در پی
wide open حمله
sally حمله
seizure حمله
attacking line خط حمله
offense,etc حمله
attacked حمله
aggression حمله
sallies حمله
offense حمله
impugnation حمله
impugnment حمله
assailment حمله
onrush حمله
campaign حمله
thrusts حمله
hysteria حمله
onslaught حمله
onslaughts حمله
canvassing حمله
thrusting حمله
epileptic fit حمله
offensive <adj.> حمله
assaults حمله
campaigns حمله
campaigning حمله
campaigned حمله
assaulted حمله
attacks حمله
assault حمله
ictys حمله
thrust حمله
foray حمله
forays حمله
offensives حمله
canvass حمله
falling sickness حمله
inroad حمله
canvassed حمله
attacking [style of play, player] <adj.> حمله
offenses حمله
fit حمله
canvasses حمله
fits حمله
fittest حمله
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
open to attack در معرض حمله
geong gegak حمله تکواندو
rusher حمله کننده
outside lines خطوط حمله
assail حمله کردن بر
assailed حمله کردن
echelon of attack موج حمله
attack zone منطقه حمله
assailed حمله کردن بر
geong geuk حمله تکواندو
assailing حمله کردن
momentum of attack دور حمله
assailing حمله کردن بر
assails حمله کردن
seize دچار حمله
atilt با حالت حمله
epileptic fit غش حمله ایی
envelopment حمله احاطهای
epileptic seizure حمله صرع
absence attack حمله غیاب
quintain هدف حمله
play marker طراح حمله
backside attack حمله از پشت
air strike حمله هوایی
seizes دچار حمله
excision of clause دراوردن یک حمله
seized دچار حمله
assail حمله کردن
an air raid حمله هوایی
anxiety attack حمله اضطراب
assailable قابل حمله
polerio's gambit حمله فگالتو
air attack حمله هوایی
offensive foul خطای حمله
conniption حمله صرع
lunes حمله جنون
willies حمله عصبی
slot شکاف در خط حمله
slots شکاف در خط حمله
canvassed حمله ناگهانی
slotting شکاف در خط حمله
pangs حمله سخت
pang حمله سخت
counter offensive حمله متقابل
canvasses حمله ناگهانی
canvassing حمله ناگهانی
line of skirmishers حمله به خط زنجیر
canvass حمله ناگهانی
leading edge لبه حمله
jump off شروع حمله
counterattack حمله متقابل
jump off اغاز حمله
kick off شروع حمله
lunge حمله ناگهانی
lunged حمله ناگهانی
lunges حمله ناگهانی
larsen's opening حمله نیمزوویچ
launch an attack حمله کردن
launch an attack شروع حمله
lunging حمله ناگهانی
set حمله کردن
sets حمله کردن
blow in حمله از میان خط
hysteroid حمله اور
echelon of attack رده حمله
momentum of attack شدت حمله
multiple offence حمله مرکب
narcolepsy حمله خواب
frontcourt منطقه حمله
nimzovitch attack حمله نیمزوویچ
offense تقصیر حمله
hysterogenic حمله اور
dutch attack حمله هلندی
attackman مامور حمله
minority attack حمله مینوریته
banzai attack حمله بی پروا
setting up حمله کردن
critical angle of attack زاویه حمله
back side attack حمله از پشت
line of departure خط شروع حمله
direction of attack سمت حمله
frontal attack حمله جبههای
discovered attack حمله برخاست
double attack حمله دویل
durkin attack حمله دیورکین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com