Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
weak side	حمله باتعداد کم جبههای با تعدادکمتر بازیگر
Other Matches
frontal attack	حمله جبههای
center forward	بازیگر نوک حمله
breakaway	حمله یک یا چند بازیگر
center forward	نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
bellies	نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
quarterback sneak	حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
belly	نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
frontal	جبههای
frontal attack	تک جبههای
send in	وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed	بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
velimirovic attack	حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics	حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte	حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
vortex breakdown/brust	جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot	بیک حمله دریک حمله
hysteroid	حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic	حمله تشنجی شبیه حمله
bucket	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
front line	خط حمله خط حمله یادفاع
target date	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
player	بازیگر
fielder	بازیگر
actors	بازیگر
actor	بازیگر
booter	بازیگر
stager	بازیگر
mummer	بازیگر
performing	بازیگر
puppeteer	بازیگر
puppeteers	بازیگر
homebrew	بازیگر محلی
wingman	بازیگر گوش
laxman	بازیگر لاکراس
player's number	شماره بازیگر
duffers	بازیگر متوسط
uncovered	بازیگر مهانشده
halfback	بازیگر میانی
tragedienne	بازیگر تراژدی
homeling	بازیگر خودی
hatchetman	بازیگر خشن
hattrick	بازیگر سه گله
headhunter	بازیگر خشن
homebred	بازیگر محلی
duffer	بازیگر متوسط
leading lady or man	بازیگر عمده
out	اخراج بازیگر
oddsmaker	بازیگر شاخص
sand bagger	بازیگر گول زن
substitute	بازیگر ذخیره
substitute	تعویض بازیگر
substituted	بازیگر ذخیره
substituted	تعویض بازیگر
substituting	بازیگر ذخیره
substituting	تعویض بازیگر
second string	بازیگر ذخیره
ride the bench	بازیگر ذخیره
wingers	بازیگر گوش
winger	بازیگر گوش
outside forward	بازیگر گوش
out-	اخراج بازیگر
outed	اخراج بازیگر
third home	بازیگر مهاجم
man	بازیگر تیم
mans	بازیگر تیم
cricketer	بازیگر کریکت
cricketers	بازیگر کریکت
subs	تعویض بازیگر
subs	بازیگر ذخیره
sub	تعویض بازیگر
sub	بازیگر ذخیره
skulls	ضربه به سر بازیگر
skull	ضربه به سر بازیگر
send-offs	اخراج بازیگر
send-off	اخراج بازیگر
send off	اخراج بازیگر
poloist	بازیگر واترپولو
extra cover	بازیگر بل گیر
freeing	بازیگر ازاد
backup	جانشین بازیگر
backman	بازیگر مدافع
ball player	بازیگر با توپ
come back	بازگشت بازیگر
club player	بازیگر باشگاهی
free	بازیگر ازاد
tennist	بازیگر تنیس
veteran	بازیگر با تجربه
veterans	بازیگر با تجربه
body checker	بازیگر تنه زن
dubs	بازیگر ضعیف
walk-on	بازیگر فرعی
numbers	شماره بازیگر
number	شماره بازیگر
freed	بازیگر ازاد
frees	بازیگر ازاد
protagonist	بازیگر عمده
protagonists	بازیگر عمده
dub	بازیگر ضعیف
dubbed	بازیگر ضعیف
import	بازیگر خارجی تیم
depths	بازیگر سرنوشت ساز
depth	بازیگر سرنوشت ساز
importing	بازیگر خارجی تیم
free agents	بازیگر بدون قرارداد
shamateurism	استفاده از بازیگر اماتورقلابی
imported	بازیگر خارجی تیم
shorthanded	ادامه با بازیگر کمتر
body check	سد کردن بازیگر توپدار
white	بازیگر نخست شطرنج
whiter	بازیگر نخست شطرنج
whitest	بازیگر نخست شطرنج
theatres	تماشاخانه بازیگر خانه
theatre	تماشاخانه بازیگر خانه
theaters	تماشاخانه بازیگر خانه
pantomimist	بازیگر نمایش صامت
internationals	بازیگر بین المللی
international	بازیگر بین المللی
drafts	بازیگر جدید تیم
back line player	بازیگر خط عقب والیبال
off wing	محل بازیگر گوش
baseballer	بازیگر بیس بال
baseliner	بازیگر انتهای زمین
activate	بازگشت بازیگر به زمین
activated	بازگشت بازیگر به زمین
drafted	بازیگر جدید تیم
draft	بازیگر جدید تیم
activates	بازگشت بازیگر به زمین
activating	بازگشت بازیگر به زمین
free agent	بازیگر بدون قرارداد
sit out	خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
wood pusher	بازیگر بسیارضعیف شطرنج
black	بازیگر دوم شطرنج
pulls	بیرون کشیدن بازیگر
blacked	بازیگر دوم شطرنج
blacker	بازیگر دوم شطرنج
blackest	بازیگر دوم شطرنج
blacks	بازیگر دوم شطرنج
theater	تماشاخانه بازیگر خانه
double foul	خطای هم زمان دو بازیگر
hurler	بازیگر هاکی ایرلندی
dutchman	بازیگر بولینگ هلندی
enforcer	بازیگر انتقامجوی خشن
equipment bag	ساک دستی بازیگر
favorite	بازیگر یا تیم محبوب
flanker	بازیگر مهاجم در جناح
flankerback	بازیگر میانی جناح
pull	بیرون کشیدن بازیگر
caddying	حامل وسایل بازیگر
cut	حذف بازیگر پس ازازمایش
bowling bag	ساک بازیگر بولینگ
cuts	حذف بازیگر پس ازازمایش
bowled for a duck	باختن بازیگر بی امتیاز
caddy	حامل وسایل بازیگر
caddie	حامل وسایل بازیگر
caddied	حامل وسایل بازیگر
caddies	حامل وسایل بازیگر
center back	بازیگر میانی خط عقب
specialty teamer	بازیگر تیم ذخیره
post attack	بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
yank	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
cheap shot artist	بازیگر خشن بصورت عمد
switch	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
bonus baby	بازیگر با پیش پرداخت زیاد
switches	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switched	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
gang tackle	با چند بازیگر حریف را فروداوردن
dehind	شمارش امتیاز منفی بازیگر
courtesy runner	بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
english billiards	با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
centurian	بازیگر 001 امتیازی کریکت
cheap shotter	بازیگر خشن بصورت عمد
defaulting	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
big leaguer	بازیگر لیگ سطح بالا
major penalty	اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
composite average	معدل امتیاز بازیگر بولینگ
big man	بازیگر میانی بیس بال
yanks	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanking	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
forwards	سه بازیگر جلوی تور والیبال
yanked	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
backfield	جای بازیگر پشت داور
defaults	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulted	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
to make a substitution	عوض کردن بازیگر [ورزش]
to substitute out [players]	عوض کردن بازیگر [ورزش]
taxi squadder	بازیگر عضو گروه قراردادی
crawling	کوشش بازیگر در بردن توپ
called ball	گوی تعیین شده از طرف بازیگر
bases empty	ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
simultaneous foul	خطای متقابل در یک لحظه واخراج هر دو بازیگر
field player	بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
cradler	بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
ball hawk	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
crown green bowls	بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com