Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 238 (40 milliseconds)
English
Persian
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
Search result with all words
partition
قسمت کردن
partitions
قسمت کردن
divide
قسمت کردن
divides
قسمت کردن
outside
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outsides
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
fraction
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
trim
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trimmest
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trims
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
partitioning
قسمت بندی کردن
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
sect
قسمت کردن
sects
قسمت کردن
poop
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
quarter
به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
departmentalize
بچند قسمت کردن
head down
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
pouf
قسمت پف کردن
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
subdevice
قسمت کردن مجدد
tierce
به سه قسمت تقسیم کردن
war head
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
whack up
قسمت کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Other Matches
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
piecemeal
قسمت به قسمت
partitions
قسمت
head stall
قسمت سر
dole
قسمت
units
قسمت
partition
قسمت
portion
قسمت
portions
قسمت
divisions
قسمت
detachments
قسمت
pieces
قسمت
piece
قسمت
detachment
قسمت
kismet
قسمت
canto
قسمت
arm
قسمت
rasher
قسمت
sections
قسمت
compartmental
قسمت قسمت
grist
قسمت
batches
قسمت
batch
قسمت
in sections
قسمت قسمت
sects
قسمت
agency
قسمت
party
قسمت
agencies
قسمت
cantos
قسمت
unit
قسمت
internode
قسمت
snick
قسمت
section
قسمت
it fell to my lot to go
قسمت
rashers
قسمت
data division
قسمت
components
قسمت
component
قسمت
instalments
قسمت
instalment
قسمت
installments
قسمت
part
قسمت
ratios
قسمت
ratio
قسمت
Corp
قسمت
cross section of a gravity dam
قسمت
department
قسمت
departments
قسمت
segments
قسمت
segment
قسمت
compartment
قسمت
compartments
قسمت
caboodle
قسمت
underfoot
قسمت کف پا
percentages
قسمت
division
قسمت
feck
قسمت
percentage
قسمت
in part
در یک قسمت
plank
قسمت
sect
قسمت
legs
بخش قسمت
forepart
قسمت جلو
leg
بخش قسمت
interservice
داخل قسمت
foot
قسمت پایینی
initialled
اولین قسمت
channels
قسمت عمیق اب
initialing
اولین قسمت
upside
بالاترین قسمت
initialed
اولین قسمت
retraining command
قسمت ندامتگاه
foreparts
قسمت جلو
initialling
اولین قسمت
bulk
قسمت بزرگ
bulk
قسمت عمده
slice
سهم قسمت
sections
بخش قسمت
initials
اولین قسمت
forehands
قسمت ممتاز
forehand
قسمت ممتاز
beginnings
قسمت اول
beginning
قسمت اول
linear portion
قسمت خطی
subsection
قسمت فرعی
subsections
قسمت فرعی
section
بخش قسمت
midst
قسمت وسط
operating agency
قسمت اجرایی
installation property
اموال قسمت
installation property
دارایی قسمت
staff
قسمت ستاد
share
بهره قسمت
departments
قسمت شعبه
chapters
قسمت باب
shared
بهره قسمت
standing part
قسمت ثابت
standing part
قسمت ایستا
detachments
قسمت زیرامر
department
قسمت هیئت
overflow section
قسمت سر ریز سد
detachment
قسمت زیرامر
shares
بهره قسمت
portion
سرنوشت قسمت
personnel section
قسمت پرسنلی
department
قسمت شعبه
installation type
نوع قسمت
staffed
قسمت ستاد
detail part
قسمت مفصل
chapter
قسمت باب
aircraft section
قسمت هواپیمایی
initial
اولین قسمت
sapper
قسمت حفاری
portions
سرنوشت قسمت
sapper
قسمت مهندسی
sappers
قسمت حفاری
intercommand
بین قسمت
intelligence service
قسمت اطلاعات
engineer division
قسمت مهندسی
sappers
قسمت مهندسی
vaward
قسمت جلو
division officer
افسر قسمت
detail group
قسمت بیگاری
staffs
قسمت ستاد
departments
قسمت هیئت
staddle
قسمت تحتانی
trichotomous
دارای سه قسمت
active federal service
قسمت کادر
channeled
قسمت عمیق اب
active installation
قسمت فعال
medical department
قسمت بهداری
inside
قسمت داخلی
medical service
قسمت بهداری
insides
قسمت داخلی
crypto service
قسمت رمز
reconnaissance party
قسمت شناسایی
men's apartments
قسمت مردانه
middle part
قسمت میانی
rear party
قسمت عقبه
lot
بهره قسمت
millesimal
یک هزارمین قسمت
northwards
قسمت شمالی
concertina fold
یک قسمت به یک جهت
sale department
قسمت فروش
serviced
قسمت یکان
sales department
قسمت فروش
where
درکدام قسمت
tripartition
قسمت سوم
channel
قسمت عمیق اب
northward
قسمت شمالی
better part
قسمت بیشتر
quotients
خارج قسمت
service
قسمت یکان
quotient
خارج قسمت
actine
قسمت خارجی
top round
قسمت گرد
branch
دایره قسمت
quaternion
قسمت چهارگانه
divisional officer
افسر قسمت
components
عضو قسمت
bands
قسمت موزیک
quadrant
یک قسمت از چهاربخش
topsides
قسمت بالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com