Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (5 milliseconds)
English
Persian
money order
حواله
money orders
حواله
draft
حواله
drafted
حواله
drafts
حواله
order
حواله
cheque
حواله
cheques
حواله
assignment
حواله
assignments
حواله
bill
حواله
bills
حواله
warrant
حواله
warranted
حواله
warranting
حواله
warrants
حواله
transfer
حواله
transferring
حواله
transfers
حواله
trasfer
حواله
Other Matches
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
order
حواله کرد حواله کردن دستور
bank draft
حواله بانکی
bank bill
حواله بانکی
order cheque
چک به حواله کرد
assignor
حواله دهنده
assigner
حواله دهنده
drawers
حواله دهنده
drawer
حواله دهنده
draw a cheque for
حواله کردن
back order release
حواله الف
indorsation
حواله کردن
endorser
حواله دهنده
pay voucher
حواله حقوقی
delivery order
حواله تحویل
transfer of obligation
حواله مدنی
post office order
چک یا حواله پستی
post order
حواله پستی
delegant
حواله دهنده
to the order of
به حواله کرد
debenture
حواله دولتی
delivery note
حواله تحویل
make a draft for
حواله کردن
assigned
حواله کردن
assign
حواله کردن
money order
حواله پولی
money orders
حواله پول
acceptances
قبولی حواله
acceptance
قبولی حواله
drafted
حواله برات
money orders
حواله پولی
transference
تحویل حواله
draft
حواله برات
drafts
حواله برات
assign
حواله گیر
money order
حواله پول
assigned
حواله گیر
assigning
حواله کردن
assigning
حواله گیر
assigns
حواله کردن
assigns
حواله گیر
overdrafts
حواله زیادتر از اعتبار
overdrafts
حواله بی محل یا بی اعتبار
money order
حواله پستی وتلگرافی
warrent
حواله وسیله تضمین
warrant to bearer
به حواله کرد حامل
sight draft
برات یا حواله دیداری
money orders
حواله پستی وتلگرافی
overdraft
حواله زیادتر از اعتبار
foreign bill
حواله ارز خارجی
overdraft
حواله بی محل یا بی اعتبار
advice note
حواله پیش پرداخت
assignments
حواله کردن مامورکردن
assignment
حواله کردن مامورکردن
devisee
ذینفع حواله ارزی
cash
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
accepting bank
بانک پذیرنده حواله یابرات
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
divided warrant
حواله پرداخت سود سهام
cashes
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
payable to order
قابل پرداخت به حواله کرد
cashing
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
overdraw
بیش از اعتبار حواله یا چک دادن
endorsements
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
endorsement
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
overdraw
بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
blank endorsement
حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
overdrafts
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdraft
حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
transferring
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com