English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
English Persian
receiving basin حوضچه ابگیر
Other Matches
basin حوضچه
craters حوضچه
crater حوضچه
settling basin حوضچه تهنشینی
trap box حوضچه رسوب
arctic basin حوضچه قطبی
boat pool حوضچه قایق
equalizing basin حوضچه توزیع اب
graving dock حوضچه تعمیرکشتی
flush tank حوضچه شستشو
impact basin حوضچه ارامش
settling basin حوضچه رسوب
resting pool حوضچه ارامش
laver اب انبار حوضچه
setting basin حوضچه رسوب
recharge basin حوضچه تغذیه
sedimentation pond حوضچه ته نشینی
sedimentation basin حوضچه رسوبگیر
dock حوضچه تعمیر ناو
cisterns حوضچه ارامش منبع
impact basin حوضچه بار شکن
cistern حوضچه ارامش منبع
docked حوضچه تعمیر ناو
docks حوضچه تعمیر ناو
dry dock کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry docks کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
brine pan حوضچه نمک گیری
stilling basin حوضچه ارام کننده
trap box حوضچه رسوب زهکشها
floating drydock حوضچه شناور خشک
ship کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
sealing basin حوضچه ایجاد هوابند ابی
floating dock حوضچه شناور تعمیر کشتی
docking report گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
riser ابگیر
intakes ابگیر
pool ابگیر
penstock ابگیر
sluices ابگیر
pools ابگیر
sluiced ابگیر
intake ابگیر
sluice ابگیر
swamp ابگیر
basins ابگیر
basin ابگیر
swamped ابگیر
swamping ابگیر
tankage ابگیر
swamps ابگیر
weathering ابگیر
pooled ابگیر
hawser طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
sluicy ابگیر مانند
intake دهانه ابگیر
fen زمین ابگیر
height of rise ارتفاع ابگیر
intakes دهانه ابگیر
intake of a well ابگیر یک چاه
tidal flats زمینهای ابگیر
pipe outlet ابگیر لولهای
fens زمین ابگیر
intake area منطقه ابگیر
turnouts دهانه ابگیر
turnout دهانه ابگیر
submerged intake ابگیر مستغرق
outlets دهانه ابگیر
outlet دهانه ابگیر
barrel outlet ابگیر لولهای
basined دارای ابگیر
direct outlet ابگیر مستقیم
spur offtake ابگیر مستقیم
outlets رانش ابگیر توزیع
take out gate دریچه ابگیر ابیاری
catchment areas حوزه ابخیز ابگیر
outlet رانش ابگیر توزیع
river basin ابگیر یا حوضه رودخانه
basin حوزه رودخانه ابگیر
turnout area ابخور یک ابگیر توزیع
basins حوزه رودخانه ابگیر
catchment area حوزه ابخیز ابگیر
jet diffusion basin حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
branch head دهانه ابگیر نهر درجه یک
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
bays مخزن پشت ابگیر دهانه بند
baying مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bayed مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeways راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
causeway راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
bay مخزن پشت ابگیر دهانه بند
aerofoil type offtake regulator دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
delivery channel نهر فرعی یا نهر ابگیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com