Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
jet diffusion basin
حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
Other Matches
anti knock
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
ride control
سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
bergson criterion
ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
spiky
فورانی
jet diffusion
پخش فورانی
jetted well
چاه فورانی
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
tax friction
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
pair production
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
kerning
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
intrinsic energy
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
okuns law
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
decreases
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased
کاهش یافتن کم شدن کاهش
basin
حوضچه
crater
حوضچه
craters
حوضچه
settling basin
حوضچه تهنشینی
settling basin
حوضچه رسوب
boat pool
حوضچه قایق
equalizing basin
حوضچه توزیع اب
setting basin
حوضچه رسوب
recharge basin
حوضچه تغذیه
receiving basin
حوضچه ابگیر
impact basin
حوضچه ارامش
trap box
حوضچه رسوب
arctic basin
حوضچه قطبی
sedimentation basin
حوضچه رسوبگیر
laver
اب انبار حوضچه
flush tank
حوضچه شستشو
graving dock
حوضچه تعمیرکشتی
sedimentation pond
حوضچه ته نشینی
resting pool
حوضچه ارامش
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
dry docks
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
ship
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dock
حوضچه تعمیر ناو
dry dock
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
docked
حوضچه تعمیر ناو
docks
حوضچه تعمیر ناو
stilling basin
حوضچه ارام کننده
cistern
حوضچه ارامش منبع
cisterns
حوضچه ارامش منبع
trap box
حوضچه رسوب زهکشها
impact basin
حوضچه بار شکن
brine pan
حوضچه نمک گیری
floating drydock
حوضچه شناور خشک
docking report
گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
floating dock
حوضچه شناور تعمیر کشتی
sealing basin
حوضچه ایجاد هوابند ابی
causeways
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway
جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
hawsers
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawser
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
rock gardens
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
wrongshipped
محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
rock garden
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
By an inconceivable trick( trickery) .
با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
aperture
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
apertures
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
blanket policy
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
penstock
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
decreases
کاهش دادن کاهش
decrease
کاهش دادن کاهش
decreased
کاهش دادن کاهش
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
halucinogenic
مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
keloid
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
delay
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delays
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
compressors
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
jaywalker
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
enclaves
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
acronyms
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
enclave
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
dichogamic
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
point set curve
منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
acid reduction
کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
polarity
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
spreadsheets
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
declining
کاهش
declines
کاهش
scale down
کاهش
decreased
کاهش
deduction
کاهش
decrease
کاهش
abatement
کاهش
depreciatory
کاهش
mitigation
کاهش
decreases
کاهش
shrinkage
کاهش
degression
کاهش
reduce/enlarge
کاهش
slow down
کاهش
subrtraction
کاهش
damp
کاهش
slowdowns
کاهش
dampers
کاهش
slowdown
کاهش
dampest
کاهش
imminution
کاهش
attenuation
کاهش
spoils
کاهش
declined
کاهش
wastage
کاهش
decline
کاهش
downturns
کاهش
downturn
کاهش
spoil
کاهش
spoiled
کاهش
spoiling
کاهش
decrement
کاهش
subraction
کاهش
diminution
کاهش
rebate
کاهش
acceptance
کاهش
acceptances
کاهش
devaluation
کاهش
rebates
کاهش
reductions
کاهش
reduction
کاهش
subtraction
کاهش
relief
کاهش
falling off
کاهش
concession
کاهش
falling-off
کاهش
energies
انرژی
deenergized
بی انرژی
high energy
پر انرژی
zipped
انرژی
zip
انرژی
isenergic
هم انرژی
exergonic
انرژی ده
zips
انرژی
endrgized
با انرژی
zipping
انرژی
vigour
انرژی
power
انرژی
energy line
خط انرژی
powered
انرژی
vigor
انرژی
low energy
انرژی کم
powering
انرژی
energy
انرژی
powers
انرژی
energy barrier
سد انرژی
lessen
کاهش دادن
intensity decrease
کاهش شدت
lessens
کاهش دادن
monetary contraction
کاهش پول
minuend
کاهش یاب
waney
کاهش یافته
anaphrodisia
کاهش شهوت
lessening
کاهش دادن
wage cuts
کاهش دستمزد
lessened
کاهش دادن
wany
کاهش یافته
tax deduction
کاهش مالیات
tax cuts
کاهش مالیات
indiminishable
کاهش ناپذیر
taper off
کاهش یافتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com