Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
theocracies
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
Other Matches
corporative state
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
unit matrix
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
tyrannicide
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
colony
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
belonging to the state
<adj.>
حکومتی
governmental
<adj.>
حکومتی
national
[state, federal state]
<adj.>
حکومتی
governmental
حکومتی
anarchy
بی حکومتی
government-run
[television, newspaper etc.]
<adj.>
حکومتی
government circles
دوایر حکومتی
government house
اداره حکومتی
gynaecocracy
حکومتی که دردست اناث باشد
gubernatorial
مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
oligrachy
هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
technocracies
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
dictatorships
حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
representative government
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
dictatorship
حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
oligarchic
وابسته به حکومتی که بدست چند تن اداره میشود
oligrachy
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
oligarchical
وابسته به حکومتی که بدست چندتن اداره میشود
isocracy
حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
polygarchy
حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
mixed government
حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
bureaucreacy
رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
churchgoers
مذهبی
churchgoer
مذهبی
religious
مذهبی
churchly
مذهبی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
religiosity
تعصب مذهبی
holy day
تعطیل مذهبی
gurus
معلم مذهبی
guru
معلم مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
religiose
مذهبی بودن
semireligious
نیمه مذهبی
religious matters
مسائل مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
holiday
تعطیل مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
missionary
مبلغ مذهبی
tenet
متعقدات مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
missionaries
مبلغ مذهبی
neologize
مذهبی بودن
service book
کتب مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
devout
مذهبی عابد
pontifex
شورای مذهبی
converter
مبلغ مذهبی
religionism
غیرت مذهبی
revival
جنبش مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
sect
فرقه مذهبی
sects
فرقه مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
revivals
جنبش مذهبی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
holyday
روز تعطیل مذهبی
synods
مجلس منافره مذهبی
synod
مجلس منافره مذهبی
wowser
مذهبی و خرده گیر
priggism
تعصب سخت مذهبی
revivalism
اصول بیداری مذهبی
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
Religious (political) fanaticism
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
psalter
سرود مذهبی مزامیر
rite
مراسم تشریفات مذهبی
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
religious sentiments
احساسات وعقاید مذهبی
taboos
منع یانهی مذهبی
Mother Superiors
رئیس بنیاد مذهبی
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
Mother Superior
رئیس بنیاد مذهبی
taboo
منع یانهی مذهبی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
catechisms
پرسش نامه مذهبی
crusading
جنگ مذهبی نهضت
psalm
سرود مذهبی خواندن
psalms
سرود مذهبی خواندن
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
catechesis
تعالیم مذهبی شفاهی
swami
رهبر مذهبی هندی
ecclesiogenic neurosis
روان رنجوری مذهبی
catechism
پرسش نامه مذهبی
dogmatics
مبحث شعائر مذهبی
pauli
اصول مذهبی پولس
catechism
تعلیم ودستور مذهبی
crusaded
جنگ مذهبی نهضت
tabu
منع یانهی مذهبی
crusades
جنگ مذهبی نهضت
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
Easter Sepulchre
تشریفات مذهبی تدفین
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
traditor
خائن در امر مذهبی
crusade
جنگ مذهبی نهضت
cantor
اواز خوان مذهبی
hymnbook
کتاب سرود مذهبی
catechisms
تعلیم ودستور مذهبی
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
menology
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
sacrilegious
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
indoctrinated
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
Scientology
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
secular
دورهای غیر مذهبی دنیائی
anagoge
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
indoctrinating
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
churches
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
church
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
array
می باشند
the like of you
باشند
arrays
می باشند
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
shearling
چیده باشند
implication
B درست باشند
implications
B درست باشند
inclusion
B درست باشند
vicarage
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarages
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
simoniac
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
druze
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
to be of the opinion that ...
به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel
کانالی را گرفته باشند
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
revealed religion
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
Carthusian
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
superstitious uses
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com