Dictiornary-Farsi | حکومت بر دریاها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
thalassocracy	حکومت بر دریاها


Other Matches

the seven seas	دریاها
mistress of the seas	بانوی دریاها
thalassocrat	فرمانروای دریاها
mistress of the seas	سیده دریاها
freedom of seas	ازادی دریاها
neptune	خدای دریاها
oceanography	شرح دریاها
right of search	حق بازرسی کشتی در دریاها
oversea	متعلق بماوراء دریاها
international law of the sea	حقوق بین الملل دریاها
czarism	حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy	حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
sea power	نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
technocracies	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracy	حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies	حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy	حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism	اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule	حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
administration	حکومت
administrations	حکومت
dominion	حکومت
gynocracy	حکومت زن
raj	حکومت
government	حکومت
governments	حکومت
gynarchy	حکومت زن
self goverment	حکومت مستقل
quirinal	حکومت ایتالیا
autarchy	حکومت استبدادی
parliamentarism	حکومت پارلمانی
monarchies	حکومت سلطنتی
caesarism	حکومت امپراطوری
nomocracy	حکومت قانونی
seat of government	مقر حکومت
martial law	حکومت نظامی
autarky	حکومت استبدادی
mobocracy	حکومت رجاله ها
self goverment	حکومت بر نفس
puppet government	حکومت پوشالی
prelacy	حکومت روحانی
autocracy	حکومت مطلق
presidential government	حکومت جمهوری
plutocratic goverment	حکومت دولتمندان
plutartchy	حکومت دولتمندان
polities	طرز حکومت
polity	طرز حکومت
despotism	حکومت مطلقه
monarchy	حکومت سلطنتی
governorship	استانداری حکومت
police state	حکومت پلیسی
police states	حکومت پلیسی
parliamentary government	حکومت پارلمانی
autocracy	حکومت مستقل
caesarism	حکومت مطلقه
central government	حکومت مرکزی
governmentalist	حکومت گرا
military government	حکومت نظامی
governor's seat	حکومت نشین
governorship	حکومت حکمرانی
gynaecocracy	حکومت زنان
gynecocracy	حکومت زنان
gynecocracy	حکومت نسوان
gynocracy	حکومت زنان
hagiocrasy	حکومت مقدسان
hierocracy	حکومت روحانیون
home rule	حکومت ملی
home rule	حکومت داخلی
kakistocracy	بدترین حکومت
martial rule	حکومت نظامی
local government	حکومت محلی
governmentalism	حکومت گرایی
governance	طرز حکومت
governable	قابل حکومت
coalition government	حکومت ائتلافی
constitutional government	حکومت مشروطه
constitutionalism	حکومت مشروطه
czarisme	حکومت قیصری
czarisme	حکومت تزاری
democratic government	حکومت ملی
despotic rule	حکومت مطلقه
despotic rule	حکومت استبدادی
federal government	حکومت متحده
mixed government	حکومت مختلط
duumvirate	حکومت دو نفری
dyarchy	حکومت دوپادشاه
dyarchy	حکومت دومجلسی
enemy state	حکومت دشمن
fair arbitration	حکومت عدل
gerontocracy	حکومت سالخوردگان
gerontocrasy	حکومت پیران
technocracy	حکومت اربابان فن
aristocracies	حکومت اشرافی
governed	حکومت کردن
tyranny	حکومت استبدادی
tyranny	حکومت ستمگرانه
fascism	حکومت فاشیستی
thearchy	حکومت خدایان
democracies	حکومت ملی
theonomy	حکومت خدایی
under the seway of	تحت حکومت
stratocracy	حکومت نظامیان
statolatry	حکومت پرستی
reigns	حکومت حکمفرمایی
reigned	حکومت حکمفرمایی
aristocracy	حکومت اشرافی
rule	حکومت سلطه
technocracies	حکومت اربابان فن
condominium	حکومت مشترک
condominiums	حکومت مشترک
sword law	حکومت سرنیزه
sword law	حکومت قلدری
govern	حکومت کردن
theocracy	حکومت مذهب
theocracies	حکومت مذهب
dictatorships	حکومت استبدادی
dictatorship	حکومت استبدادی
the sabre	حکومت نظامی
governs	حکومت کردن
rule	حکومت کردن
reign	حکومت حکمفرمایی
plutocracy	حکومت توانگران
misruled	بد حکومت کردن
misrules	بد حکومت کردن
misruling	بد حکومت کردن
rTgimes	طرز حکومت
democracy	حکومت ملی
regimes	طرز حکومت
regime	طرز حکومت
misrule	بد حکومت کردن
regimen	دسته حکومت
plutocracies	حکومت اغنیاء
plutocracies	حکومت توانگران
plutocracies	حکومت دولتمندان
imperialism	حکومت امپراتوری
regimens	دسته حکومت
plutocracy	حکومت دولتمندان
plutocracy	حکومت اغنیاء
interrex	رئیس حکومت موقتی
declare martial	اعلان حکومت نظامی
khanate	قلمرو حکومت خان
lese majeste	خیانت علیه حکومت
democratism	اصول حکومت ملی
lese majesty	خیانت علیه حکومت
proclamation of martial law	اعلان حکومت نظامی
terrorization	حکومت باتهدید وارعاب
kaiserdom	قلمرو حکومت قیصر
world federalist	طرفدار حکومت جهانی
heptarchy	حکومت هفت نفری
decentralising	حکومت محلی دادن
rTgimes	روش حکومت پرهیزغذایی
regimes	روش حکومت پرهیزغذایی
martial rule	تحت حکومت نظامی
regime	روش حکومت پرهیزغذایی
domineer	مستبدانه حکومت کردن
mdiatize	بدولت یا حکومت دیگرافزودن
technocracies	حکومت کارشناسان فنی
tyrannize	مستبدانه حکومت کردن
decentralised	حکومت محلی دادن
tyrannised	مستبدانه حکومت کردن
decentralize	حکومت محلی دادن
decentralizes	حکومت محلی دادن
decentralizing	حکومت محلی دادن
princedom	حوزه حکومت شاهزاده
squirarchy	حکومت ملاکین واربابان
squirearchy	حکومت ملاکین واربابان
polycracy	حکومت چند تنی
polyarchy	حکومت چند تنی
plutocratic	مربوط به حکومت توانگران
pentarchy	اتحاد پنج حکومت
tyrannised	فالمانه حکومت کردن
tyrannises	مستبدانه حکومت کردن
tyrannize	فالمانه حکومت کردن
tyrannized	مستبدانه حکومت کردن
tyrannized	فالمانه حکومت کردن
tyrannizes	مستبدانه حکومت کردن
tyrannizes	فالمانه حکومت کردن
tyrannizing	مستبدانه حکومت کردن
tyrannizing	فالمانه حکومت کردن
self government	حکومت به دست مردم
tyrannising	فالمانه حکومت کردن
tyrannising	مستبدانه حکومت کردن
seigneury	قلمرو حکومت لرد
tyrannises	فالمانه حکومت کردن
interregna	دوره حکومت موقتی
interregnum	دوره حکومت موقتی
ochlocracy	حکومت توده خلق
monocracy	حکومت مستقل یا انفرادی
parliamentarian	طرفدار حکومت پارلمانی
parliamentarians	طرفدار حکومت پارلمانی
monarchy constitutional	حکومت مشروطه سلطنتی
aristocrate	طرفدار حکومت اشراف
steered	حکومت اداره کردن
mobocracy	حکومت عوام الناس
colonial government	دولت یا حکومت مستعمراتی
technocracy	حکومت کارشناسان فنی