Dictiornary-Farsi | حکومت فاشیستی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
fascism	حکومت فاشیستی


Other Matches

falangisme	نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
hagiarchy	حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism	حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracies	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
autocracy	حکومت مطلق حکومت استبدادی
theocracies	حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy	حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism	اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule	حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
raj	حکومت
gynarchy	حکومت زن
administration	حکومت
gynocracy	حکومت زن
administrations	حکومت
governments	حکومت
government	حکومت
dominion	حکومت
parliamentary government	حکومت پارلمانی
misruling	بد حکومت کردن
hagiocrasy	حکومت مقدسان
misrules	بد حکومت کردن
misruled	بد حکومت کردن
gynocracy	حکومت زنان
gynecocracy	حکومت نسوان
gynecocracy	حکومت زنان
misrule	بد حکومت کردن
plutartchy	حکومت دولتمندان
plutocratic goverment	حکومت دولتمندان
autocracy	حکومت مستقل
autocracy	حکومت مطلق
parliamentarism	حکومت پارلمانی
local government	حکومت محلی
martial rule	حکومت نظامی
military government	حکومت نظامی
kakistocracy	بدترین حکومت
governance	طرز حکومت
mixed government	حکومت مختلط
mobocracy	حکومت رجاله ها
home rule	حکومت داخلی
home rule	حکومت ملی
nomocracy	حکومت قانونی
hierocracy	حکومت روحانیون
gynaecocracy	حکومت زنان
polities	طرز حکومت
fair arbitration	حکومت عدل
enemy state	حکومت دشمن
dyarchy	حکومت دومجلسی
dyarchy	حکومت دوپادشاه
duumvirate	حکومت دو نفری
autarchy	حکومت استبدادی
autarky	حکومت استبدادی
despotic rule	حکومت استبدادی
caesarism	حکومت امپراطوری
caesarism	حکومت مطلقه
central government	حکومت مرکزی
coalition government	حکومت ائتلافی
despotic rule	حکومت مطلقه
constitutional government	حکومت مشروطه
constitutionalism	حکومت مشروطه
czarisme	حکومت قیصری
czarisme	حکومت تزاری
federal government	حکومت متحده
martial law	حکومت نظامی
polity	طرز حکومت
despotism	حکومت مطلقه
monarchies	حکومت سلطنتی
monarchy	حکومت سلطنتی
police state	حکومت پلیسی
police states	حکومت پلیسی
governorship	حکومت حکمرانی
governorship	استانداری حکومت
governor's seat	حکومت نشین
governmentalist	حکومت گرا
governmentalism	حکومت گرایی
governable	قابل حکومت
gerontocrasy	حکومت پیران
gerontocracy	حکومت سالخوردگان
democratic government	حکومت ملی
plutocracy	حکومت دولتمندان
condominiums	حکومت مشترک
sword law	حکومت قلدری
sword law	حکومت سرنیزه
tyranny	حکومت استبدادی
tyranny	حکومت ستمگرانه
thalassocracy	حکومت بر دریاها
the sabre	حکومت نظامی
dictatorship	حکومت استبدادی
stratocracy	حکومت نظامیان
condominium	حکومت مشترک
technocracy	حکومت اربابان فن
aristocracy	حکومت اشرافی
technocracies	حکومت اربابان فن
theocracy	حکومت مذهب
theocracies	حکومت مذهب
statolatry	حکومت پرستی
dictatorships	حکومت استبدادی
thearchy	حکومت خدایان
theonomy	حکومت خدایی
reigns	حکومت حکمفرمایی
regimes	طرز حکومت
regime	طرز حکومت
imperialism	حکومت امپراتوری
rTgimes	طرز حکومت
reigned	حکومت حکمفرمایی
reign	حکومت حکمفرمایی
under the seway of	تحت حکومت
aristocracies	حکومت اشرافی
regimens	دسته حکومت
regimen	دسته حکومت
self goverment	حکومت مستقل
self goverment	حکومت بر نفس
rule	حکومت کردن
rule	حکومت سلطه
seat of government	مقر حکومت
plutocracy	حکومت توانگران
quirinal	حکومت ایتالیا
puppet government	حکومت پوشالی
democracy	حکومت ملی
democracies	حکومت ملی
prelacy	حکومت روحانی
plutocracies	حکومت اغنیاء
plutocracy	حکومت اغنیاء
plutocracies	حکومت دولتمندان
govern	حکومت کردن
plutocracies	حکومت توانگران
governed	حکومت کردن
presidential government	حکومت جمهوری
governs	حکومت کردن
monarchy constitutional	حکومت مشروطه سلطنتی
ochlocracy	حکومت توده خلق
monocracy	حکومت مستقل یا انفرادی
domineer	مستبدانه حکومت کردن
plutocratic	مربوط به حکومت توانگران
pentarchy	اتحاد پنج حکومت
pentarchy	حکومت پنج تنی
democratism	اصول حکومت ملی
octarchy	حکومت هشت تنی
polycracy	حکومت چند تنی
polyarchy	حکومت چند تنی
mobocracy	حکومت عوام الناس
world federalist	طرفدار حکومت جهانی
self government	حکومت به دست مردم
seigneury	قلمرو حکومت لرد
squirearchy	حکومت ملاکین واربابان
state of martial law	حالت حکومت نظامی
interrex	رئیس حکومت موقتی
stratocracy	حکومت یا دولت نظامی
kaiserdom	قلمرو حکومت قیصر
squirarchy	حکومت ملاکین واربابان
khanate	قلمرو حکومت خان
lese majeste	خیانت علیه حکومت
lese majesty	خیانت علیه حکومت
terrorization	حکومت باتهدید وارعاب
princedom	حوزه حکومت شاهزاده
martial rule	تحت حکومت نظامی
mdiatize	بدولت یا حکومت دیگرافزودن
mobocracy	حکومت اجامر واوباش
heptarchy	حکومت هفت نفری
proclamation of martial law	اعلان حکومت نظامی
steer	حکومت اداره کردن
regimes	روش حکومت پرهیزغذایی
tyrannized	مستبدانه حکومت کردن
tyrannize	فالمانه حکومت کردن
regime	روش حکومت پرهیزغذایی
tyrannising	فالمانه حکومت کردن
tyrannising	مستبدانه حکومت کردن
tyrannises	فالمانه حکومت کردن
tyrannises	مستبدانه حکومت کردن
interregna	دوره حکومت موقتی
interregnum	دوره حکومت موقتی
rTgimes	روش حکومت پرهیزغذایی
tyrannized	فالمانه حکومت کردن
tyrannizing	فالمانه حکومت کردن
tyrannizing	مستبدانه حکومت کردن
decentralised	حکومت محلی دادن
decentralises	حکومت محلی دادن
tyrannizes	فالمانه حکومت کردن
decentralising	حکومت محلی دادن
decentralize	حکومت محلی دادن
decentralizes	حکومت محلی دادن
tyrannize	مستبدانه حکومت کردن
tyrannizes	مستبدانه حکومت کردن
interregnums	دوره حکومت موقتی
tyrannised	فالمانه حکومت کردن
tyrannised	مستبدانه حکومت کردن
technocracy	حکومت کارشناسان فنی
technocracies	حکومت کارشناسان فنی
parliamentarians	طرفدار حکومت پارلمانی
parliamentarian	طرفدار حکومت پارلمانی
decentralizing	حکومت محلی دادن
steered	حکومت اداره کردن
steers	حکومت اداره کردن
self-government	حکومت بدست مردم
declare martial	اعلان حکومت نظامی
subject to the british rule	تابع حکومت انگلیس
aristocrate	طرفدار حکومت اشراف