Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English
Persian
natural philosopher
حکیم مادی
Other Matches
to go to this doctor and that
این حکیم وان حکیم کردن
objectivism
ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
medicine man
حکیم
moral philosopher
حکیم
wisest
حکیم
wiser
حکیم
wise
حکیم
sage
بافراست حکیم
sagely
بافراست حکیم
doctor of d.
حکیم الهی
doctress
حکیم خانم
prescribed by doctors
حکیم فرموده
sages
بافراست حکیم
to consait the d.
پیش حکیم رفتن
theologian
حکیم الهی خداشناس
theologians
حکیم الهی خداشناس
woman doctor
پزشک زن حکیم خانم طبیبه
worldling
مادی
materialists
مادی
fleshly
مادی
irrigation channel
مادی
corporeal
مادی
canals
مادی
canal
مادی
catch feeder
مادی
physical
مادی
rain worm
مادی
hylic
مادی
materialist
مادی
so matic
مادی
materials
مادی
material
مادی
material incentives
انگیزههای مادی
material incentives
محرکهای مادی
material damage
خسارت مادی
physical
مادی جسمانی
matter wave
موج مادی
physical science
دانش مادی
material mass
جرم مادی
materialization
مادی سازی
physical connection
اتصال مادی
tangible property
دارائی مادی
physical record
مدرک مادی
physicism
حکمت مادی
physical coercion
اجبار مادی
overseer of irrigation channel
مادی سالار
physical device
ابزار مادی
tangible assets
دارائیهای مادی
physical dimension
بعد مادی
materialising
مادی کردن
immaterial
غیر مادی
earthen
مادی جسمانی
spiritually
غیر مادی
worldly
جسمانی مادی
materializing
مادی کردن
materializes
مادی کردن
materialized
مادی کردن
materialize
مادی کردن
materials
مادی جسمانی
material
مادی جسمانی
incorporeal
غیر مادی
incorporal
غیر مادی
materialised
مادی کردن
idiographic
مجازی مادی
materialises
مادی کردن
hylozoism
فلسفه مادی
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
superempirical
خارج از جهان مادی
substantiating
شکل مادی بخشیدن به
substantiates
شکل مادی بخشیدن به
spiritusoity
عالم غیر مادی
superphysical
ماورای عالم مادی
valor
ارزش مادی اهمیت
strict liability offence
جرم مادی صرف
primary masses
نقاط مادی اولیه
immaterialize
غیر مادی کردن
materiality
جنبه مادی ضرورت
valour
ارزش مادی اهمیت
substantiated
شکل مادی بخشیدن به
incorporeally
بطور غیر مادی
physical element of crime
عنصر مادی جرم
substantiate
شکل مادی بخشیدن به
autism
عدم توجه بعالم مادی
transcendentalism
فلسفه خارج جهان مادی
dialectical materialism
اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
spiritual
غیر مادی بطور روحانی
objectivism
عین گرایی فلسفه مادی
syupersubstantial
مافق وجود یا جوهر مادی روحی
materiel
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
corpus delicti
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
objectify
بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
advantaged
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
dialectic materialism
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
atomism
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
bourgeois
<adj.>
از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
spiritism
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com