English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (2 milliseconds)
English Persian
base court حیاط بیرونی یاعقبی
Other Matches
court حیاط
court yard حیاط
patios حیاط
grounds حیاط
yard حیاط
close حیاط
patio حیاط
curtilage حیاط
courtyards حیاط
compounded حیاط
compounds حیاط
garth حیاط
compound حیاط
yards حیاط
courtyard حیاط
innyard حیاط مسافرخانه
barnyards حیاط انبار
barnyard حیاط رعیتی
farm yard حیاط مزرعه
hypaethron حیاط باز
light ventilation area حیاط خلوت
patios حیاط خلوت
light ventilation area حیاط خلوت
barnyards حیاط رعیتی
farm-yard حیاط مزرعه
dooryard حیاط منزلdoorjamb
schoolyards حیاط مدرسه
schoolyard حیاط مدرسه
cortile حیاط اندرونی
atrium حیاط اصلی
stock yard حیاط طویله
backhouse حیاط پشت
back house حیاط خلوت
aula پیش حیاط
yards حیاط محوطه
aula حیاط درونی
cour d'honneur حیاط اصلی
barnyard حیاط انبار
patio حیاط خلوت
back yards حیاط خلوت
quirks حیاط تغییرفکر
quirk حیاط تغییرفکر
back yard حیاط خلوت
compounds عرصه حیاط
churchyard حیاط کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
yard حیاط محوطه
compounded عرصه حیاط
compound عرصه حیاط
farm yard حیاط کشت زار
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
ward حیاط محوطه زندان
wards حیاط محوطه زندان
outdoor بیرونی
bakkat بیرونی
cortical بیرونی
dooryard بیرونی
extern بیرونی
out door بیرونی
external بیرونی
exteriors بیرونی
exterior بیرونی
outer بیرونی
out <adv.> بیرونی
externals بیرونی
outward بیرونی
outhouses منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouse منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
barton حیاط رعیتی صاحب ملک
woodyard حیاط یا انبار الوار و هیزم
external socket پریز بیرونی
outworld جهان بیرونی
bailey دیوار بیرونی
the crown of the teeth دندان بیرونی
base-court حیات بیرونی
bailey باروی بیرونی
outwall دیوار بیرونی
extrados springing line پاطاق بیرونی
extrinsic بیرونی خارجی
foreign بیرونی ناجور
extrinsic values ارزشهای بیرونی
external force نیروی بیرونی
physiognomies چهره بیرونی
outside در بیرون بیرونی
physiognomy چهره بیرونی
outer shell electron الکترون بیرونی
outsides در بیرون بیرونی
acrotic بیرونی خارجی
arbor support یاطاقان بیرونی
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
light-well [حیاط کوچک برای عبور نور]
peristyle ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
outward بطرف خارج بیرونی
over بیرونی شفا یافتن
over- بیرونی شفا یافتن
out- فاش شدن بیرونی
outed فاش شدن بیرونی
rind پوسته بیرونی هرچیزی
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
outgoing traffic جاده به راستای بیرونی
out فاش شدن بیرونی
outpart قسمت بیرونی یا دوردست
outer work function انرژی خروج بیرونی
toa قسمت بیرونی سر چوب
the crown of the teeth قسمت بیرونی دندان
scarf skin پوشش یاغلاف بیرونی
horn-work [استحکامات بیرونی با دو سنگر]
outer shell electron الکترون لایه بیرونی
outwards بطرف خارج بیرونی
outside influence نفوذ بیرونی یا خارجی
chorion پرده بیرونی جنین
externally heated arc قوس گرمیونایی بیرونی
quadrangles حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangle حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
bailey دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
exteriority حالت بیرونی یافاهری دلبستگی به
geophysics علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
ageum son قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
labrum لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
Alhambra تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
garden design طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
applebus امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
labral وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
tips باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
outside اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com