English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
English Persian
zone حیطه محدوده
zones حیطه محدوده
Other Matches
domain حیطه
scope حیطه
ranged حیطه
domains حیطه
ranges حیطه
range حیطه
compass حیطه
boom swing حیطه نوسان
scope حیطه عمل
frequency region حیطه فرکانس
frequency coverage حیطه فرکانس
gamut حدود حیطه
spectrum حیطه عمل
capacity range حیطه فرفیت
capacity range حیطه توان
measuring range حیطه سنجش
sales area حیطه فروش
visual range حیطه دید
magnitude حیطه عمل
scope of coverage حیطه پوشش
long wave range حیطه موج بلند
aptitude area حیطه قابلیت افراد
frequency range حیطه فرکانس نامی
low frequency range حیطه فرکانس پایین
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
capacities توان حیطه کار ماشین
capacity توان حیطه کار ماشین
aptitude area حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
academia حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
spanned محدوده
range محدوده
ranged محدوده
span محدوده
spanning محدوده
scope محدوده
ranges محدوده
confine محدوده
confining محدوده
spans محدوده
floors محدوده زمین
grade سطح یا محدوده
grades سطح یا محدوده
normal range محدوده عادی
playing area محدوده زمین
number range محدوده اعداد
range check بررسی محدوده
sin bin محدوده پنالتی
soft cell boundaries محدوده ازاد سل
transmission limit محدوده فرافرستی
floored محدوده زمین
fair territory محدوده خطا
error range محدوده خطا
time limits محدوده زمانی
time limit محدوده زمانی
floor محدوده زمین
ranged حدود محدوده
ranges حدود محدوده
range حدود محدوده
bands محدوده فرکانس ها بین دو حد
in- توپ در محدوده زمین
in توپ در محدوده زمین
band محدوده فرکانس ها بین دو حد
frequency range محدوده فرکانس نامی
bank switching راه گزینی محدوده
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
palettes محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
trap shot ضربه به گوی از محدوده ماسهای
palette محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
newton محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
out of bounds خارج شدن توپ از محدوده زمین
repertoire محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
families محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
outsides منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
normal هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
outside منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
family محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
short line محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
bands محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
skid pad محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
UHF محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
normal محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
in hand گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
team area محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
center of gravity envelope تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
quantifier علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
private محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
trapped زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
platforms نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
privates محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
platform نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
thirds محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
third محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
fairness شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
ps/ محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
adaptations توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
IBM محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
patterns محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
grid الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grids الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
imperialism سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
scalar پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
SPARC پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
hovering acts قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
quantization خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
netware که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
map پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
personal محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
misrepresentation در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
standards محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
normalises تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
wordperfect برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
regenerator وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
analogues صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com