Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
feral
حیوان شکاری وحشی
Other Matches
brutify
وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wildling
حیوان وحشی
brutal
حیوان صفت وحشی
brutalize
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalised
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized
وحشی یا حیوان صفت کردن
spoons
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae
وحشی ذاتا وحشی
raptorail
شکاری
ratch
سگ شکاری
gundog
سگ شکاری
gundogs
سگ شکاری
deer hound
سگ شکاری
gun dog
سگ شکاری
sporting dog
سگ شکاری
raptatorial
شکاری
raptatory
شکاری
hunter
سگ شکاری
hunting dog
سگ شکاری
buckhound
سگ شکاری
hound
سگ شکاری
hounded
سگ شکاری
hounding
سگ شکاری
hounds
سگ شکاری
accipital
شکاری
feral
شکاری
hunters
سگ شکاری
ravening
شکاری غاصب
ravin
طعمه شکاری
shot gun
تفنگ شکاری
terriers
سگ بویی شکاری
birds of prey
پرندگان شکاری
game bag
خرجین شکاری
sports cars
اتومبیل شکاری
shotguns
تفنگ شکاری
shotgun
تفنگ شکاری
birds of prey
مرغان شکاری
terrier
سگ بویی شکاری
game fowl
مرغ شکاری
sports car
اتومبیل شکاری
gazehound
نوعی سگ شکاری
deer dog
تازی سگ شکاری
capped watch
ساعت شکاری
canum venaticorum
سگان شکاری
canes venatici
سگان شکاری
killer submarine
زیردریایی شکاری
accipiter
مرغ شکاری
blood
سگ شکاری و بوی خن
sport car
اتومبیل شکاری
staghound
تازی شکاری
Afghan Hound
سگ شکاری افغان
game
جانور شکاری
bowing
کمان شکاری
bowed
کمان شکاری
dogcarts
کالسکهی شکاری
dogcart
کالسکهی شکاری
bows
کمان شکاری
bow
کمان شکاری
hunters
اسب یا سگ شکاری
hunter
اسب یا سگ شکاری
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
field trial
مسابقه تازیهای شکاری
fighter cover
پوشش با هواپیماهای شکاری
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
marlin
ماهی شکاری بزرگ
beagles
تازی شکاری پاکوتاه
high power
تفنگ شکاری بزرگ
huntsman
مدیر تازیهای شکاری
beagle
تازی شکاری پاکوتاه
chaser
مفتش هواپیمای شکاری
chasers
مفتش هواپیمای شکاری
huntsmen
مدیر تازیهای شکاری
venatic
وابسته بشکار شکاری
venatical
وابسته بشکار شکاری
bird of prey
مرغ شکاری گوشتخوار
accipitrine
ازجنس باز شکاری
raven
شکار طعمه شکاری
doublcd barrcled shot
تفنگ شکاری دو لول
ravens
شکار طعمه شکاری
fighter bomber
شکاری- بمب افکن
basset
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
gordon setter
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
golden retriever
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
accipitrine
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
goshawk
باز بال کوتاه شکاری
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
saker
باز شکاری در اروپای قدیم
salmi
خورش باگوشت مرغ شکاری
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
small game
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
irish wolfhound
سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
sporterize
تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
setters
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
setter
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
sleuth hound
یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
animals
حیوان
living creatuse
حیوان
animal
حیوان
beasts
حیوان
beast
حیوان
glede
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
reptile
حیوان خزنده
draft animal
حیوان بارکش
brute
جانور حیوان
reptiles
حیوان خزنده
brutes
جانور حیوان
brutes
حیوان صفت
brute
حیوان صفت
zooparasite
حیوان انگل
zoolatry
حیوان پرستی
lost animal
حیوان ضاله
lost animal
حیوان گمشده
option of animals
خیار حیوان
slick ear
حیوان بی گوش
zooerasty
جماع با حیوان
spinal animal
حیوان نخاعی
zoophilia
حیوان خواهی
zoophily
حیوان خواهی
zoophilic
حیوان دوست
animalization
تبدیل به حیوان
beast of burden
حیوان باربری
beastby
حیوان صفت
hilding
حیوان چموش
ectotherm
حیوان خونسرد
zootheism
حیوان پرستی
zoophobia
حیوان هراسی
zoophilous
حیوان دوست
whiffet
حیوان رشدنکرده
zoology
حیوان شناسی
mavericks
حیوان بیصاحب
maverick
حیوان بیصاحب
biped
حیوان دوپا
pack animals
حیوان باربر
kitten
بچه حیوان
beastly
حیوان صفت
kittens
بچه حیوان
bough
شانه حیوان
boughs
شانه حیوان
carnivorous
حیوان گوشتخوار
pack animal
حیوان باربر
bestiality
حیوان صفتی
bestiality
جماع با حیوان
fries
حیوان نوزاد
fry
حیوان نوزاد
frying
حیوان نوزاد
bipeds
حیوان دوپا
ferine
وحشی
sylvatic
وحشی
feral
وحشی
gris
وحشی
barbarous
وحشی
undaunted
وحشی
rambunctious
وحشی
boarish
وحشی
ferocious
وحشی
ruttish
وحشی
hare brained
وحشی
truculent
وحشی
ungovernable
وحشی
unmannerly
وحشی
unshaped
وحشی
unshapen
وحشی
anthropophagus
وحشی
barbaric
وحشی
Gothic
وحشی
savages
وحشی
savaging
وحشی
uncivilized
وحشی
wilds
وحشی
ruffians
وحشی
savaged
وحشی
wildest
وحشی
ruffian
وحشی
savage
وحشی
wild
وحشی
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
animal glue
سریشم از انساج حیوان
armadillo
نوعی حیوان گورکن
brutalization
حیوان صفت نمودن
stags
کره اسب حیوان نر
cade
حیوان دست اموز
armadillos
نوعی حیوان گورکن
slick ear
حیوان فاقدگوش خارجی
housebroken
حیوان تربیت شده
imbrute
حیوان صفت کردن
petted
حیوان اهلی منزل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com