Dictiornary-Farsi | خانه باغی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
vegetable soil	خانه باغی


Search result with all words

garden design	طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
Other Matches

rebels	باغی
rebelling	باغی
rebelled	باغی
rebel	باغی
mygale	رتیل باغی
crab spider	رتیل باغی
bird spider	رتیل باغی
gardens	باغی بستانی
gardened	باغی بستانی
garden	باغی بستانی
marrowfat	نخود بزرگ باغی
marrow bean	لوبیای تخم درشت باغی
academy	نام باغی درنزدیکی آتن که افلاطون در آن تدریس میکرده است
academies	نام باغی درنزدیکی اتن که افلاطون در ان تدریس میکرده است
lady help	زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole	کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
hound's tooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody	ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
toft	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door	کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine	پارچه زبر لباسی خانه خانه
Honey comb design	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
deep motif	نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
weigh house	قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio	فاحشه خانه جنده خانه
cellular	لانه زنبوری خانه خانه
garde manger	سرد خانه اشپز خانه
animal design	طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی]
cells	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house	خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulas	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb	خانه خانه کردن
range	یک خانه یا تعدادی خانه
ranged	یک خانه یا تعدادی خانه
ranges	یک خانه یا تعدادی خانه
rose motif	نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
the house is in my possession	خانه در تصرف من است خانه در دست من است
lanceolate leaves	برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
hen and chickens	همیشه بهار همیشه بهار باغی
pigeon-holes	خانه
shack	خانه
honeycomb	خانه خانه
shacks	خانه
lares	خانه
lar	خانه
unsheltered <adj.>	بی خانه
pigeon hole	خانه
pigeon-hole	خانه
lodges	خانه
lodged	خانه
honeycombs	خانه خانه
cells	خانه
room	خانه
rooms	خانه
domicile	خانه
domiciles	خانه
materfamilias	زن خانه
tersellated	خانه خانه
quarterage	خانه
lodge	خانه
within doors	در خانه
pied-a-terre	خانه
dwelling	خانه
dwellings	خانه
alveolate	خانه خانه
pieds-a-terre	خانه
her house	خانه ان زن
cellulated	خانه خانه
cloisonne	خانه خانه
furnace house	خانه
houseroom	جا در خانه
housing	خانه ها
roommate	هم خانه
roommates	هم خانه
door to door	خانه به خانه
door-to-door	خانه به خانه
cellular	خانه خانه
i was under his roof	در خانه
checkered	خانه خانه
double-fronted	خانه دو در
houseless	بی خانه
her house	خانه اش
house	خانه
home	خانه
socket	خانه
houses	خانه
homes	خانه
sockets	خانه
housed	خانه
cell	خانه
chequer	خانه شطرنج
dwelling construction	خانه سازی
chancery	دفتر خانه
chop house	خوراک خانه
houseboys	خانه شاگرد
caserne	سرباز خانه
dwelling house	خانه مسکونی
houseboy	خانه شاگرد
brick yard	اجرپز خانه
houseroom	اتاق خانه
butler pantry	ابدار خانه
earth house	خانه زیرزمینی
houseproud	دلخوش به خانه
cabana	خانه کوچک
houseproud	خانه سرفراز
camera obscura	تاریک خانه
house arrest	بازداشت در خانه
coach house	کالسکه خانه
convalescent home	نقاهت خانه
door lock	کلید خانه
domiciliate	خانه مسکن
dishouse	بی خانه کردن
home-grown	محصول خانه
domiciliary	مربوط به خانه
disorderly house	خانه بدنام
disorderly house	فاحشه خانه
domatophobia	خانه هراسی
homeowner	صاحب خانه
delivery to the home	تحویل در خانه
dacha	خانه ییلاقی
coach house	درشکه خانه
coffee house	قهوه خانه
coffee room	خوارک خانه
coffee shop	قهوه خانه
coffeehouse	قهوه خانه
homeowners	صاحب خانه
boathouses	قایق خانه
custom house	گمرک خانه
domicil	مقر خانه
mobile home	خانه متحرک
schoolhouse	خانه مدیراموزشگاه
schoolhouses	خانه مدیراموزشگاه
double-pile house	خانه دو خوابه
canteen	سفره خانه
houseboats	خانه قایقی
canteens	سفره خانه
observatories	رصد خانه
observatory	رصد خانه
menage	خانه داری
refinery	تصفیه خانه
mobile homes	خانه متحرک
domestic	خانه دار
boy	خانه شاگرد
boys	خانه شاگرد
furniture	اثاث خانه
cottage	خانه روستایی
cottages	خانه روستایی
houseboat	خانه قایقی
refineries	تصفیه خانه
builder	خانه ساز
loony bins	دیوانه خانه
loony bin	دیوانه خانه
baby house	عروسک خانه
bawdy house	جنده خانه
bawdy house	فاحشه خانه
bindery	صحاف خانه
housework	کار خانه
bookbindery	صحاف خانه
armory	اسلحه خانه
quarters	محل خانه ها
alveolus	شش خانه حبابچه
builders	خانه ساز
The house burned down .	خانه سوخت
Outside the house.	بیرون از خانه
department	وزارت خانه
departments	وزارت خانه
active cell	خانه کاری
reading rooms	قرائت خانه
reading room	قرائت خانه
bordel	فاحشه خانه
summer house	خانه تابستانی
spense	ابدار خانه
spence	ابدار خانه
luft	خانه فرار
lupanar	فاحشه خانه
lupanar	جنده خانه
majordomo	بزرگتر خانه
mansion house	خانه ارباب
secretariate	دبیر خانه
safe house	خانه امن
spinsterhood	خانه ماندگی
stay at home	خانه نشین
keep house	در خانه ماندن
keep in	در خانه ماندن
kibitka	خانه تاتار
pest house	خسته خانه
lake0dwelling	خانه دریاچهای
landloper	خانه بدوش
landlouper	خانه بدوش
steading	خانه رعیتی
steading	خانه با متعلقات