English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
homebred خانه پرورده
Other Matches
cultured پرورده
pet دست پرورده
cade دست پرورده
pampered ناز پرورده
self raised خود پرورده
preserved ginger زنجبیل پرورده
lap dog سگ دامن پرورده
preserved myrobalan امله پرورده
lapdog سگ دامن پرورده
mollycoddled ادم ناز پرورده
mollycoddle ادم ناز پرورده
mollycoddles ادم ناز پرورده
mollycoddling ادم ناز پرورده
wolf child کودک گرگ پرورده
his f. opinion عقیده ایی که پرورده وموردپسنداوست
percheron یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
Mollycoddled . Petted and pampered . ناز پرورده ( ناز نازی بارآمده )
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb خانه خانه کردن
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
cells خانه
room خانه
door-to-door خانه به خانه
pigeon hole خانه
pigeon-hole خانه
lodges خانه
materfamilias زن خانه
cellular خانه خانه
pigeon-holes خانه
houseroom جا در خانه
furnace house خانه
houseless بی خانه
pied-a-terre خانه
pieds-a-terre خانه
cell خانه
rooms خانه
door to door خانه به خانه
lares خانه
lodged خانه
tersellated خانه خانه
quarterage خانه
housing خانه ها
honeycombs خانه خانه
honeycomb خانه خانه
i was under his roof در خانه
roommate هم خانه
roommates هم خانه
lar خانه
shack خانه
her house خانه ان زن
her house خانه اش
shacks خانه
domiciles خانه
within doors در خانه
domicile خانه
lodge خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
housed خانه
cloisonne خانه خانه
socket خانه
checkered خانه خانه
sockets خانه
alveolate خانه خانه
cellulated خانه خانه
house خانه
dwellings خانه
dwelling خانه
home خانه
houses خانه
homes خانه
double-fronted خانه دو در
keep house در خانه ماندن
insectary حشره خانه
husbandman سرپرست خانه
insectarium حشره خانه
housewifery خانه دار
hub or hub by خانه دار
i wrote home برای خانه
lupanar فاحشه خانه
baby house عروسک خانه
keep in در خانه ماندن
delivery to the home تحویل در خانه
builders خانه ساز
majordomo بزرگتر خانه
luft خانه فرار
builder خانه ساز
menage خانه داری
homemaker خانه دار
landlouper خانه بدوش
landloper خانه بدوش
lake0dwelling خانه دریاچهای
kibitka خانه تاتار
armory اسلحه خانه
alveolus شش خانه حبابچه
active cell خانه کاری
departments وزارت خانه
fuse block خانه فیوز
department وزارت خانه
lupanar جنده خانه
dwelling construction خانه سازی
gaming house قمار خانه
dacha خانه ییلاقی
goodwife کدبانوی خانه
grummet شاگرد خانه
custom house گمرک خانه
convalescent home نقاهت خانه
coffeehouse قهوه خانه
coffee shop قهوه خانه
coffee room خوارک خانه
gynaeceum خانه اندرونی
gambling house قمار خانه
dishouse بی خانه کردن
disorderly house خانه بدنام
dwelling house خانه مسکونی
earth house خانه زیرزمینی
door lock کلید خانه
domiciliate خانه مسکن
frater سفره خانه
domiciliary مربوط به خانه
freemasons hall فراموش خانه
domicil مقر خانه
domatophobia خانه هراسی
disorderly house فاحشه خانه
coffee house قهوه خانه
coach house درشکه خانه
house agent دلال خانه
house to get خانه اجارهای
house to let خانه اجارهای
house top بام خانه
house work خانه داری
household art فن اداره خانه
housewifely خانه دار
Outside the house. بیرون از خانه
bawdy house فاحشه خانه
bindery صحاف خانه
bookbindery صحاف خانه
bordel فاحشه خانه
coach house کالسکه خانه
chop house خوراک خانه
chequer خانه شطرنج
chancery دفتر خانه
caserne سرباز خانه
camera obscura تاریک خانه
home born خانه زاد
cabana خانه کوچک
butler pantry ابدار خانه
brick yard اجرپز خانه
bawdy house جنده خانه
houseproud دلخوش به خانه
colombarium کبوتر خانه
double-pile house خانه دو خوابه
English cottage خانه ویلایی
farm-house خانه رعیتی
hermitage خانه زاهد
out <adv.> بیرون از خانه
checker خانه شطرنج
bangaloid growth خانه ییلاقی
houseroom اتاق خانه
housework کار خانه
loony bin دیوانه خانه
loony bins دیوانه خانه
reading room قرائت خانه
reading rooms قرائت خانه
The house burned down . خانه سوخت
almshouse یتیم خانه
bastel خانه مستحکم
bastle خانه مستحکم
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
bordello [American E] فاحشه خانه
house of ill repute فاحشه خانه
bordello [American E] جنده خانه
house of ill repute جنده خانه
mansion house خانه ارباب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com