Dictiornary-Farsi | خانواده سگ ماهی مینافلسان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ganoidei	خانواده سگ ماهی مینافلسان


Other Matches

gadoid	وابسته به خانواده ماهی روغن
ling	ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
rule the roost <idiom>	عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
pomfret	یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse	موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck	ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar	نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
mackerel	ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
haddock	ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies	ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fished	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy	ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
grayfish	نوعی ماهی روغن سگ ماهی
sea calf	گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel	اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
clans	خانواده
gens	خانواده
household	خانواده
households	خانواده
family	خانواده
menage	خانواده
clan	خانواده
ilk	خانواده
wife	خانواده
families	خانواده
sheiks	رئیس خانواده
patriarch	رئیس خانواده
patriarchs	رئیس خانواده
bring home the bacon <idiom>	نانآور خانواده
sheikh	رئیس خانواده
strips	موسس خانواده
matriarchs	رئیسه خانواده
matriarch	رئیسه خانواده
paterfamilias	سالار خانواده
paterfamilias	بزرگ خانواده
royalties	از خانواده سلطنتی
sheikhs	رئیس خانواده
familial	مربوط به خانواده
lanthanide series	خانواده لانتانیدها
broken home	خانواده گسیخته
patriarchate	ریاست خانواده
patronymic family	خانواده پدرنامی
subfamily	خانواده فرعی
horseflesh	خانواده اسب
matronymic family	خانواده مادرنامی
penates	خدایان خانواده
royalty	از خانواده سلطنتی
sheik	رئیس خانواده
crustacean	خانواده خرچنگ
crustaceans	خانواده خرچنگ
the girls	دخترهای یک خانواده
to maintain one's family	خانواده خود را
broken homes	خانواده گسیخته
nuclear family	خانواده هستهای
zinnia	خانواده گل اهاری
nuclear families	خانواده هستهای
member of a family	عضو خانواده
type font	خانواده حروف
turnix	خانواده بلدرچین
turnicidae	خانواده بلدرچین
motorola 000 family	خانواده موتورولا
mustelidea	خانواده سمور
schizogenic family	خانواده اسکیزوفرنی زا
family doctor	پزشک خانواده
circuit family	خانواده مداری
font family	خانواده فونت
cruciferae	خانواده چلیپاییان
crustacea	خانواده خرچنگ
computer family	خانواده کامپیوتر
gas family	خانواده گاز
crustaceous	خانواده خرچنگ
family doctors	پزشک خانواده
clansman	عضو خانواده
clannishness	خانواده پرستی
nation	خانواده طایفه
conjugal family	خانواده زن و شوهری
citrus	خانواده مرکبات
culex	خانواده پشه
culicidae	خانواده پشه
apiaceae	خانواده چتریان
family therapy	خانواده درمانی
actinide series	خانواده اکتینیدها
accipitres	خانواده لاشخوران
family expenditure	هزینه خانواده
nations	خانواده طایفه
home visit	بازدید خانواده
family planning	تنظیم خانواده
family of computers	خانواده کامپیوترها
family structure	ساخت خانواده
family budget	بودجه خانواده
family law	حقوق خانواده
extended family	خانواده گسترده
ecomania	بیزاری از خانواده
goodman	بزرگ خانواده
batrachia	خانواده غوکان
arachnida	خانواده کارتنه
consanguine family	خانواده هم خون
family planning programs	برنامههای تنظیم خانواده
family size	تعداد افراد خانواده
cycas	گیاه از خانواده سیکاس
salicaceous	وابسته به خانواده بید
royalty	اعضای خانواده سلطنتی
mangroves	خانواده شاه پسند
mangrove	خانواده شاه پسند
royalties	اعضای خانواده سلطنتی
pyralidid	خانواده بزرگی ازپروانه ها
family man	مرد خانواده - دوست
saltbush	خانواده گیاهان قازایاغی
napoleonic	وابسته به خانواده ناپلئون
lady beetle	سوسک خانواده Coccinellidae
family men	مرد خانواده - دوست
born in the purpule	عضو خانواده سلطنتی
lobelia	خانواده گیاهان لوبلیا
apiaceous	وابسته به خانواده چتریان
He left his family in Europe .	خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
canine	وابسته به خانواده سگ سگ مانند
acarina	خانواده کرم جرب
acalephe	خانواده گزنه دریایی
family planning	برنامه ریزی خانواده
wear the pants in a family <idiom>	رئیس خانواده بودن
lady bird	سوسک خانواده Coccinellidae
patriarchs	رئیس خانواده یا طایفه
to return to the fold [family]	به خانواده خود برگشتن
cetaceous	وابسته به خانواده بال
patriarch	رئیس خانواده یا طایفه
nabidae	خانواده کک و ساس و حشرات
nabid	خانواده کک و ساس و حشرات
viverrine	خانواده گربه زباد
urticaceous	وابسته به خانواده گزنه
materfamilas	مادر خانواده کدبانو
teleost	ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
santalaceous	وابسته به تیره یا خانواده صندل
clannishly	مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
plantagenet	خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
convolvulaceous	وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
leguminous	وابسته به خانواده پروانه اسایان
crocodilian	وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
cimex	سرخک خانواده ساس وسرخک
feverweed	دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
habit family hierarchy	سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
pteridophyte	گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyta	گیاهان اوندی خانواده سرخس
to provide for one's family	خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
stuart	خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
tudor	خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
styloipodium	ته خامه گیاهان خانواده هویج
A curse has been laid on the family .	خانواده لعنت شده یی است
vestal	روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
ferula	خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
Generosity runs in the family.	سخاوت دراین خانواده ارثی است
gasteropod	حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
koalas	کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .	مادر بزرگمان مرد خانواده است
I am the bread winner of the family .	نان آور خانه ( خانواده ) هستم
koala	کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
maccabees	خانواده میهن پرستان مکابی یهود
aaron's beard	گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
sequoia	سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
albatrosses	یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
one of the most respected families	یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
he is a shame to his family	ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
lancastrian	در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
albatross	یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
He did it for the sake of his family .	محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
rushing	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
paulownia	جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
pocket borough	حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
rush	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
fleur de lis	گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce	گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
page of presence	لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
rhythm method	روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
fleur de lys	گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fagaceous	وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
There seems to be a jinx on that family.	به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
Afro-	پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
geometrid	خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
knight marshal	کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
Main Street [American English]	کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
page of bonour	لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
casework	مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
homestay	خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
transistors	معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistor	معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
ttl	خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
oxides	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
tiny model	مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
oxide	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
kratom	[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
mermaid	زن ماهی
mermaids	زن ماهی
tuna fish	ماهی تن
fumade	ماهی
tuna	ماهی تن
piscium	ماهی
tartar sauce	سس ماهی