Dictiornary-Farsi | خاکستر حاصل از زغال سنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
flyash	خاکستر حاصل از زغال سنگ


Other Matches

cinders	خاکستر خاکستر کردن
ash	خاکستر شدن خاکستر
cinder	خاکستر خاکستر کردن
submarginal land	زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
huckleberry	درخت زغال اخته زغال اخته
ashes	خاکستر
ash	خاکستر
slag	خاکستر
sinter	خاکستر
black ash	خاکستر سیاه
tuff	خاکستر اتشفشانی
incinerating	خاکستر کردن
incinerates	خاکستر کردن
pumicite	خاکستر اتشفشانی
potass	شخار خاکستر
incinerate	خاکستر کردن
fly ash	خاکستر پرا
wood ash	خاکستر چوب
ash tire	خاکستر گرم
slag	درده خاکستر
ash	خاکستر کردن
gleed	خاکستر گرم
ash-pit	خاکستر دان
cinderous	خاکستر مانند
potash	شخار خاکستر
fly ash	خاکستر بادی
incinerated	خاکستر کردن
ash-chest	خاکستر نگه دار
ash volcanic	خاکستر انش نشان
ashpit	چاله مخصوص خاکستر
ember	اخگر خاکستر گرم
embers	اخگر خاکستر گرم
cirerar yurn	فرف خاکستر مرده
columbarium	جای نگهداری خاکستر مردگان
to d. down a fire	اتش رازیر خاکستر کردن
urns	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
ashen	شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
cinerarium	[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
bone china	چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
charry	زغال
brushes	زغال
brush	زغال
coal heaver	زغال کش
charr	زغال
coal	زغال
litho crayon	زغال
pig tail of brush	سیم زغال
brush pressure	فشار زغال
pilot brush	زغال راهنما
brush ring	حلقه زغال
brush rocker	فنر زغال
brush yoke	یوغ زغال
carbon brush	زغال کربنی
charry	زغال مانند
coal	زغال کردن
negative brush	زغال منفی
positive brush	زغال مثبت
sugar carbon	زغال قند
brush pig tail	سیم زغال
whortle	زغال اخته
whort	زغال اخته
battery carbon	زغال باتری
charcoal	زغال چوب
bituminous coal	زغال قیری
brush contact loss	افت زغال
brush holder	پایه زغال
brush lag	پس رفتن زغال
lag of brush	پس رفتن زغال
coal	زغال سنگ
charred	زغال مانند
dogberry	زغال اخته
charwomen	زغال فروش
collector brush	زغال گرداور
coal hole	زغال دان
gleed	زغال سرخ
coaler	زغال سنگ کش
lead of brush	پیشرفتن زغال
coke	زغال کوک
powdered charcoal	خاکه زغال
coal dust	خاکه زغال
lignite	زغال قهوهای
clutch pilot bearing	زغال کلاچ
coal bed	رگه زغال
charwoman	زغال فروش
cokes	زغال کوک
grounding brush	زغال زمین
coal whipper	زغال کش کشتی
zinc carbon cell	پیل روی- زغال
cinders	زغال نیم سوز
coald pit	کود زغال سنگ
coaly	زغال سنگ دار
cinder	زغال نیم سوز
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
decarbonate	زغال چیزی را گرفتن
coal pit	محل زغال سازی
bituminous coal	زغال سنگ چاق
peatery	معدن زغال سنگ
charr	تبدیل به زغال کردن
charring	جسم زغال برگشتن
cornel tree	درخت زغال اخته
gauze brush	زغال توری شکل
red coals	زغال سرخ یا تابیده
coal field	کان زغال سنگ
third brush generator	دینام با زغال اضافی
brush lead	پیش رفتن زغال
decarbonize	زغال چیزی را گرفتن
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
briquette	خاک زغال قالبی
briquet	خاک زغال قالبی
blind coal	زغال سنگ بی شعله
coal measures	طبقات زغال خیز
coal field	ناحیه زغال خیز
ember	خاکه زغال نیمسوز
coal gas	گاز زغال سنگ
cokes	تبدیل به زغال کردن
charring	نیمسوز شدن زغال
coke	تبدیل به زغال کردن
coke	زغال سنگ سوخته
chars	نیمسوز شدن زغال
chars	جسم زغال برگشتن
cokes	زغال سنگ سوخته
coal tar	قطران زغال سنگ
embers	خاکه زغال نیمسوز
char	نیمسوز شدن زغال
char	جسم زغال برگشتن
chauldron	پیمانه زغال برابر1296 لیتر
fat coal	زغال سنگ قیرداریاچربی دار
lignite	زغال سنگ چوب نما
goal predicates blackness	زغال از سیاهی خبر میدهد
hewer	کارگر معدن زغال سنگ
keels	کشتی زغال کش عوارض بندری
keel	کشتی زغال کش عوارض بندری
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
blueberry	قره قاط زغال اخته
benzole	فراورده قیر زغال سنگ
coaler	وسیله حمل زغال سنگ
dogwood	زغال اخته سیاه توسه
blueberries	قره قاط زغال اخته
stone coal	زغال سنگ خشک یا خالص
cornaceous	وابسته بخانواده زغال اخته
poudrette	کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
exhaustable resources	زغال سنگ و سایر مواد کانی
cornelian	عقیق جگری درخت زغال اخته
he had a good supply of coal	زغال سنگ کافی ذخیره کرده
fettling	شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
hutch	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff	سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
anthracite	زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
yielded	حاصل
yield	حاصل
barren <adj.>	بی حاصل
yields	حاصل
desolate <adj.>	بی حاصل
infertile	بی حاصل
payoff	حاصل
payoffs	حاصل
unfruitful	بی حاصل
upshot	حاصل
fruitage	حاصل
deserted <adj.>	بی حاصل
perquisites	حاصل
result	حاصل
resulted	حاصل
resulting	حاصل
resumed	حاصل
product	حاصل
resumes	حاصل
resuming	حاصل
perquisite	حاصل
outcome	حاصل
outcomes	حاصل
outgrowth	حاصل
bleak <adj.>	بی حاصل
blasted [uninhabitable] <adj.>	بی حاصل
unutilized	بی حاصل
resume	حاصل
nonproductive	بی حاصل
adnate	حاصل
outgrwth	حاصل
products	حاصل
paper blockade	محاصره بی حاصل
totals	حاصل جمع
partial products	حاصل ضربهای جز
yields	محصول حاصل
emblements	حاصل زمین
getting	حاصل کردن
yielded	محصول حاصل
yield	محصول حاصل
nonproductive labor	کار بی حاصل
earning yield	حاصل عواید
get	حاصل کردن
to be derived	حاصل شدن
totalling	حاصل جمع
gleby	حاصل خیز
steam fog	مه حاصل از بخار اب
negotiation outcome	حاصل مذاکرات
foodful	حاصل خیز
total	حاصل جمع