Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
English
Persian
proficient
خبره
expert
خبره
experts
خبره
judge
خبره
judged
خبره
judges
خبره
judging
خبره
connoisseur
خبره
connoisseurs
خبره
au fait
خبره
Maven
خبره
Other Matches
expert system
سیستم خبره
experts
اهل خبره
sophisticated
خبره وماهر
expert witness
شاهد خبره
expert support system
سیستم خبره
critic
کارشناس خبره
chartered accountant
حسابدار خبره
expert
اهل خبره
critics
کارشناس خبره
consult
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consulted
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consults
پیشنهاد خواستن از یک خبره
skillful weaver
بافنده ماهر و خبره
skilled witness
کارشناس اهل خبره
oologist
خبره در تخم پرنده شناسی
expertism
تفتیش و رسیدگی خبره کارشناسی
specialist
خبره در یک موپوع مط العه خاص
gourmets
خبره خوراک شراب شناس
specialists
خبره در یک موپوع مط العه خاص
gourmet
خبره خوراک شراب شناس
specialises
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialising
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialize
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specializes
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specializing
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
objects
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
hill climbing
روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
objecting
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objected
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
object
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
direct objects
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
indirect objects
متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
knowledge
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
don't give up the day job
<idiom>
[در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
knowledge
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
inferences
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
predicate
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
knowledge
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
expert
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
sophisticate
خبره وپیشرفته کردن سفسطه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com