Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 100 (6 milliseconds)
English	Persian
intelligencer	خبر رسان جاسوس
Other Matches
informers	جاسوس
defector in place	جاسوس
mole	جاسوس
tailer	جاسوس
espied	جاسوس
espies	جاسوس
informer	جاسوس
operative [American English]	جاسوس
emissary	جاسوس
emissaries	جاسوس
espying	جاسوس
espy	جاسوس
spy	جاسوس
spied	جاسوس
snoops	جاسوس
snooping	جاسوس
secret agents	جاسوس
secret agent	جاسوس
snooped	جاسوس
snoop	جاسوس
spies	جاسوس
exhaust in jector	اب رسان
beagles	جاسوس کاراگاه
fifth columnist	ستونپنجم - جاسوس
undercover	رمزی جاسوس
mole	جاسوس سریر
beagle	جاسوس کاراگاه
defector in place	جاسوس سری
mole	جاسوس سری
defector in place	جاسوس سریر
paper boys	روزنامه رسان
illative	نتیجه رسان
soniferous	صدا رسان
feeding cloth	پنبه رسان
feeding cloth	مایه رسان
paper boy	روزنامه رسان
pursuivant	نامه رسان
provisioner	توشه رسان
pesky	ازار رسان
mailer	نامه رسان
nobbeing	اسیب رسان
masseuse	پیغام رسان
nocent	زیان رسان
victualler	خواربار رسان
data medium	داده رسان
carburator	سوخت رسان
acid freeder	اسید رسان
sutler	اذوقه رسان
purveyors	اذوقه رسان
purveyor	اذوقه رسان
mailmen	نامه رسان
mailman	نامه رسان
injurious	اسیب رسان
deleterious	اسیب رسان
waterworks	دستگاه اب رسان
mail	نامه رسان
caterer	اذوقه رسان
caterers	اذوقه رسان
feeders	گوی رسان
feeders	توپ رسان
mails	نامه رسان
feeders	سوخت رسان
feeder	گوی رسان
feeder	توپ رسان
feeder	سوخت رسان
highbinder	جاسوس یا مراقب دیگری
post	نامه رسان پستچی
post-	نامه رسان پستچی
posted	نامه رسان پستچی
sleeping partners	شریک سرمایه رسان
sleeping partner	شریک سرمایه رسان
posts	نامه رسان پستچی
informers	خبر رسان کاراگاه
informer	خبر رسان کاراگاه
feeder vessel	کشتی سوخت رسان
productive of annoyance	زحمت رسان ازارنده
prompt book	نسخه سخن رسان
silent partner	شریک سرمایه رسان
informants	خبر رسان مخبر
informant	خبر رسان مخبر
letter carrier	نامه رسان پستچی
espies	جاسوس بودن بازرسی کردن
espied	جاسوس بودن بازرسی کردن
espy	جاسوس بودن بازرسی کردن
espying	جاسوس بودن بازرسی کردن
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
illation	نتیجه رسان منتج شونده
prejudicious	زیان رسان تبعیض امیز
prompt box	جای سخن رسان یا سوفلور
prejudicial	زیان رسان تبعیض امیز
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
malignant	زیان اور صدمه رسان
postboy	چاپار چابک سوار نامه رسان
stoolie	کبوتر یامرغ دام که بچوبی بندند جاسوس
source	ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
wiretapper	جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
stratotanker	نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com