Dictiornary-Farsi | ختمی پس زانو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 113 (6 milliseconds)

English	Persian
hock	ختمی پس زانو


Other Matches

marshmallow	گل ختمی
marshmallows	گل ختمی
buckled	زانو شدن خمیدگی زانو
buckles	زانو شدن خمیدگی زانو
buckle	زانو شدن خمیدگی زانو
hollyhock	ختمی درختی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
alpha herculis	الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
knapper	زانو
knee	زانو
elbows	زانو
elbowed	زانو
elbow	زانو
goose neck	زانو
gooseneck	زانو
geniculation	زانو
knees	زانو
mooreup	زانو
pipe bend or knee	زانو
trap	زانو
marrow bones	زانو
hiza	زانو
kneeler	زانو زن
marrow bone	زانو
knee-deep	زانو رس
knee deep	زانو رس
knee high	تا زانو
overknee	از زانو گذرنده
tendinitis	ورم زانو
popliteal artery	شریان پس زانو
to bend the knee	خم کردن زانو
hercules	زانو زده
popliteal tendon	پی زیر زانو
popliteus	ماهیچه پس زانو
kneepan	کاسه زانو
knee hole	جای زانو
knee cap	گنده زانو
knee cap	کاسه زانو
kneehole	جای زانو
knee joint	مفصل زانو
tendimitis	ورم زانو
knee pan	کاسه زانو
knee piece	زانو بند
scutum	کاسه زانو
kneeling position	وضعیت به زانو
the water was overknee	اب از زانو میگذشت
marrow bones	قاب زانو
genuflect	زانو خم کردن
kneels	زانو زدن
kneeled	زانو زدن
kneel	زانو زدن
weak-kneed	سست زانو
weak kneed	سست زانو
kneecaps	کاسه زانو
kneecap	کاسه زانو
herculis	زانو زده
patellae	کشکک زانو
patellae	کاسه زانو
patella	کشکک زانو
patella	کاسه زانو
knee-high	بلند تا سر زانو
genuflected	زانو خم کردن
genuflecting	زانو خم کردن
genuflects	زانو خم کردن
genuflexion	خم کردن زانو
genuflection	خم کردن زانو
marrow bone	قاب زانو
down on your knees	زانو بزنید
cross legged	چهار زانو
knee joint	زانو زانویی
knees	زانو دارکردن
knee	زانو دارکردن
patellar tendon	زردپی کشکک زانو
housemaid's knee	اماس کاسه زانو
knee jerk reflex	بازتاب پرش زانو
patellate	مانند کاسه زانو
herculis	بر زانو نشسته راقص
patellar	مانند کاسه زانو
hercules	بر زانو نشسته راقص
patellar reflex	بازتاب پرش زانو
popliteal tendon	وتر پشت زانو پی
knee pain	زانو درد [پزشکی]
avalement	حالت فنری زانو
to bow one's knee or back	زانو یا کمر کسی خم شدن
knee-jerk	حرکت غیر ارادی زانو
bermuda shorts	شلوار کوتاه تا زیر زانو
kneehole	جای زانو ویادرزیر میزتحریر
to kneel	پیش کسی زانو زدن
hamstrung	زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring	زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings	زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing	زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed	دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
kow-tow	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring	فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
knock knee	کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
kow-tows	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knee paddling	پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
tinga	پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
kow-towed	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
if the knee is affected	اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
knickers	شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
mantelletta	شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
goose step	رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
patelliform	مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
surfer's knot	ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
body stocking	جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stockings	جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
knee drop	فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا

hock