English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
I am too shy (timid) to speak English . خجالت می کشم انگلیسی حرف بزنم
Other Matches
You ought to be ashamed of yourself ! خجالت نمی کشی ؟ خجالت دارد !
Shame on you!It is shameful! خجالت بکش !خجالت دارد !
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
knock on wood <idiom> بزنم به تخته
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
so far as i can guess انچه من میتوانم حدس بزنم
i know not neither can i guess نمیدانم و حدس هم نمیتوانم بزنم
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
shamefast کم رو خجالت کش
high colour خجالت
embarrassments خجالت
embarrassment خجالت
unblushing بی خجالت
shamefaced خجالت کش
blushless بی خجالت
shamedfaced خجالت کش
shame خجالت دادن
shamed خجالت دادن
shaming خجالت دادن
shames خجالت دادن
shame on you! خجالت بکشید!
to put out of face خجالت دادن
to put to the blush خجالت دادن
bashfully از روی خجالت
feel awkward خجالت کشیدن [در مهمانی]
to shame somebody به کسی خجالت دادن
There is nothing to be ashamed lf . ( اینکار ) خجالت ندارد
feel embarrassed خجالت کشیدن [در مهمانی]
abashment دست پاچگی خجالت
to turn red with embarrassment از خجالت سرخ شدن
to bring shame upon somebody به کسی خجالت دادن
to put somebody to shame به کسی خجالت دادن
embarrass براشفتن خجالت دادن
embarrasses براشفتن خجالت دادن
She has no sense of shame . She doesnt know the meaning of shame. خجالت سرش نمی شود
iam a to go there از رفتن به انجا خجالت می کشم
have egg on one's face <idiom> خجالت ودست پاچه شدن
He hung his head in shame. از خجالت سرش راپایین انداخت
lose face <idiom> به خاطراشتباه ،با قصور خجالت زده بودن
abash خجالت دادن دست پاچه نمودن
It is ( most ) disgraceful . اینکارها عیب است ( خجالت دارد )
to show somebody up [by behaving badly] باعث خجالت کسی شدن [با رفتار بد خود]
He feels shame at failing in his exam . ازاینگه در امتحان مردود شده خجالت می کشد
english woman زن انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
Britisher انگلیسی
Britishers انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
British انگلیسی
limeys انگلیسی
limey انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
Englishmen انگلیسی
Englishman انگلیسی
Britons انگلیسی
Briton انگلیسی
English انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
johnny انگلیسی
HMS کشتی انگلیسی
english opening گشایش انگلیسی
english self taught خوداموز انگلیسی
johnny مرد انگلیسی
english system سیستم انگلیسی
is a monetary sign انگلیسی است
king's english انگلیسی اصیل
english speaking انگلیسی زبان
in plain english به انگلیسی ساده
cleat knob دگمه انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
tommy atkins سرباز انگلیسی
British زبان انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
jardin anglais باغ انگلیسی
redcoat سرباز انگلیسی
anglicization انگلیسی مابی
anglophile انگلیسی دوست
arabic numeral اعداد انگلیسی
association croquet کروکه انگلیسی
ale ابجو انگلیسی
cleat عایق انگلیسی
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
English altar محراب انگلیسی
lime juicer کشتی انگلیسی
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
structured english انگلیسی ساخت یافته
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
old english زبان انگلیسی قدیم
large white خوک سفید انگلیسی
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
English bond آجر چینی انگلیسی
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
uniting سکه قدیم انگلیسی
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب شدن
half and half نوعی ابجو انگلیسی
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
unites سکه قدیم انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب کردن
unite سکه قدیم انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
draftier املای انگلیسی واژهی drafty
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
anglicised باداب و رسوم انگلیسی درامدن
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
pound واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounding واحد مسکوک طلای انگلیسی
anglicises باداب و رسوم انگلیسی درامدن
pounded واحد مسکوک طلای انگلیسی
draftiest املای انگلیسی واژهی drafty
draughtier املای انگلیسی واژهی drafty
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
draughtiest املای انگلیسی واژهی drafty
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
draughty املای انگلیسی واژهی drafty
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
thoroughbreds هر نوع اسب انگلیسی اصیل
thoroughbred هر نوع اسب انگلیسی اصیل
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
English مربوط به مردم وزبان انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
his english is weak مایه انگلیسی اوکم است
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
british english زبان انگلیسی رایج درانگلستان
cee نام سومین حرف انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
em نام حرف m یامیم انگلیسی
english speaking people مردم یا ملل انگلیسی زبان
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
breman system سیستم برمن در گشایش انگلیسی
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
anglicising باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicize باداب و رسوم انگلیسی درامدن
He speaks English fluently. انگلیسی راروان صحبت می کند
anglicized باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizes باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizing باداب و رسوم انگلیسی درامدن
sten مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
gringo بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
In my broken English . با انگلیسی دست وپا شکسته ام
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
gringos بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
Z, z (Z's, z's) حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
how can I learn English چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
I benefited greatly from the english course. از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
common bond [دیوار چینی با آجر آمریکایی یا انگلیسی]
V, v (V's, v's) حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
american english زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
milord مرد اشرافی ونجیب زاده انگلیسی
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
i , i حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com