English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
English Persian
pluto خدای عالم اسفل
Other Matches
hell عالم اموات عالم اسفل
tartarus عالم اسفل
netherworld عالم اسفل
acheron دوزخ عالم اسفل
styx رودخانه عالم اسفل
hades عالم اسفل جهنم
acheron رودخانهء افسانهای در عالم اسفل
hecate الهه سحروجادو و عالم اسفل
chthonian درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
oceanus خدای دریا خدای اقیانوس
beau monde عالم شیکی ومدپرستی عالم اشرافیت
nethermost اسفل
lowest اسفل
lower most اسفل
lowermost اسفل
nether world درک اسفل
ulna زند اسفل
nether region درک اسفل
asclepius خدای طب
the infinite god خدای سرمد
the supreme being خدای تعالی
the invisible خدای نادیده
titan خدای خورشید
the a of days خدای ازلی
titans خدای خورشید
thank god سپاس خدای را
the ever lasting خدای سرمد
the supreme خدای تعالی
the almighty god خدای قادرمطلق
the supreme خدای بزرگ
lar n خدای خانگی
neptune خدای دریاها
godling خدای کوچک
odin خدای خدایان
parcae سه خدای سرنوشت
god the father خدای پدر
poseidon خدای دریا
aeolian خدای بادها
ares خدای جنگ
my goodness (my God) <idiom> اوه خدای من
monotheism اعتقاد به خدای واحد
the ever lasting fod خدای ازلی و ابدی
jahweh یهو خدای یهود
satrun خدای بذر کاری
mars بهرام خدای جنگ
latri پرستش خدای برحق
hymens خدای عروسی ونکاح
idol خدای دروغی مجسمه
hymen خدای عروسی ونکاح
He is a pastmaster at it . خدای اینکار است
woden "ادین " خدای روز چهارشنبه
valhalla سالن پذیرایی خدای اودین
ra خدای افتاب مصریان قدیم
sun disk صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
Jehovah یهو خدای بنی اسرائیل
saturnalia جشن خدای زحل عیاشی
uranus خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
trinity معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
hephaestus خدای اتش وفلز کاریhipster
hermes خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
jhvh یهوه خدای قوم یهود
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
apollo خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
parthenon پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
dionysus >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pan خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
priapus خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
bacchic ornament [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
satyric وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
bacchic وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
kalki نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
scientist عالم
scholars عالم
lettered عالم
scientists عالم
universe عالم
learned man عالم
scholar عالم
learned عالم
sciential عالم
learnted عالم
the corner's of the earth اکناف عالم
afterworld عالم اخرت
the invisible عالم غیب
notionalist عالم نظری
the invisible world عالم غیب
the new of dreams عالم خواب
universe of discourse عالم مقال
uranography شرح عالم
the next world عالم اینده
otherworld عالم باقی
otherworld عالم ثانی
drat خاک عالم
stoned در عالم هپروت
netherworld عالم اموات
muliebrity عالم نسوان
poles of the universe قطبهای عالم
know-it-alls عالم نما
microcosm عالم صغیر
celectial poles قطبهای عالم
microcosms عالم صغیر
universe عالم وجود
animalism عالم حیوانی
afterworld عالم فانی
underworld عالم اموات
rabbi عالم یهودی
erudite عالم دانشمند
womanhood عالم نسوان
spirituality عالم روحانی
know it all عالم نما
know-it-all عالم نما
rabbis عالم یهودی
celestial equator استوای عالم
macrocosms عالم کبیر
celestial sphere کره عالم
clergymen عالم مذهبی
he saw in his vision در عالم رویادید
dreamworld عالم رویا
clergyman عالم مذهبی
pedants عالم نما
pedant عالم نما
world عالم روزگار
worlds عالم روزگار
intermediate world عالم برزخ
highbrow عالم ودانشمند
macrocosm عالم کبیر
celestrial axis محور عالم
orbs عالم احاطه کردن
brown study عالم رویا و هپروت
mathematicians عالم علم ریاضی
mathematician عالم علم ریاضی
cosmologies نظام عالم وجود
cosmos نظام عالم وجود
rhetoricians عالم درعلم بدیع
rhetorician عالم درعلم بدیع
to swear by all that is sacred بمقدسات عالم سوگند
cosmology نظام عالم وجود
biologist عالم علم الحیات
heaven خدا عالم روحانی
heavens خدا عالم روحانی
celestial body south pole قطب جنوب عالم
celestial north pole قطب شمال عالم
prescient عالم به غیب یا اینده
cloud land عالم خیال یافرض
spiritualism اعتقادبه عالم ارواح
dream land عالم خواب و رویا
erebus برزخ یا عالم فلمات
hydraulician عالم به علم اب رسانی
orb عالم احاطه کردن
supersensible ماوراء عالم حواس
superphysical ماورای عالم مادی
spiritusoity عالم غیر مادی
liturgist عالم در ایین نماز
cosmic مربوط به عالم هستی
hygeist عالم به علم حفظ الصحه
cosmogonic وابسته به خلقت عالم وجود
uranography عالم شناسی اسمان نگاری
bibliograph عالم بشرح تاریخچه کتابها
arabist عالم بزبان و علوم عربی
the lower world جهان مردگان عالم اسوات
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
Providence watches over him. از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
cosmologist دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
logos اصل یا منشاء عقل عالم وجود
pedantic وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
overt act عملی که در عالم خارج محسوس باشد
extraterrestrial بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
extraterrestrials بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
cosmogony خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
geocentric معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
voluntarism فلسفهای که اراده را عامل موثر در ایجاد عالم وجودمیداند
self forgetful نفس خود را فراموش کرده مستغرق در عالم خارج ازخود
siva خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
cosmopolitanism سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Christendom عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
christenings عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com