English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
information service خدمت اطلاعاتی
Other Matches
careered شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careering شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
career شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
duty assignment واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
wait on خدمت رسیدن و خدمت کردن
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
dishonorable discharge اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
wait upon پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
agent عامل اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
bulletins نشریه اطلاعاتی
agent net شبکه اطلاعاتی
data banks بانک اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
information banks بانکهای اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
knowledge work کار اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
information bits بیتهای اطلاعاتی
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
header بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
on service سر خدمت
on duty سر خدمت
office خدمت
serviced خدمت
sorb خدمت
offices خدمت
duty خدمت
service خدمت
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
record of service سابقه خدمت
on duty درحین خدمت
ready for duty اماده خدمت
exempt from duty معاف از خدمت
casket کلاه خدمت
duty station محل خدمت
public service خدمت بجامعه
active service خدمت کادرثابت
ministrant خدمت کننده
personal service خدمت شخصی
ministration اداره خدمت
in service به خاطر خدمت
honorable service خدمت با افتخار
half pay حق انتظار خدمت
general discharge خاتمه خدمت
extra duty خدمت اضافی
one's service خدمت یکسره
sea duty خدمت دریا
service calls شیپور خدمت
veteran service خدمت سربازی
to wait خدمت رسیدن
shore duty خدمت ساحل
shipmate هم خدمت درناو
service uniform اونیفرم خدمت
service stairs پلکان خدمت
service obligation تضمین خدمت
service medal نشان خدمت
service contract قرارداد خدمت
while on duty حین خدمت
au pair خدمت تهاتری
au pairs خدمت تهاتری
servants پیش خدمت
service cap کلاه خدمت
national service خدمت ملی
breach of duty ترک خدمت
carded for record از خدمت صف معاف
bad conduct discharge اخراج از خدمت
serves خدمت کردن به
serves در خدمت بودن
serves خدمت کردن
served خدمت کردن به
chancery در ان خدمت میکند
be off one's duty سر خدمت نبودن
conscription خدمت اجباری
off duty خارج از خدمت
drafts به خدمت فراخواندن
attendances خدمت ملازمت
active federal service خدمت کادر
drafted به خدمت فراخواندن
military service خدمت نظامی
attendance خدمت ملازمت
draft به خدمت فراخواندن
served در خدمت بودن
dismissals اخراج از خدمت
ministers خدمت کردن
compulsory service خدمت وفیفه
desertion فرار از خدمت
serve در خدمت بودن
desertion ترک خدمت
servant پیش خدمت
serve خدمت کردن به
obliging اماده خدمت
served خدمت کردن
dismissal اخراج از خدمت
caskets کلاه خدمت
serve خدمت کردن
minister خدمت کردن
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
military service خدمت زیر پرچم
draft order [American English] دستور به خدمت [سربازی]
au pair وابسته به مبادلهی خدمت
military service خدمت نظام وفیفه
walking ticket ورقه خاتمه خدمت
desertion ترک خدمت کردن
walking papers ورقه خاتمه خدمت
arrivals حضور در خدمت فرستی
to serve in the ranks خدمت سربازی کردن
selective service خدمت داوطلبانه نظام
service bar مدال یا نشان خدمت
service contract قرارداد انجام خدمت
service ribbon لنت نشان خدمت
arrival حضور در خدمت فرستی
servitude خدمت اجباری رعیتی
leaves of absence ایام ترک خدمت
leave of absence ایام ترک خدمت
to bear arms خدمت نظام کردن
au pairs وابسته به مبادلهی خدمت
layoff خاتمه دادن به خدمت
on-the-job training آموزش ضمن خدمت
rota جدول نوبت خدمت
rotas جدول نوبت خدمت
serves خدمت ارتشی کردن
d. certificate ورقه پایان خدمت
serves خدمت انجام دادن
served خدمت ارتشی کردن
served خدمت انجام دادن
national service خدمت نظام وظیفه
to serve in the army درارتش خدمت کردن
layoffs خاتمه دادن به خدمت
duty ماموریت خدمت نگهبانی
rewards جبران خدمت اجر
rewarded جبران خدمت اجر
reward جبران خدمت اجر
call-up order دستور به خدمت [سربازی]
serve خدمت انجام دادن
desert from military service فراری از خدمت نظام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com