English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English Persian
crew خدمه هواپیما
crewed خدمه هواپیما
crewing خدمه هواپیما
crews خدمه هواپیما
airman خدمه هواپیما
airmen خدمه هواپیما
crew member خدمه هواپیما
Search result with all words
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
noncrew خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
staged crews خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
Other Matches
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
cannoneer خدمه
crewed خدمه
crew خدمه
crewing خدمه
crews خدمه
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
man خدمه گماردن
crewed خدمه کشتی
steward خدمه باشگاه
gun's crew خدمه توپ
crews خدمه کشتی
live vessel شناوه با خدمه
submariner خدمه زیردریایی
ship's company خدمه ناو
crewing خدمه کشتی
combat crew خدمه رزمی
operators خدمه وسیله
gunner خدمه توپ
cattles خدمه وغلامان
mans خدمه گماردن
cannoneer خدمه توپ
stewards خدمه باشگاه
chattels خدمه وغلامان
crew خدمه کشتی
gunners خدمه توپ
operator خدمه وسیله
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
noncrew خدمه غیر سازمانی
crewed خدمه جنگ افزار
crew خدمه جنگ افزار
crewing خدمه جنگ افزار
crews خدمه جنگ افزار
crew member خدمه جنگ افزار
close station خدمه بدو مرخص
dumb vessel شناوه بدون خدمه
boat station جای خدمه قایق
boat awain's locker انبار خدمه قایق
bareboat charter اجاره کشتی بدون خدمه ان
crew served weapon جنگ افزار خدمه دار
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
skeleton crew حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
canopy پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopies پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
check flight پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
manned اماده به جنگ جنگ افزار حاضر به تیر دارای خدمه
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
drill مشق خدمه مشق
drilled مشق خدمه مشق
drills مشق خدمه مشق
airplanes هواپیما
tailplane دم هواپیما
aeroplane هواپیما
one aircraft was shot down یک هواپیما
flight هواپیما
aircraft هواپیما
anti-aircraft ضد هواپیما
flying machine هواپیما
airplane هواپیما
plane هواپیما
escadrille 6 هواپیما
aeroplanes هواپیما
air craft هواپیما
planing هواپیما
air plane هواپیما
planed هواپیما
airplain هواپیما
planes هواپیما
aerocommander نوعی هواپیما
landings نشستن هواپیما
landings فرودگاه هواپیما
aircraft arrestment مهارکردن هواپیما
fuselage دماغه هواپیما
aeromechanic مکانیک هواپیما
path of flight مسیر هواپیما
bail out پریدن از هواپیما
axial of an aircraft محور هواپیما
aircraft gun laying رادار هواپیما
leading line خط هدایت هواپیما
agl رادار هواپیما
landing نشستن هواپیما
invention of the aeroplane اختراع هواپیما
captained فرمانده هواپیما
hijacker هواپیما ربا
captain فرمانده هواپیما
load بارمهمات هواپیما
loads بارمهمات هواپیما
plane صاف هواپیما
planed صاف هواپیما
planes صاف هواپیما
planing صاف هواپیما
aerodromes فرودگاه هواپیما
captaining فرمانده هواپیما
captains فرمانده هواپیما
altitude ارتفاع هواپیما
landing فرودگاه هواپیما
propeller ملخ هواپیما
fuselage بدنه هواپیما
port فرودگاه هواپیما
altitudes ارتفاع هواپیما
aerodrome فرودگاه هواپیما
aircraft engine موتور هواپیما
flaps باله هواپیما
screw ملخ هواپیما
screws ملخ هواپیما
aircraft structure ساختمان هواپیما
aircraft specification خصوصیات هواپیما
aircraft repair تعمیر هواپیما
aircraft records اسناد هواپیما
hijackings هواپیما ربائی
hijacking هواپیما ربائی
flight manifest بارنامه هواپیما
aircraft log book بایگانیها هواپیما
flapped باله هواپیما
flap باله هواپیما
airframe بدنهء هواپیما
hijackers هواپیما ربا
albatrose یک نوع هواپیما
airscrew ملخ هواپیما
hangar اشیانه هواپیما
airframe بدنه هواپیما
hangars اشیانه هواپیما
airframe شاسی هواپیما
airframe اسکلت هواپیما
air hostess مهماندار هواپیما
aircraft inspection بازرسی هواپیما
rudder bar فرمان هواپیما
arresting sheave پل مهار هواپیما
fuselages بدنه هواپیما
roll out سر خوردن هواپیما
avgas بنزین هواپیما
aviation fuel سوخت هواپیما
aviation gasoline بنزین هواپیما
ground crew کارکنان هواپیما
avigation فن هدایت هواپیما
fuselages دماغه هواپیما
axes of an airplane محورهای هواپیما
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
allowable cabin load بار مجاز هواپیما
deplane از هواپیما پیاده شدن
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
airlift حمل بار با هواپیما
dividing planes سکانهای قوسی هواپیما
wingspans طول بالهای هواپیما
airlifting حمل بار با هواپیما
seat belt کمربند صندلی هواپیما
combat load بار رزمی هواپیما
combat load بارجنگی کامل هواپیما
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
cross loading تقسیم بارهای هواپیما
departure air field فرودگاه پرواز هواپیما
cocooning رنگ کردن هواپیما
airlifted حمل بار با هواپیما
aitcraft operating weight وزن اصلی هواپیما
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
airlifts حمل بار با هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com