Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English
Persian
plaster charge
خرج انفجاری افشان
Other Matches
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
first fire mixture
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
spraying
افشان
sprayed
افشان
spray
افشان
fog nozzle
مه افشان
sprays
افشان
multicore
افشان
curved design
افشان
benign scarlet fever
گل افشان
multi conductor cable
کابل افشان
corn drill
بذر افشان
panicle
ارایش افشان
injector
نفت افشان
multicore cable
کابل افشان
seeder
بذر افشان
relucent
نور افشان
irradiant
نور افشان
polliniferous
گرده افشان
pollinizer
گرده افشان
beehive shaped charge
خرج افشان
corn dril
تخم افشان
winnowwing fan
باد افشان
pollinator
گرده افشان
atomisers
سوخت افشان
atomizer
سوخت افشان
atomizers
سوخت افشان
sowing machine
بذر افشان
sower
تخم افشان
braided wire
سیم افشان
shrapnel
گلوله افشان
eruptive
انفجاری
volcanic
انفجاری
eruptional
انفجاری
fluidize
باد افشان ساختن
luculent
نور افشان واضح
self fruitful
بخود بخودگرده افشان
puffballs
سماروق گرده افشان
puffball
سماروق گرده افشان
canister
محفظه گلوله افشان
fragmentation
ضد نفر گلوله افشان
beehive
گلوله افشان شراپنل
beehives
گلوله افشان شراپنل
radioisotope
ایزوتوپ پرتو افشان
winnow
باد افشان کردن
pollenizer
درخت نر گرده افشان
pollenizer
درخت گرده افشان
canisters
محفظه گلوله افشان
explosive power
توان انفجاری
explosive rivet
پرچ انفجاری
explosive train
فتیله انفجاری
explosive welding
جوشکاری انفجاری
detonating fuse
فیوز انفجاری
shrapnel shell
گلوله انفجاری
forging burst
اهنگری انفجاری
ignitor
فتیله انفجاری
primacord
فتیله انفجاری
explosive bolt
پیچ انفجاری
fireball
گلوله انفجاری
blasting fuze
ماسوره انفجاری
blasting fuse
اتشباری انفجاری
blooms
رشد انفجاری
bloomed
رشد انفجاری
bloom
رشد انفجاری
booby-traps
تله انفجاری
booby-trapping
تله انفجاری
booby trap
تله انفجاری
booby-trapped
تله انفجاری
booby-trap
تله انفجاری
fireballs
گلوله انفجاری
blasting gelatin
ژلاتین انفجاری
blow out fuse
فیوز انفجاری
explosive bolt
سه راهی انفجاری
destructor
چاشنی انفجاری
demolition belt
کمربند انفجاری
detonating cord
فتیله انفجاری
bursting charge
بار انفجاری
burst force
نیروی انفجاری
brisance
ضربه انفجاری
shrapnel
گلوله انفجاری
paniculate
خوشهای دارای گلهای افشان
radioactive
پرتو افشان تابش دار
booby-trap
تله انفجاری کردن
booby trap
تله انفجاری کردن
booby-trapping
تله انفجاری کردن
explosive forming
شکل دادن انفجاری
booby-traps
تله انفجاری کردن
combination circuit
مدار انفجاری مرکب
booby-trapped
تله انفجاری کردن
mining effect
اثر انفجاری مین
seedsman
بذر افشان تخم گیاه فروش
trap mine
مین تله انفجاری شده
actuate
به کارانداختن سیستم انفجاری مین
destructor
منفجر کننده عامل انفجاری
boobytrapped mine
مین تله انفجاری شده
render safe
بی اثرکردن مین یا وسایل انفجاری یا بمب
weapon alpha
نوعی خرج انفجاری عمقی موشکی
egg
بمب انفجاری قوی که بوسیله هواپیماپرتاب میشود
chug
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugging
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugs
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
sticky charge
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
sympathetic detonation
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
scattered design
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
Reihan
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Kurdish rug
فرش کردی
[مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
Sarouk
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
flower design
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
khatayi
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com