English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
uncharged خرج گذاری نشده
Search result with all words
uncharged چاشنی گذاری نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unnumbered شماره گذاری نشده
unvalued policy بیمه نامه ارزش گذاری نشده
Other Matches
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
incomplete انجام نشده پر نشده
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
indention تو گذاری
coding کد گذاری
lineation خط گذاری
uncoditioned قطعی نشده
unleached سفید نشده
uncoditioned شرط نشده
wound less زخمی نشده
uncleared ترخیص نشده
unconnected وصل نشده
uncircumcised ختنه نشده
unaccomplished انجام نشده
the date was not specified نشده بود
unaccommodated فراهم نشده
unbacked رام نشده
unguarded حساب نشده
unsaturated اشباع نشده
unbowed سر کوب نشده
unguarded حراست نشده
unearned کسب نشده
undeeded در سندقید نشده
undefined تعریف نشده
unlicked لیسیده نشده
unstudied مطالعه نشده
unpolished پرداخت نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unpremediated تصور نشده
unsight دیده نشده
unsaturate اشباع نشده
unsaved پس انداز نشده
unset ثابت نشده
vacant اشغال نشده
unnormalized هنجار نشده
unspotted ننگین نشده
unoccupied اشغال نشده
unworn استعمال نشده
unworn کهنه نشده
undirected هدایت نشده
undisiplined تربیت نشده
unexploded منفجر نشده
unwashed شسته نشده
unsought کاوش نشده
unthickened تغلیظ نشده
unshod نعل نشده
savage رام نشده
unbidden دعوت نشده
unalloyed الیاژ نشده
unmitigated کاسته نشده
uncontrolled کنترل نشده
uncharted اکتشاف نشده
uncontrolled مهار نشده
unbroken رام نشده
unchanged عوض نشده
unsettled تصفیه نشده
unabridged کوتاه نشده
unabridged تلخیص نشده
uncommitted تقبل نشده
undisturbed مختل نشده
unpaid پرداخت نشده
outstanding واریز نشده
outstanding وصول نشده
savaged رام نشده
savages رام نشده
savaging رام نشده
unattached توفیق نشده
unattached اعزام نشده
uninvited دعوت نشده
outstandingly پرداخت نشده
outstandingly تصفیه نشده
outstandingly وصول نشده
outstandingly واریز نشده
outstanding پرداخت نشده
outstanding تصفیه نشده
unfulfilled انجام نشده
unfulfilled اجرا نشده
in sheets صحافی نشده
increate افریده نشده
inedited منتشر نشده
unfinished تمام نشده
inedited چاپ نشده
inextinct نیست نشده
innascible زایده نشده
intemerate بی ناموس نشده
unadulterated مخلوط نشده
opens واریز نشده
opened واریز نشده
open واریز نشده
non switched line خط گزینه نشده
roughdry اطو نشده
in quires صحافی نشده
imperforate منگنه نشده
custom uncleared ترخیص نشده
haggard رام نشده
uncut بریده نشده
uncut قطع نشده
uncut از هم جدا نشده
unclaimed مطالبه نشده
unabated کاسته نشده
unsung خوانده نشده
unsung ستایش نشده
unsung سروده نشده
sightless دیده نشده
unseen مشاهده نشده
unseen مکشوف نشده
unasked سوال نشده
autochthonous جابجا نشده
tenantless اشغال نشده
uninspected <adj.> بازرسی نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
unaudited <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ممیزی نشده
unevaluated <adj.> ممیزی نشده
unexamined <adj.> ممیزی نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
untested <adj.> امتحان نشده
untested <adj.> بازرسی نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
uncounted شمرده نشده
inviolate نقض نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
inexact درست نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> امتحان نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
undetected کشف نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
untested <adj.> ممیزی نشده
unissued <adj.> منتشر نشده
unverified <adj.> آزمایش نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unverified <adj.> تایید نشده
unverified <adj.> بررسی نشده
unverified <adj.> تست نشده
unverified <adj.> بازرسی نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unverified <adj.> ممیزی نشده
unverified <adj.> ارزیابی نشده
unpublished چاپ نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> تایید نشده
unexamined <adj.> تایید نشده
unevaluated <adj.> تایید نشده
unchecked <adj.> تایید نشده
unaudited <adj.> تایید نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. تا دیر نشده
unreconstructed بازسازی نشده
unquestioned بحث نشده
unquestioned بررسی نشده
unquestioned استنتاق نشده
unpublished نشر نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com