Total search result: 237 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
voice output |
خروجی به صورت صدا |
|
|
Search result with all words |
|
gain |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
gained |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
gains |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
parallel |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
paralleled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
paralleling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
parallelled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
parallelling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
parallels |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
microprocessor |
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد |
microprocessors |
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد |
interface |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
interfaces |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
line printer |
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است |
line printers |
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است |
incremental computer |
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود |
input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
one element |
تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد |
What You See Is All You Get |
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد. |
wordprocessing |
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و... |
Other Matches |
|
inventory |
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی |
non equivalence function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
inequivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
equivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
NEQ |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
near letter quality |
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد |
chocked nozzle |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
local |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
locals |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
printers |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
printer |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
plastic bubble keyboard |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
packets |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
packet |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
numeric |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
barrage jamming |
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع |
watt |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
watts |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
discretionary |
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
rom |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند |
chargeable accessions |
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی |
line astern |
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
basic |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
basics |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
approach formation |
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن |
output area |
خروجی |
throughput |
خروجی |
deferent |
خروجی |
tatal output |
خروجی کل |
outputs |
خروجی |
printouts |
خروجی |
output |
خروجی |
handler |
خروجی |
handlers |
خروجی |
out put |
خروجی |
exhaust |
خروجی |
egress |
خروجی |
exits |
خروجی |
exit |
خروجی |
outlet |
خروجی |
outflow |
خروجی |
outflows |
خروجی |
extrusion |
خروجی |
outlets |
خروجی |
exhausts |
خروجی |
printout |
خروجی |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
effluents |
سیال خروجی |
surface outflow |
اب سطحی خروجی |
power output stage |
طبقه خروجی |
lighting outlet |
خروجی روشنایی |
light output |
خروجی نور |
outputs |
انرژی خروجی |
power output |
توان خروجی |
secondary current |
جریان خروجی |
secondary wire |
سیم خروجی |
initialed |
خروجی صفر |
pump delivery |
خروجی پمپ |
output |
انرژی خروجی |
shaft tube |
خروجی محور |
real time output |
خروجی انی |
valves |
دریچه خروجی |
after-bay |
مجرای خروجی |
effluent |
سیال خروجی |
valve |
دریچه خروجی |
output data |
داده خروجی |
maximum output |
خروجی حداکثر |
output unite |
واحد خروجی |
output speed |
سرعت خروجی |
output shaft |
محور خروجی |
output routine |
روال خروجی |
output process |
فرایند خروجی |
output power |
توان خروجی |
output media |
رسانه خروجی |
output listing |
سیاهه خروجی |
output job queue |
صف برنامه خروجی |
output impedance |
امپدانس خروجی |
output impedance |
ناگذرایی خروجی |
output equipment |
تجهیزات خروجی |
output stage |
مرحله خروجی |
peaks |
بلندترین خروجی |
power output tube |
لامپ خروجی |
output tube |
لامپ خروجی |
output transformer |
مبدل خروجی |
voice output |
خروجی صوتی |
output stream |
نهر خروجی |
peak |
بلندترین خروجی |
volcanic rock |
سنگ خروجی |
peaking |
بلندترین خروجی |
output stream |
مسیل خروجی |
output state |
حالت خروجی |
output electrode |
الکترد خروجی |
output device |
دستگاه خروجی |
outfall |
دهانه خروجی |
initial |
خروجی صفر |
output voltage |
ولتاژ خروجی |
initialing |
خروجی صفر |
initialled |
خروجی صفر |
initialling |
خروجی صفر |
initials |
خروجی صفر |
spout |
لوله خروجی |
spouted |
لوله خروجی |
spouting |
لوله خروجی |
spouts |
لوله خروجی |
outgoing cable |
کابل خروجی |
outlet box |
جعبه خروجی |
output channel |
کانال خروجی |
output channel |
مجرای خروجی |
output capacitance |
فرفیت خروجی |
transmitted light |
نور خروجی |
output work queue |
صف کار خروجی |
outputting |
خروجی دهی |
output buffer |
میانگیر خروجی |
output bound |
کران خروجی |
output area |
ناحیه خروجی |
tip top |
خروجی نوار |
effective output |
خروجی موثر |
voicing |
خروجی صوت |
voices |
خروجی صوت |
voice |
خروجی صوت |
graphic output |
خروجی گرافیکی |
exhaust air |
هوای خروجی |
cooling water outlet |
خروجی اب سرد |
emergency door |
خروجی خطر |
eruptive rock |
سنگ خروجی |
exit splitter |
شکافنده خروجی |
exhaust port |
مجرای خروجی |
after bay |
مجرای خروجی |
exit road |
راه خروجی |
dewatering outlets |
خروجی زیرین |
exit point |
نقطه خروجی |
extrusive rocks |
سنگهای خروجی |
effusive rocks |
سنگهای خروجی |
i/o |
ورودی-خروجی |
exhaust cam |
بادامک خروجی |
exhaust chamber |
اطاقک خروجی |
igneous rock |
سنگ خروجی |
fan out |
پهنای خروجی |
exhaust passage |
گذرگاه خروجی |
exhaust pipe |
لوله خروجی |
fan out |
گنجایش خروجی |
input output |
ورودی خروجی |
exhaust port |
دریچه خروجی |
exhaust stroke |
ضربه خروجی |
exhaust steam |
بخار خروجی |
exhaust nozzle |
نازل خروجی |
exhaust connection |
اتصال خروجی |
exhaust fan |
پروانه خروجی |
exhaust gas |
گاز خروجی |
parallel input output |
ورودی و خروجی موازی |
graphic output device |
دستگاه خروجی گرافیکی |
i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
effective output admittance |
گذرایی موثر خروجی |
input output relation |
رابطه ورودی- خروجی |
input output symbol |
علامت ورودی- خروجی |
effective output impedance |
ناگذرایی موثر خروجی |
exhaust gas temperature |
دمای گاز خروجی |
exhaust gear |
چرخ دندانه خروجی |
drift |
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی |
exhaust manifold |
چند راهه خروجی |
input output unit |
واحد ورودی- خروجی |
input output system |
سیستم ورودی- خروجی |
output triode |
لامپ تریود خروجی |
serial input\output |
ورودی و خروجی سری |
input output operation |
عملکرد ورودی- خروجی |
input output interface |
میانگیر ورودی- خروجی |
ciphertext |
خروجی داده یک رمز |
input output instructions |
دستورات ورودی و خروجی |
input output device |
دستگاه ورودی و خروجی |
input output control |
کنترل ورودی- خروجی |
catcher |
همنواگر جعبهای خروجی |
beach exit |
محل خروجی اسکله |
input output channel |
کانال ورودی- خروجی |
output amplifier |
تقویت کننده خروجی |
input output bus |
گذرگاه ورودی- خروجی |
drifts |
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی |
drifting |
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی |
computer output microfilm |
میکروفیلم خروجی کامپیوتر |
output meter |
سنجه انرژی خروجی |
exhausted |
لوله خروجی گاز |
output control |
تنظیم انرژی خروجی |
i/o bound |
محدود به ورودی خروجی |
i/o port |
مدخل ورودی و خروجی |
input output procedure |
رویه ورودی- خروجی |
i/o channel |
کانال ورودی و خروجی |
input output ports |
مدخلهای ورودی- خروجی |
maximum output voltage |
ولتاژ خروجی حداکثر |
microcontroller |
پورت ورودی /خروجی |
motor output |
قدرت خروجی موتور |
cpu |
باس ورودی / خروجی |
output resonator |
همنواگر جعبهای خروجی |
input output order |
ترتیب ورودی- خروجی |
drifted |
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی |
latches |
تنظیم وضعیت خروجی |
effective |
خروجی میانگین پردازنده |
simultaneous input/output |
ورودی و خروجی همزمان |
job output stream |
مسیل خروجی برنامه |