Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 237 (15 milliseconds)
English
Persian
voice output
خروجی به صورت صدا
Search result with all words
gain
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
microprocessor
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
line printer
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
incremental computer
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
one element
تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
What You See Is All You Get
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
wordprocessing
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
Other Matches
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
output area
خروجی
throughput
خروجی
deferent
خروجی
tatal output
خروجی کل
outputs
خروجی
printouts
خروجی
output
خروجی
handler
خروجی
handlers
خروجی
out put
خروجی
exhaust
خروجی
egress
خروجی
exits
خروجی
exit
خروجی
outlet
خروجی
outflow
خروجی
outflows
خروجی
extrusion
خروجی
outlets
خروجی
exhausts
خروجی
printout
خروجی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
effluents
سیال خروجی
surface outflow
اب سطحی خروجی
power output stage
طبقه خروجی
lighting outlet
خروجی روشنایی
light output
خروجی نور
outputs
انرژی خروجی
power output
توان خروجی
secondary current
جریان خروجی
secondary wire
سیم خروجی
initialed
خروجی صفر
pump delivery
خروجی پمپ
output
انرژی خروجی
shaft tube
خروجی محور
real time output
خروجی انی
valves
دریچه خروجی
after-bay
مجرای خروجی
effluent
سیال خروجی
valve
دریچه خروجی
output data
داده خروجی
maximum output
خروجی حداکثر
output unite
واحد خروجی
output speed
سرعت خروجی
output shaft
محور خروجی
output routine
روال خروجی
output process
فرایند خروجی
output power
توان خروجی
output media
رسانه خروجی
output listing
سیاهه خروجی
output job queue
صف برنامه خروجی
output impedance
امپدانس خروجی
output impedance
ناگذرایی خروجی
output equipment
تجهیزات خروجی
output stage
مرحله خروجی
peaks
بلندترین خروجی
power output tube
لامپ خروجی
output tube
لامپ خروجی
output transformer
مبدل خروجی
voice output
خروجی صوتی
output stream
نهر خروجی
peak
بلندترین خروجی
volcanic rock
سنگ خروجی
peaking
بلندترین خروجی
output stream
مسیل خروجی
output state
حالت خروجی
output electrode
الکترد خروجی
output device
دستگاه خروجی
outfall
دهانه خروجی
initial
خروجی صفر
output voltage
ولتاژ خروجی
initialing
خروجی صفر
initialled
خروجی صفر
initialling
خروجی صفر
initials
خروجی صفر
spout
لوله خروجی
spouted
لوله خروجی
spouting
لوله خروجی
spouts
لوله خروجی
outgoing cable
کابل خروجی
outlet box
جعبه خروجی
output channel
کانال خروجی
output channel
مجرای خروجی
output capacitance
فرفیت خروجی
transmitted light
نور خروجی
output work queue
صف کار خروجی
outputting
خروجی دهی
output buffer
میانگیر خروجی
output bound
کران خروجی
output area
ناحیه خروجی
tip top
خروجی نوار
effective output
خروجی موثر
voicing
خروجی صوت
voices
خروجی صوت
voice
خروجی صوت
graphic output
خروجی گرافیکی
exhaust air
هوای خروجی
cooling water outlet
خروجی اب سرد
emergency door
خروجی خطر
eruptive rock
سنگ خروجی
exit splitter
شکافنده خروجی
exhaust port
مجرای خروجی
after bay
مجرای خروجی
exit road
راه خروجی
dewatering outlets
خروجی زیرین
exit point
نقطه خروجی
extrusive rocks
سنگهای خروجی
effusive rocks
سنگهای خروجی
i/o
ورودی-خروجی
exhaust cam
بادامک خروجی
exhaust chamber
اطاقک خروجی
igneous rock
سنگ خروجی
fan out
پهنای خروجی
exhaust passage
گذرگاه خروجی
exhaust pipe
لوله خروجی
fan out
گنجایش خروجی
input output
ورودی خروجی
exhaust port
دریچه خروجی
exhaust stroke
ضربه خروجی
exhaust steam
بخار خروجی
exhaust nozzle
نازل خروجی
exhaust connection
اتصال خروجی
exhaust fan
پروانه خروجی
exhaust gas
گاز خروجی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
i/o processor
پردازنده ورودی و خروجی
effective output admittance
گذرایی موثر خروجی
input output relation
رابطه ورودی- خروجی
input output symbol
علامت ورودی- خروجی
effective output impedance
ناگذرایی موثر خروجی
exhaust gas temperature
دمای گاز خروجی
exhaust gear
چرخ دندانه خروجی
drift
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
exhaust manifold
چند راهه خروجی
input output unit
واحد ورودی- خروجی
input output system
سیستم ورودی- خروجی
output triode
لامپ تریود خروجی
serial input\output
ورودی و خروجی سری
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
input output interface
میانگیر ورودی- خروجی
ciphertext
خروجی داده یک رمز
input output instructions
دستورات ورودی و خروجی
input output device
دستگاه ورودی و خروجی
input output control
کنترل ورودی- خروجی
catcher
همنواگر جعبهای خروجی
beach exit
محل خروجی اسکله
input output channel
کانال ورودی- خروجی
output amplifier
تقویت کننده خروجی
input output bus
گذرگاه ورودی- خروجی
drifts
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drifting
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
computer output microfilm
میکروفیلم خروجی کامپیوتر
output meter
سنجه انرژی خروجی
exhausted
لوله خروجی گاز
output control
تنظیم انرژی خروجی
i/o bound
محدود به ورودی خروجی
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
i/o channel
کانال ورودی و خروجی
input output ports
مدخلهای ورودی- خروجی
maximum output voltage
ولتاژ خروجی حداکثر
microcontroller
پورت ورودی /خروجی
motor output
قدرت خروجی موتور
cpu
باس ورودی / خروجی
output resonator
همنواگر جعبهای خروجی
input output order
ترتیب ورودی- خروجی
drifted
تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
latches
تنظیم وضعیت خروجی
effective
خروجی میانگین پردازنده
simultaneous input/output
ورودی و خروجی همزمان
job output stream
مسیل خروجی برنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com